به گزارش سینماپرس، به دنبال نو شدن سال و آغاز تعطیلات عید نوروز و به بهانه سفرهای نوروزی ایرانیان به نقاط مختلف داخلی و خارجی و همچنین داغ شدن مسئله گردشگری، بر آن شدیم تا به مبحث توریسم از جنبه سینما نگاهی بیندازیم.
قبل از هر چیز اما لازم است تا تعریف و تشریحی از گردشگری فرهنگی ارائه دهیم. با در ادامهی مطلب همراه باشید.
گردشگری فرهنگی یکی از با اهمیتترین سرفصلهای صنعت توریسم است. گردشگری فرهنگی شامل تمامی سفرهایی می شود که با انگیزههای فرهنگی از قبیل مطالعه و تحقیق، تئاتر و سینما، جشنوارهها و فستیوالهای گوناگون، بازدید از اماکن تاریخی و موزهها، اکتشاف طبیعت بکر، پژوهش در فرهنگ عامه، کنکاش در هنر و یا واکاوی مذهب انجام گیرد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، ۴۰ درصد گردشگری بینالمللی با انگیزهی فرهنگی صورت می گیرد که این درصد به طور چشمگیری نیز در حال افزایش است و خود گواهی بر اهمیت این موضوع دارد. سینما به عنوان یکی از زیرشاخه های گردشگری فرهنگی در وجه رسانهای خود، ابزار خوبی برای معرفی یک کشور به دیگران است. همچنین سینما به مثابه قدرت نرم و یکی از ارکان اصلی دیپلماسی عمومی می تواند تسهیل کنندهی ارتباط میان ملت ها باشد. سینما در خدمت گردشگری فرهنگی، گردشگرانی را شامل می شود که با هدف دیدن مکان، شهر و… که پیش تر در فیلمی دیده اند، عازم سفر می شوند. در واقع تاثیر فیلم بر زندگی مصرف کنندگان خود حتی تا آن جا است که مقصد گردشگری و سفر را تعیین می کند. پژوهشی در انگلستان نشان داده است که از هر ده بریتانیایی هشت نفر ایده سفر تعطیلات خود را از فیلم های سینمایی می گیرند و از هر پنج نفر یک نفر به لوکیشن نشان داده شده در فیلم مورد علاقه اش، سفر می کند. در سال ۱۹۹۳ نیز از هر شش بازدیدکننده از ایرلند، بیش از یک نفر بیان داشته اند که فیلمی سینمایی، زمینه ساز بازدید آن ها از این کشور بوده است.
گردشگری سینما تنها محدود به فیلمهای سینمایی نبوده است و سریالهای تلویزیونی را نیز شامل میشود. برای نمونه میتوان به بررسی سریال های تلویزیونی ترکی پرداخت. ارزش صادرات سریالهای این کشور در سال ۲۰۱۵ به بیش از ۳۰۰ میلیون دلار رسید و مهم تر آن که برخی از این سریال ها مانند «حریم سلطان» و «فاطماگل» در شهرهای مختلف ترکیه تصویربرداری شده و مناطق مختلف ترکیه در آن ها به نمایش درآمده است. بسیاری از تورهای گردشگری که ترکیه را به عنوان مقصد سفر به مسافرین خود پیشنهاد می کنند، در برنامه های تفریحی خود، بازدید از لوکیشن های فیلمبرداری شده در سریال ها را می گنجانند و حتی گاه در توضیح برخی اماکن از همین سریال ها بهره میبرند و برای نمونه در توضیحات خود چنین می گویند که فلان سلطان در این حمام استحمام کرده یا دیگر فیلمی در این مکان فیلمبرداری شده است. در مورد گردشگری فیلم در کره جنوبی نیز قابل توجه است که از هر هفت گردشگری که به این کشور سفر می کنند، یک نفر گردشگر فیلم مرتبط با درام های تلویزیونی این کشور آسیایی است. گردشگری فیلم دارای پیامدهای مثبت دیگری نیز هست که برای نمونه می توان به نمایش درآمدن آثار باستانی در فیلمهای سینمایی را مثال زد که منجر به شناسایی و شهرت این مکان ها می شود. در همین راستا باید توجه داشت که حتی داستان فیلم های سینمایی نیز می تواند در تصویری که بیننده از مکان مورد نظر در ذهن ثبت میکند، تاثیرگذار باشد. فیلم های سینمایی و سریالهای تلویزیونی همچنین با به نمایش درآوردن مناطق دیدنی یک منطقه میتوانند به تقویت تصویر مقصد یاری رسانند. برخی نیز مانند بریتانیا اقدام به تهیه نقشهای سینمایی کرده اند که در آن مکان های مختلفی را که بیش از ۲۰۰ فیلم در آن نقاط فیلمبرداری شده است را مشخص کرده اند.
ایران نیز به دلیل تعداد فراوان میراث ثبت شده در فهرست یونسکو و هم جوایز پر شمار بینالمللی سینمایی خود دارای پتانسیل فراوانی در گردشگری فرهنگی است که متاسفانه به دلیل نبود زیرساخت های لازم هنوز امکان بهره برداری از ظرفیت های خود را به دست نیاورده است. از جمله عوامل محدودکننده ی این ظرفیت ها می توان به عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت و ارزان، عدم وجود مکانهای اقامتی مناسب، نبود راهنمایان آموزشدیده، نبود وسایل نقلیه باکیفیت، عدم دسترسی به مراکز درمانی و بهداشتی پیشرفته و مجهز و… اشاره کرد. از بعد سینمایی نیز عدم استفاده از لوکیشن های دیدنی کشور عامل مهمی در عدم رشد گردشگری فیلم در ایران است. به عنوان مثال اولین ساخته سینمایی صفی یزدانیان، «در دنیای تو ساعت چند است؟ »، با بهره وری ظریف از لوکیشن های زیبا و انتقال حس و حال جاری در فرهنگ مردمان کوچه و بازار رشت به مخاطبین، به خوبی توانسته زیبایی های این شهر را به تصویر بکشد. از دیگر نمونه ها نیز می توان به «جزیره رنگین» آخرین ساخته ی خسرو سینایی اشاره کرد که یکی از نایاب ترین گونه های تولید فیلم در این حوزه است. این فیلم توانست با به تصویر کشیدن جذابیت های جزیره هرمز و آداب و سنن و هنر مردم بومی آن، توجه و استقبال مخاطبان را در جشنواره های جهانی جلب کند. همچنین جشنوارههای بینالمللی سینمایی نیز نقش جدی در افزایش جایگاه برند یک منطقه دارند. شاید کمتر کسی باشد که جشنواره برلین، ونیز و کن را نشناسد. از این رو فرصت جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز باید جدی گرفته شود. جشنوارهای که میتواند میزبان فعالان و دستاندرکاران سینمای جهانی بوده و با استفاده از کمپینهای روابط عمومی مناسب، جایگاه ویژهای در عرصه بینالمللی پیدا کند. جشنوارهای که میتواند نام ایران را نمایندگی کند و با افزایش اعتبار آن، چشم جهان را به سوی ایران برگرداند. از سوی دیگر میزبانی از چهرههای بینالمللی و ایجاد تجربهای مناسب برای مهمانان جشنوارهها نقشی جدی در ایجاد تصویری جذاب از ایران برای گردشگران دارد.
ارسال نظر