به گزارش سینماپرس، صبح روز شنبه اول اردیبهشت ماه کارگاه کارگردانی توسط لخ مایفسکی کارگردان، فیلمنامه نویس و تدوینگر لهستانی در کاخ جشنواره سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.
این کارگردان کلاس خود را با تاکید بر اهمیت سمبل گرایی در سینما آغاز کرد و گفت: تقریباً در همه فیلم های خوب از سمبل استفاده زیادی شده است. سمبل ها باعث می شوند اتفاقات فیلم پررنگ تر شوند؛ چراکه هیچوقت زبان گفتاری به اندازه زبان سمبُلیک قدرتمند نیست.
وی سپس با اشاره به مقطعی از زندگی هنریش که به ساخت سینمایی «Wojaczek» منجر شد، تصریح کرد: در زمان جوانی و وقتی در دانشگاه تدریس می کردم به نیویورک رفتم و آنجا با نقاشان زیادی آشنا شدم سپس نمایشنامه ای درباره یک هنرمند و شاعر لهستانی که در مصرف الکل و مواد مخدر زیاده روی می کرد، نوشتم. در زمان حیات این هنرمند لهستان دوران سیاهی از کمونیست را پشت سر می گذاشت و من می خواستم این دوران را با تمام محدودیت هایش در فیلمم به تصویر بکشم به همین دلیل در صحنه های متعددی شخصیت ها به جای اینکه از در خارج شوند از پنجره بیرون می رفتند که به نظر من نماد گریختن از بند و آزاد شدن است.
در ادامه قسمتی از این فیلم سینمایی پخش شد و پس از آن مایفسکی در مورد ایده فرم تولید این اثر عنوان کرد: زمانی که سعی می کنید زندگی یک شاعر خوب را بسازید، می توانید با دوربین چیزی مانند شعر خلق کنید.
وی با اعلام اینکه در ابتدا نتوانسته بود برای این فیلم حامی مالی جذب کند تا اینکه تلویزیون لهستان قبول کرد حمایت مالی را بر عهده بگیرد تا آن را در ساعات شبانه خود و در یک برنامه مربوط به شعر به صورت کوتاه پخش کند، گفت: من نپذیرفتم زیرا می خواستم این اثر بلند ساخته شود که البته موفق به این کار شدم.
این هنرمند لهستانی در مورد اجزای فیلم با اشاره به سکانسی که بازیگر رومیزی را برداشته و روی سر خود می کشد، بیان کرد: تهیه کننده اثر خیلی تاکید داشت که مراسم خاکسپاری را در فیلم نشان دهم ولی من نمی خواستم مرگ این شاعر را به صورت فیزیکی نشان دهم بلکه دوست داشتم مرگ شعرهایش را به صورت استعاری به نمایش درآورم. کشیدن رومیزی روی سر بازیگر نماد کفن شدن هنری این شاعر است همانطور که در پایان فیلم و پس از خودکشی در صحنه ای نشان داده می شود که روی شعرهای وی با رومیزی پوشیده شده است که به مرگ استعاری شاعر اشاره می کند.
وی در ادامه با بیان اینکه با اشعار فارسی خصوصاً شعرهای فردوسی تا حدودی آشنایی دارد، عنوان کرد: من می خواستم در صحنه پایانی از معانی بیتی از شاهنامه که به منبع نور بودن تاریکی اشاره دارد، استفاده کنم و برای همین چراغ خواب را که منبع نور است به نحوی بالای سر بازیگر قرار دادم که گویی نوری از تاریکی متصاعد می شود. ضمن اینکه این هنرمند در تمام فیلم با مرگش به گونه ای شطرنج بازی می کند و وقتی قرص های خودکشی اش را روی میز می چیند، این معنی در ذهن متبادر می شود که گویی متهمان برای تیرباران به صف کشیده شده اند.
این کارگردان قسمت هایی از فیلم «دیوانه از قفس پرید» به کارگردانی میلوش فورمن را پخش کرد و تاکید کارگردان روی بعضی نشانه ها را تشریح کرد و گفت: در این فیلم استفاده زیادی از نماد آب، مظهر پاکی و تخته سنگ شده است که در اسطوره های قدیمی وجود دارد.
در پایان این کارگاه دیپلم افتخار «دارالفنون» سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر توسط مازیار میری به لخ مایفسکی اهدا شد.
ارسال نظر