سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۲

تهیه‌کننده تئاتر کیست؟

تئاتر

تسنیم: شهرام گیل‌آبادی در حالی با چند تهیه‌کننده تئاتر وارد شور شده است که این حرفه در ایران هیچ معنایی ندارد.

«نشست مشورتی مدیرعامل خانه تئاتر با تهیه‌کنندگان و مدیران تولید تئاتر. شهرام گیل آبادی، مدیرعامل خانه تئاتر در ادامه نشست‌های مشورتی خود پذیرای تهیه‌کنندگان و مدیران تولید عرصه تئاتر بود. در این نشست که از ساعت ۱۶ برگزار شد، آقایان حسن شمس، حسن جودکی، امیر حسین شفیعی و محمد قدس به نمایندگی از مدیران تولید و تهیه‌کنندگان تئاتر حضور داشتند. در این جلسه مشورتی، تشکیل انجمن تهیه‌کنندگان و مدیران تولید در خانه تئاتر، بررسی آیین‌نامه تماشاخانه‌های خصوصی و همچنین مشکلات و موانع موجود در تئاتر مورد بررسی قرار گرفته و نمایندگان نظرات خود را در این راستا بیان کردند. »

این خلاصه خبری است که چند روز پیش توسط روابط عمومی خانه‌تئاتر منتشر شده است. ظاهر امر بسیار جذاب و دلنشین است. برخلاف مدیرعامل سابق که هیچ رابطه خوبی با گفتگو و مشاوره و صحبت نداشت، شهرام گیل‌آبادی، شاید به واسطه فعالیتش در حوزه روابط عمومی، فاز نخست فعالیتش را با حضور در جلسات مختلف در میان اقشار گوناگون تئاتر سپری کرده است. او در گام نخست با خبرنگاران حوزه تئاتر وارد تعامل شد، شاید بدان سبب که مهمترین مخالفان خود را آنان دید. مقالات مختلف در رسانه‌های متعدد نشان می‌داد گیل‌آبادی چندان مورد استقبال قاطبه خبرنگاران تئاتر نبود. جلسه مشورتی او نیز بیشتر صرف تلطیف فضایی شد که او را در اذهان خبرنگاران منفی جلوه می‌دهد.

او در گام دوم به سراغ شخصیت‌هایی رفته است که اصطلاحاً در جامعه تئاتری از آنان به عنوان تهیه‌کننده یاد می‌شود؛ اما یک پرسش مهم در میان است که تهیه‌کننده کیست؟ اصالت تهیه‌کنندگی افراد حاضر را چه کسی یا چه چیزی تعیین کرده است؟ در کدامین شاکله مشروعیت‌بخش، افراد مذکور حکم نمایندگی تهیه‌کنندگی را دریافت کرده‌اند؟

شاید پاسخ به تاریخ نه‌چندان دوری برسد، زمانی که مجید سرسنگی در مقام مدیر تماشاخانه ایرانشهر پلاک‌های طلایی تهیه‌کنندگی به نورالدین حیدری‌ماهر، آرش فصیح و محمد قدس اهدا کرد تا نوعی مشروعیت حاکمیتی به این واژه تعریف نشده در تئاتر ایران ببخشد؛ اما نتیجه این پلاک چندان جالب نبوده است. هنوز تهیه‌کننده معنایی نیافته است. هیچ تلاشی برای سامان‌دادن این حرفه رخ نداده است و گویی شهرام گیل‌آبادی خواسته با یک حرکت مشورتی به این واژه بی‌معنا، معنا ببخشد. اگرچه معنا در پی کارکرد هستی می‌یابد.

به اصل ماجرا بازگردیم. جایی که می‌خواهیم یک معنا برای تهیه‌کننده بیابیم. در فضای جستجوی اینترنتی به انگلیسی واژه theatrical producer را جستجو می‌کنم. نتیجه کار این عبارات و جملات است:

«تهیه‌کننده تئاتر شخصی است که بر تمام جوانب راه‌اندازی یک تئاتر نظارت دارد. تهیه‌کننده مسئول کلیه وظایف مالی و مدیریتی یک تولید یا محل برگزاری، افزایش یا حمایت مالی و استخدام پرسنل برای موقعیت‌های خلاقانه (نویسنده، کارگردان، طراح، آهنگساز، طراح رقص و در برخی موارد اجراگر) است. تهیه‌کننده مستقل معمولاً تولید را با یافتن نمایشنامه آغاز می‌کند. تهیه‌کننده کارگردان را پیدا می‌کند و اهداف اصلی را پیگیری می‌کند تا جنبه‌های تجاری و مالی را در خدمت تحقق خلاقانه نگاه نمایشنامه‌نویس قرار دهد. این رویه ممکن است شامل انتخاب بازیگر باشد؛ اما اغلب شامل تصویب بازیگر می‌شود. تهیه کننده می‌تواند بودجه تولید را از طریق شرکت خود و یا با آوردن سرمایه‌گذاران به تولید در یک قرارداد مشارکت محدود، تامین کند. در این ساختار کسب و کار، تهیه‌کننده شریک عمومی با مسئولیت نامحدود می‌شود و به همین علت، شرکای عمومی دیگری را وارد پروژه می‌کند. تهیه‌کننده احتمالاً نمایشنامه را از نمایشنامه‌نویس می‌گیرد که شامل حقوق اثر برای تولید آینده در سینما و تلویزیون است. تهیه‌کننده حق سرمایه‌گذاری‌های آینده را به دست می‌آورد؛ چرا که تولید تئاتر اصیل ارزش ارزش یک مالکیت هنری را افزایش می‌دهد. این حق به واسطه توافقنامه حق امتیاز می‌تواند افزایش یابد. از دیگر وظایف تهیه‌کننده می‌توان همکاری با نمایندگان تئاتر، مذاکره با اتحادیه‌ها، یافتن کارکنان دیگر، تئاتر و سالن تمرین، تعهد و بیمه گارانتی کارگران و ارسال اوراق بهادار با اتحادیه‌ها اشاره کرد. »

این یک تعریف ساده از تهیه‌کننده تئاتر است که می‌توانید به راحتی در فضای مجازی بیابید. پرسش مهم: چند نفر از تهیه‌کنندگان تئاتر در ایران چنین وظایفی را برعهده می‌گیرند؟ پاسخ: هیچ‌کدام. اصولاً تهیه‌کنندگان تئاتر نه آورده مالی برای نمایش‌ها دارند و نه تلاشی برای جلب‌توجه سرمایه‌گذاران. البته این تهیه‌کنندگان دو نقش اساسی در تئاتر ایفا می‌کنند. نخست کسب نظر مدیران سالن‌ها برای اجرا و دوم جلب نظر بازیگران چهره برای حضور در یک نمایش. برای آنان که در فضای تولید تئاتر مشغولند، روشن است که تهیه‌کنندگان از قبل همین رویه دستمزدهای کلانی از کارگردان طلب می‌کنند. به عبارتی این کارگردان است که هزینه تولید نمایش را تأمین می‌کند و تهیه‌کننده صرفاً براساس روابط به دست آورده پول را مدیریت می‌کند.

به جلسه گیل‌آبادی بازگردیم. جلسه‌ای که در مورد تشکیل انجمن تهیه‌کنندگان و مدیران تولید در خانه تئاتر، بررسی آیین‌نامه تماشاخانه‌های خصوصی و همچنین مشکلات و موانع موجود در تئاتر بحث شده است. می‌توان این سه مبحث را به شکل مجزا بررسی کنیم. نخست تشکیل انجمن تهیه‌کنندگان که می‌تواند اتفاق مبارکی باشد؛ اما در سوی دیگر می‌تواند اتفاق نامبارکی بدل شود. برای مثال در سینما قوی‌ترین صنف، صنف تهیه‌کنندگان است و به نوعی امور خانه سینما در انقیاد آنان است. این در حالی است که عموم مردم کارگردانان را شخصیت مهم تصمیم‌گیری در حوزه سینما می‌دانند؛ چرا که آنچه روی پرده سینماها عیان می‌شود، محصول فکر و خلاقیت یک کارگردان است. این صرفاً یک تصور است.

در صورت تشکیل انجمن تهیه‌کنندگان این رویداد نیز برای خانه تئاتر می‌توان متصور بود. وجود گردش مالی در این انجمن دور از اذهان نیست. این یک اتفاق مبارک است که یک انجمن درآمدزایی مناسبی در صنف خود داشته باشد؛ اما به واسطه برتری اقتصادی صنف، دیگر صنف‌های عملاً به زیردستان بدل می‌شوند. تا بدین جا ماجرا نیز می‌توان با اغماض پذیرفت. مهم آن است که تهیه‌کننده بدون تعریف و معنا به چنین قدرتی نائل می‌شود. در سالیان نه چندان دور بنیاد رودکی قصد داشت با برگزاری یک دوره یک ساله، مدرک تهیه‌کنندگی تئاتر به شخصیت‌های مورد بحث اهدا کند. جالب آنکه بخشی از مدرسان آن جریان ایرانی بودند. برای مثال می‌توان از جلال تهرانی به عنوان یکی از مدرسین نام برد. کارگردانی که در تولید چند اثر اخیر خود با شکست تجاری مواجه بوده است. با این حال این دوره برگزار نشد تا بدین جای کار کسی مشروعیت این عنوان را نیابد.

پس تا بدین جا مشکل اولیه، مشکل مشروعیت است. مشکلی که از فقدان تحقق تعریف ساده تهیه‌کننده در تئاتر ایران به وجود می‌آید. تهیه‌کننده در تئاتر مسئولیت «کلیه وظایف مالی و مدیریتی یک تولید» را نمی‌پذیرد. او بیشتر به یک دلال می‌ماند. کسی که می‌تواند میان دانه‌های جدا افتاده تئاتر نخی حائل کند و گروهی شکل دهد و در قبالش از کارگردان پولی دریافت کند.

وجه دوم گفتگوی گیل‌آبادی به آیین‌نامه تماشاخانه‌های خصوصی اختصاص یافته است. مسئله‌ای که می‌تواند خود به چکش محکمی برای ضربه زدن به واژه تهیه‌کنندگی بدل شود. در سالیان اخیر، با شکل‌گیری سالن‌های خصوصی تئاتر، این گروه‌های تازه‌وارد چندان خود را در تعریف جهانی سالن‌داری نگنجاندند. آنان حاضر به تولید نمایش نشدند؛ بلکه خود را در قالب یک سالن‌دار، همانند سالن‌های عروسی یا ترحیم جا زدند. گروهی که با اجاره دادن شبانه سالن‌هایشان، مفهوم کمپانی تئاتری در ایران را اخته کردند و در این مسیر نقش تهیه‌کنندگان بسیار مشهود بوده است. با تمرکز بر وضعیت کاری تهیه‌کنندگان تئاتر در ایران می‌توان دریافت آنان در هر برهه زمانی یک سالن را مورد هدف قرار داده و با تجمع آثار مورد استقبال مخاطب، آن سالن را به عرش برده و در یک بزنگاه، با تخلیه آن از اجرا، آن را به فرش نشانده‌اند. رویه‌ای که در مورد تماشاخانه ایرانشهر بسیار مشهود است. این مسئله در تماشاخانه‌های باران و پایتخت نیز قابل مشاهده است.

نکته مهم این است که در نقش تعریف نشده تهیه‌کننده، تماشاخانه خصوصی چه ارتباطی با تهیه‌کنندگان دارد؟ چرا در این رویه مشورتی از تماشاخانه‌داران استفاده نشده است؟ مگر تماشاخانه‌داران خود دارای صنف واحد نیستند؟ چرا در این جلسه درباره عدم‌مسئولیت‌پذیری تماشاخانه‌داران بحث نشده است و سرفصل صحبت‌ها درباره چیزی بوده که هنوز منتشر نشده است؟

وجه سوم ماجرا از همه جذاب‌تر است: مشکلات و موانع موجود در تئاتر. شاید برای بسیاری از کارگردان امروز تئاتر ایران دو مشکل بیش از همه مشهود است: نخست سالن‌دار و دوم تهیه‌کننده. شاید آقای گیل‌آبادی با نگاهی به سیاهه‌های شکایت‌های تئاتری درمی‌یافت بالاترین حجم شکایت از چه کسانی است. برای مثال در نمایش «شب‌ دشنه‌های بلند» گروه بازیگری نمایش از مدیر تولید - که در واقع همان تهیه‌کننده است - شکایت کرده و پس از گذشت یک سال هنوز دستمزدها پرداخت نشده است. جالب اینکه شخص مورد شکایت به راحتی در فضای تئاتری فعالیت می‌کند و پروژه‌هایش را پیش می‌برد.

پس به نظر گیل‌آبادی بیشتر به جای رسیدن به ریشه‌های مشکل با خود مشکل مشورت کرده است. مشکلی که در ریشه‌ای‌ترین وجه خود، از بی‌معنا بودن و سپس بدون مشروعیت بودنش به تئاتر ضربه زده است. هیچ راهکار قانونی مبنی بر شکایت از آنان وجود ندارد؛ چرا که آنان در هیچ وجه قانون تعریف نشده‌اند. آنان زندگی آنامورفیکی دارند. روزی تهیه‌کننده هستند و روزی مدیر تولید و حتی زیست خود را در قامت دستیار کارگردان نیز حفظ کرده‌اند. در حالی که هر سه واژه مذکور معانی کاملاً متفاوتی در امر تولید دارند، تولیدی که در تئاتر ایران به یک «مضحکه شبیه به تئاتر» تبدیل شده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.