یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۰

تساهل یا تعامد؟

عدم اظهار نظر نهادهای نظارتی درباره ادبیات ناشایست صدا و سیما

صدا و سیما

سینماپرس: کاربرد ادبیات سخیف در رسانه ملی سوژه ای شد که طی روزهای اخیر واکنشهای زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت. کاربرد ادبیات از این دست در حالی اتفاق می افتد که این مسئله برای چندمین مرتبه و در اثر سکوت مسئولان رسانه، رخ می‌دهد.

به گزارش سینماپرس، اعتبار صدا و سیما یکی از مواردی است که می‌تواند میزان اعتماد اجتماعی را بالا برده و تعداد مخاطبین بیشتری را به همراه داشته باشد که این موضوع در عرصه ارتباطات از اهمیت بالایی برخوردار است. فراگیر بودن رسانه ملی در ایران که بر اثر عدم حضور شبکه‌های خصوصی در عرصه اخبار و اطلاعات نمایان می‌شود، موجب شد تا در ایران صدا و سیما و جذب مخاطب از اهمیت دو چندانی برخوردار باشد که هر گونه رخداد خلاف عرف، ریزش زیادی را به همراه داشته باشد. از این رو نگاه انتقادی  به این موضوع و انعکاس آن می‌تواند موثر و مهم باشد. واکنش مسئولان حوزه رسانه و اساتید ارتباطات و شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما  می‌تواند در پیشگیری از وقوع مجدد مواردی از این دست مهم و ضروری باشد. چرایی تکرار این موضوع از جمله مواردی است که می‌توان از دیدگاه اجتماعی آن را واکاوی کرده و دلایل آن را تبیین نمود. درواقع صرفنظر از شخص گوینده، یا هر فرد  که در نوشتن خبر نقش  دارد، این واکنش های اجتماعی هستند که تعیین کننده بسیاری از کنش های اجتماعی و فردی هستند.

خود آیینه‌سان و نظارت اجتماعی

یکی از مفاهیم بنیادین در زمینه نظریه‌های اجتماعی، مفهوم «خودآیینه‌سان» از «چارلز هورتون کولی» جامعه‌شناس آمریکایی است. این مفهوم اشاره به شیوه‌ای دارد که در آن، مفهوم «خودِ» شخص از ادراکات دیگران ناشی می ‌شود. خودِ آیینه‌ای ما آن کسی نیست که واقعاً مردم درباره ما فکر می‌کنند، بلکه بر ادراک ما مبتنی است که چگونه دیگران درباره ما فکر می‌کنند و خودپنداره‌ای است که از تصور ما مبنی بر اینکه شخصیت و ظاهرمان در چشم دیگران چگونه است. اینکه دیگران درباره ما چه قضاوتی می‌توانند داشته باشند و نتیجه تصوری که از قضاوت دیگران درباره خود داریم و بر اثر آن، احساس غرور یا سرشکستگی می‌کنیم، خود آیینه‌سان ما را شکل می‌دهد. بدین صورت اگر تصوری که ما از خود در آیینه اجتماعی می‌یابیم مطلوب باشد مفهوم «خود» ما تقویت می‌شود، وگرنه تضعیف می‌گردد.  مثلاً، وقتی مقاله‌ای ارائه می‌دهیم یا سخنرانی می‌کنیم، تصور ابتدایی از توانایی‌های علمی خود داریم که بعد از ارائه به دنبال این هستیم تا بدانیم دیگران در مورد سطح علمی ما چگونه قضاوت خواهند کرد. بنابراین، بازخوردهای دیگران در رابطه با خودمان را بررسی می‌کنیم. این امر با توجه به نمادها، رفتارها و گفتار دیگران نسبت به ما به دست می‌آید و در صورتی که با نمادهای مثبت مواجه شویم اعتماد به نفس پیدا کرده و «خودپنداره» ما تقویت می‌شود، اما اگر بازخوردهای منفی دریافت کنیم دچار سرخوردگی می‌شویم؛ یعنی درکی که ما از خودمان داریم بر درکی استوار است که دیگران از ما دارند و جامعه حکم آیینه‌ای را دارد که فرد می‌تواند خود را در آن ببیند.

دیدن خود شخص در آیینه شاید در ابتدای امر چندان مهم جلوه نکرده و تا حدود زیادی بتواند خلاقیت و نوآوری فرد را تحت تاثیر قرار داده و از دامنه تاثیرات اجتماعی آن بکاهد، اما نکته قابل توجه برداشتی است که در اثر واکنش های جمعی دیده می‌شود. به عبارتی زمانی که فرد با واکنش منفی روبرو شود، از تکرار رفتارهای خلاف عرف اجتماعی کاسته و درصدد تصحیح آن بر می‌آید. با همین رویکرد، عدم واکنش به رفتارهای نامتناسب اجتماعی می‌تواند به میزان زیادی بی‌قانونی و عدم التزام به هنجارهای اخلاقی را در پی داشته باشد؛ به خصوص اگر این واکنش از جانب دیگرانی باشد که برای فرد از اهمیت زیادی برخوردار بوده و رفتارهای خود را در تناسب با وی بسنجد. این دیگران مهم که از دیدگاه «مید» جامعه شناس و فیلسوف آمریکایی، به «دیگری تعمیم یافته» از آن یاد می‌شود، همان انتظاراتی است که هر شخص با گذاشتن خودش به جای دیگری به دست می‌آورد، که در صورت نبود آن شیوع آنارشیسم اجتماعی می‌تواند بدیهی به نظر برسد.

از این دیدگاه تکرار سخنرانی‌های ناشایست در صدا و سیما، نوک پیکان انتقادات را تنها به سمت  گروه سردبیری که به نوشتن آن مبادرت کرده‌اند،  قرار نمی‌دهد؛ بلکه از آن مهم تر دیگران هم مهم هستند که نه تنها انتقادی را در فضای رسانه مطرح نکردند، بلکه با سکوتشان مهر تاییدی بر الفاظ و عبارات نامتناسب با فضای خبری هم زدند. بدون شک عدم حضور دیگری تعمیم یافته و دیگری مهم در روابط اجتماعی هرج و مرج و آشفتگی را برای جامعه به ارمغان آورده و زمینه‌هایی برای سوء استفاده افراد فراهم می‌آورد.  چنین فضایی تلویحاً چراغ سبزی به سایرین نشان داده می‌شود تا به گفته مید من فاعلی را که به نوعی جنبه ‌های فردی و سرکش و غیرارادی و پیش ‌بینی‌ ناپذیر و خلّاق فرد بوده را فعال کند که به ارزش ‌ها و هنجارهای اجتماعی تن نمی‌ دهد. چنین فضایی ناخودآگاه می‌تواند موجب شود تا هر فرد برای رسیدن به اهداف خود، از هر وسیله‌ای بهره برده و به نوعی دیگران را نردبان ترقی و پیشرفت خود بداند.

آن‌چه که در فضای اجتماعی جامعه امروز هم وجود دارد به نوعی مصداق این مدعاست. نگاهی به آمار کلاهبرداری اقتصادی و سو استفاده از افراد برای توزیع مواد مخدر و ... همگی مقوم این بخش از نظریه «کولی» است که در اثر عدم دیده شدن فرد در آیینه دیگران رخ می‌دهد. به گفته فرمانده انتظامی تهران بزرگ آمار جرایم فضای مجازی در نوروز امسال بیش از ۹۰ درصد افزایش داشت و عاملان برداشت غیر مجاز اینترنتی از حساب بانکی مردم بیش از ۵۰ درصد پرونده‌ها را به خود اختصاص داد.

عدم اظهار نظر نهادهای نظارتی، تساهل یا تعامد؟

عدم اظهار نظر نهادهای نظارتی نظیر شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما و سایر مسئولین و اساتید حوزه ارتباطات، می تواند کانون ایجاد فضای نامساعدی باشد که با استمرار آن  بحران‌های بزرگتری در جامعه ایجاد کند؛ که در آن هر فرد نردبانی برای دیگری است. در چنین شرایطی زوال اخلاقیات انسانی به اندازه‌ای خواهد بود که حتی آموزه‌های دینی هم کمتر اثرگذاری  داشته باشد و کلیت جامعه را در آینده با عدم رشد اخلاقیات و به نوعی مشارکت جمعی روبرو ‌کند که  مانع از پیشرفت و نهایتاً رفاه جمعی باشد.

با نگاهی به کشورهای توسعه یافته در این زمینه می‌توان نکات زیادی را متذکر شد، مثلاً در کره جنوبی هنگام وقوع یک حادثه مانند واژگونی کشتی حامل دانش‌آموزان در سال ۲۰۱۴  که منجر به کشته شدن ۳۰۴ نفر شد، استعفای نخست وزیر به عنوان بالاترین مقام اجرایی را در پی داشت و یا حتی قطعی برق یکساعته در این کشور که منجر به استعفای وزیر امور اقتصادی این کشور شد. به نوعی تمامی این رخدادها در این سطح را می‌توان با استناد به همین «خود آیینه‌سان» تحلیل کرد. وزیر و نخست وزیری که خود را در آیینه دیگران دیده و کنش خود را در راستای این برداشت از خود انجام می‌دهد، نه تنها زمینه رشد اخلاق را فراهم می‌کند، بلکه راه توسعه و پیشرفت کشور را در عدم انجام کوچکترین خطایی چه لفظی و چه عملکردی به ضرر عموم می داند.     

شاید در نگاه نخست مسئله‌ای نظیر کاربرد الفاظ ناشایست در رسانه چندان مهم جلوه نکند، اما از این جهت که با سکوت مسئولان همراه می‌شود، زمینه بروز انواع انحرافات فراهم شده و نهایتاً انزوای اخلاق را موجب می‌شود حائز اهمیت است. از این جهت حضور نهادهای نظارتی و قوانین متناظر با آن و واکنش مسئولان، ضرورت دارد.

*ایرنا

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.