به گزارش سینماپرس، انجمن سینمای جوان به عنوان درگاه مهمی در سینمای کشور است که از طریق آن فیلمسازان جوان و مستعد کشور وارد جریان اصلی فیلمسازی در سینمای کشور میشوند. این انجمن در زمینه حمایت و تشویق سینماگران جوان جشنواره بین المللی فیلم کوتاه را نیز برگزار میکند. از سوی دیگر بخش نگاه نو در جشنواره فیلم فجر و فیلمهای کوتاه در این جشنواره از بخشهای دیگرند که مورد توجه کارگردانان جوانتر و تازهکار سینمای کشور است. بنابراین میتوان گفت که به نوعی ماحصل کار و خروجی انجمن سینمای جوان میتواند در نگاه نو و بخش فیلمکوتاه جشنواره فیلم فجر دیده شود.
سؤال و یا مسئله مهم و اصلی در این میان این است که آیا برنامهریزی و مدیریت لازم و کافی برای تربیت و هدایت نسل جوان سینمای کشور به سوی سینمای استراتژیک و حامی منافع ملی انجام شده است یا خیر؟ با نگاهی به بخش نگاه نو در جشنواره امسال متوجه شدیم که تنها یک فیلم توسط فیلمساز جوانی که قبل از آن فیلم سیاسی و کوتاه ساخته است، تولید شده است. البته فیلم «ساعت صفر» سعید ملکان نیز در گونه اکشن و شاید راهبردی باشد اما کارگردان این اثر به عنوان نسل جوان و تازه کار سینمای کشور نیست.
برای بررسی این مسئله به سراغ «سید صادق موسوی» مدیرعامل انجمن سینمای جوان و دبیر جشنواره فیلم کوتاه رفتیم تا از او به عنوان مدیر و مسئول فرهنگی مرتبط با سینمای جوانان ابعاد آن را تحلیل کنیم.
آقای موسوی، قبلتر نیز در حاشیه نشست خبری جشنواره فیلم کوتاه، درباره برنامهریزیهای لازم و صورت گرفته توسط انجمن سینمای جوان برای هدایت و تربیت نسل جوان سینمای کشور برای ساخت و تولید فیلم در زمینه منافع ملی سؤال شد که اشاره کردید این موضوعات در اولویتهای انجمن است. با نگاهی به فیلمهای تولید شده چه در جشنوراه فیلم کوتاه و چه در نگاه نوی جشنواره فیلم فجر به نظر میرسد که کماکان حجم قابل توجهی از سینمای جوان کشور صرف ساخت فیلمهای اجتماعی و انتقادی میشود که رویکردی نسبت به منافع ملی و دینی ندارند. نظر شما به عنوان مدیر فرهنگی که مسئولیت انجمن سینمای جوان کشور را به عنوان متولی کمک و تربیت نسل سینماگر جوان برای اعتلای سینمای ملی دارید چیست؟
سینما هنر فراگیر و مخاطبپسندی است و ظرفیت فراوانی برای موضوعات مختلف دارد. از آثار کمدی که صرفاً جنبه فراغتی میتوانند داشته باشند گرفته تا آثار استراتژیک که بیانگر مسائل کلان کشور یا متمرکز روی منافع ملیاند. حقیقتاً در حوزه فیلم کوتاه دوستانی که فیلم میسازند و نماینده آنند، عمده تعلق خاطرشان به داستانهای اجتماعی است تا مسائل راهبردی و استراتژیک یا حتی منافع ملی. این مسئله دلایل مختفی هم دارد که از مهمترین آن باید به ظرفیت دراماتیک مسائل اجتماعی و آسیبشناسی اشاره کرد. به این معنا که در حوزه اعتیاد، مواد مخدر، طلاق و... ما اتفاقات و چالشهای نمایشی را میبینیم که برای ساخت آنها برنامهریزی میشود و در نهایت جذابیتهایی هم هنگام نمایش و اکران دارد.
فیلمهای بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر ۳۸
به تعبیر دیگر این سبک از فیلمها بافتهای تصویری بهتری دارند اما پرداخت به موضوعات امروز کشور که تحت عنوان منافع ملی از آنها یاد میکنیم نیازمند سرمایهگذاری و هدایت دولت چه در بخش دولتی و چه بخش خصوصی است. البته بخش خصوصی کمتر در این زمینه سرمایهگذاری میکند زیرا بخش خصوصی هرچند به این زمینه هم علاقهمند باشد، طبیعتاً باید به این فکر کند که در نهایت انتفاع مالی و بازگشت سرمایه دارد یا خیر؟
حتی این موضوع در حوزه کتاب نیز وجود دارد. اگر دقت کنیم کمتر پیش میآید که بخش خصوصی وارد حوزه چاپ و نشر کتب دایرهالمعارف شود زیرا فروش عمومی زیادی ندارد و بنابراین بازگشت سرمایه را به خطر میاندازد. همین حالت در سینما نیز وجود دارد و بخش خصوصی زمانی حاضر است سرمایهگذاری کند که از برگشت سرمایه مطمئن باشد. در حوزه سینمای راهبردی و منافع ملی، بخش خصوصی باید از این حیث اطمینان داشته باشد. برای همین است که کمتر میبینیم که این بخش وارد کار و تولید فیلم شود.
اینجا دولت است که باید مشوقهای فراوانی بگذارد و در این میان فقط سازمان سینمایی نیست بلکه بخشهای دیگر فرهنگی چه دولتی و وابسته به حاکمیت نیز باید بسیج شوند.
این مسائل اولویتهای ما است؛ اگر فیلمسازی با این دسته مفاهیم سراغ ما بیاید حتماً در ساخت فیلمش کمک میکنیم. اما ذکر نکتهای نیز ضروری است و آن عبارت است از اینکه ما در ساخت اینگونه از فیلمها باید به سه موضوع مخاطب فراگیر، مفهوم متعالی و حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی توجه کنیم که انصافاً جمع این سه با یکدیگر کار آسانی نیست. اما در هر حال ما به عنوان رکن دولتی وظیفه داریم که این کمکهای دولتی را در راستای ساخت فیلمهایی در زمینه منافع ملی بکنیم.
سؤال مهم دیگر من این است که آیا برای این نسل مستعد سینمایی کشور بعد از جشنواره فیلم کوتاه و ساخت فیلمهای بلند اندیشهای شده است یا خیر؟ زیرا این نسل در چند صباح دیگر نسل فیلمسازان بزرگ کشور میشوند. مانند بسیاری دیگر از کارگردانان بزرگ امروز ما که روزگاری کارگردان فیلمهای کوتاه بودند.
برای برنامهریزی در این زمینه سازمان سینمایی در ابتدای سال شورای عالی تولیدی را با ریاست آقای انتظامی که در آن اختیارات ایشان به آقای مهندس حیدری تفویض شده است تشکیل دادند و بعد از تشکیل جلسات مصوب شد که طبق آئیننامهای سلسلهای از موضوعات و مفاهیم مهم در حوزه منافع ملی و دینی کشور ساخته شوند.
این مصوبات به تمامی مؤسسات و نهادهای وابسته مانند فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوان ابلاغ شد تا تولیدات این مؤسسات در این زمینهها باشد.
آنچه که در اینجا مهم بود توجه به این مسئله است که حمایتهای مالی در نظر گرفته شده برای ساخت تولیدات در حقیقت هدفمندتر شد. زیرا از این به بعد اولویتهایی وجود دارد که باید سینمای جوان به آنها توجه ویژه کند.
به نظر میرسد که تنها مشوقهای مالی برای ساخت این آثار کافی نیست بلکه مشوقهای معنوی و فرهنگی دیگری لازم است تا سینماگران جوان ما راغب به ساخت فیلم با محوریت منافع ملی باشند.
بله واقعیت هم این است. ما هم متوجهیم که تنها مشوقهای مالی برای ساخت فیلمهایی در زمینه منافع ملی و راهبردی کافی نیست بلکه باید در طراحی و برنامهریزی جشنواره بخش و هدفی طراحی کنیم که فیلمساز به آن علاقهمند شود برای همین اولاً با توجه به اینکه هزینه ساخت فیلم حتی در فیلم کوتاه مانند گذشته نیست و بسیار بالاتر رفته است، مصوب شد که ۱۰۰ درصد هزینههای ساخت فیلمهایی که در این حوزه به طور کامل قرار دارند اعطا شود و هم اینکه سه جایزه در جشنواره فیلم کوتاه برای آن طراحی شود که امسال نیز در جشنواره فیلم کوتاه اهدا شد.
از نظر مالی باید گفت که بودجه و اعتبار ما به فیلمهایی که بلامانع باشد و تا حدودی در این زمینه باشد، ۳۰ درصد و به فیلمهای که ضمن بلامانع بودن در حوزه ساخت به این زمینه وفادار باشد، تا ۱۰۰ درصد هم تعلق بگیرد. بنابراین فرض بر این است که دو سوم اعتبار تولیدی ما به این حوزه تعلق بگیرد.
بنابراین کاملاً قبول دارم که برای ساخت این گونه از سینما تنها مشوقهای مالی کافی نیست و باید مشوقهای معنوی نیز مورد استفاده قرار بگیرد.
من به عنوان مسئول فرهنگی معتقدم که هر انسان ایرانی شریف، باورمند، وطندوست و غیر مغرضی اگر این مفاهیم و محورها را ببیند میتواند در چهارچوب این سبک از سینما کار و فیلم تولید کند و مورد حمایت و تشویق هم قرار بگیرد. بدون شک میتوان بدون هیچ جانبداری در این زمینهها کار کرد.
محورهایی مانند خود ایران به عنوان مفهومی ملی، ظلم ستیزی، نقد فساد و... اینها مفاهیمی نیستند که کسی آنها را رد کند.
در نهایت به نظر شما علت توجه کمتر جوانان فیلمساز کشور به ساخت این حوزه از سینما با وجود آنکه مشوقها و حمایتهای مالی نیز فراهم است چیست؟
در تبیین اینکه چرا این سبک آثار کمتر ساخته میشود باید گفت نه تنها فیلمهای راهبردی و حامی منافع ملی کمتر ساخته میشود که حتی فیلم کوتاه کمدی را هم ما به سختی در سینمای فیلم اولیها میبینیم. علت این موضوع از سویی به جذابیتهای سینمای اجتماعی با کشش و تعلیقهای خاصی که دارد و امروز در جامعه دیده میشود بستگی دارد. فیلمساز جوان ما با ورود به فضای مجازی مثل اینستاگرام یکباره مورد هجوم انواع و اقسام مشکلات فرهنگی و اجتماعی قرار میگیرد که ذهنش را به سمت ساخت فیلمهایی در این گونه و سبک جهت میدهد.
از سوی دیگر اینکه ساخت این فیلمها نسبت به ساخت سبکهای دیگر بسیار سهلالوصولتر و راحتتر است. سوژههای این سینما در کنار ما و در همین شهر است و نیازی به جستوجوی زیادی ندارد اما این خصوصیت در مورد سینمای راهبردی و حامی منافع ملی نیازمند تحقیقات فراوان و دقیق و جدی است.
ارسال نظر