چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۴

واکنش آقای دبیر به تعطیلی جشنواره جهانی فیلم فجر؛

حتماً باید در درون خانواده، یک چیزی فدای چیزی دیگر از همان خانواده شود؟

جشنواره جهانی فیلم فجر

سینماپرس: محمد مهدی عسگرپور با انتقاد از برخی اظهارنظرها درباره تعطیلی رویدادهای فرهنگی و سینمایی برای جبران خسارت‌های پیش آمده ناشی از شیوع کرونا در سینما گفت: انگار ناتوانی‌ها به حدی رسیده که حتماً باید در درون خانواده، یک چیزی فدای چیزی دیگر از همان خانواده شود.

به گزارش سینماپرس، در روزهای گذشته برخی اهالی سینما به ابراز نگرانی از وضعیت آینده سینماها با توجه به تعطیلی پیش آمده پرداختند و با تاکید بر اینکه دولت باید با تمهیداتی در صدد جبران خسارت سالن‌های سینمایی باشد پیشنهاد کردند که می‌شود بخشی از بودجه این جبران خسارت و حمایت مالی دولت با برگزار نشدن بعضی جشنواره‌های سینمایی باشد.

در این باره عسگرپور، دبیر سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر و نیز مدیرعامل سابق خانه سینما در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده نسبت به این نوع پیشنهادها واکنش نشان داده است.

او در این یادداشت با عنوان «کرونا، سینما و صف ماسک‌داران» نوشته است:
  «ناگفته پیداست که سینمای ایران مثل بسیاری از موضوعات دیگر در طول یک ماه اخیر و لابد چند ماه آینده تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا شرایط بسیار سختی را سپری می‌کند؛ شرایطی که تابحال تجربه نکرده بود. قطعاً در این میان برخی فعالیت‌ها با لطمات جدی‌تری مواجه شده‌اند که صاحبان فیلم‌هایی که درجدول نمایش بودند، برخی پخش کنندگان و سینماداران از این قبیل‌ هستند. به شکل طبیعی دراین ایام هرگروه یا فردی نیز با انگیزه‌های متفاوت مایل است یافته‌ها و یا درخواست‌های خود را به اشتراک بگذارد و حتی برای شرایط آتی نیز پیشنهاداتی ارائه کند؛ پیشنهاداتی که گاهی از سر دلسوزی، منفعتی را برای گروهی بزرگ می‌تواند شامل شود و گاهی آنقدر جمع و جور و شمرده، که فقط پیشنهاددهنده و چند تن از دوستانشان از آن بهره می‌برند.

سابقه هم نشان داده آن دسته که خوش صحبت‌ترند و مقدار تریبونی هم دارند و به خاطر ذهن محاسبه‌گرشان از توان محدود دولت در جبران خسارات، پیشاپیش آگاهند، سریع‌تر در صف طلبکاران نوبت می‌گیرند و ای بسا صف را هم خود تشکیل می‌دهند. فارغ از اینکه در درجه نخست لازم است بدانیم چه کسانی به معنای واقعی بیشترین لطمه را دیده اند و بعد ببینیم چگونه می شود جبران ضرر کرد.»

این کارگردان ادامه داده است: «معمولاً آنانی که عقل معاش شان حرف اول را در سینما می زند، دو پارامتر را در نظر می‌گیرند: اول درصف نخست مطالبه گری ایستادن و دوم سیلی نقد را به از حلوای نسیه دانستن»

مدیرعامل سابق خانه سینما نوشته است: «تجربه کار در خانه سینما به من نشان داد، اقشاری به شدت آسیب پذیر در صنوف مختلف هستند که حتی تریبونی برای بیان مشکلاتشان ندارند، بسیاری از آن‌ها درطول چند سال شاید یک بار هم درگیر پروژه‌ای نمی‌شوند، و مثلاً اگر این دسته که کم هم نیستند را در این ایام درنظر بگیریم، به شدت محتاج‌ترند تا صاحبان عمده مجموعه‌های سینمایی که غالبا در طول چند سال اخیر هرکدام و در رقابت محدود بین خودشان سالن‌های سینمایی بیشتری را تملک کرده‌اند و در زمان شمارش سودهای سالهای اخیرشان به دورترین چیزی که می‌اندیشیدند سختی معیشت همکارانی بود که با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌داشتند و حالا هم حاضر نیستد پس از سالها سود، به زیان دو یا سه ماهه و موقت تن دهند و نقدترین چیز برایشان ارایه نسخه تعطیلی رویدادهای فرهنگی و جشنواره‌های سینمایی است، یعنی تعطیلی بخشی از سینما به نفع بخش دیگر. انگار ناتوانی‌ها به حدی رسیده که حتماً باید در درون خانواده، یک چیزی(فعلا همان بخشی که کورسویی از دیپلماسی عمومی و پرداختن به سینمای فرهنگی و هنری در آنها دیده می شود) فدای چیزی ازهمان خانواده (که فعلاً چند نفر صاحب مجتمع‌های سینمایی که در غیاب بسیاری از چیزها مالک کل سینما شده‌اند) شود، فعلاً چاقوهایشان را برای رویدادهایی تیز می‌کنند که با خودش و در حد بضاعتش نشان فرهنگی دارد و توانسته به مقدار قابل توجهی به بودجه‌های غیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اتکا کند و کمی کودکانه است اگر فکر کنیم با تعطیلی‌شان، حامیان مالی این جشنواره‌ها حاضرند پولشان را به آن بخش از سینما که رشد فرهنگی دست کم اولویت اولش نیست و معادلات مالی‌اش هم ترتیبات دیگری دارد بدهد.»

عسگرپور اظهار کرده است: «به نظرم طرح تعطیلی رویدادهای سینمایی با بیان بی فایده بودنشان به نفع تعدادی مجموعه‌دار که اتفاقاً از جهت تعداد، بسیار کم و از جهت مال و اموال بسیار پرقدرتند، باظاهر تا حدی عوام فریبانه‌اش یک تیر است بادو نشان: جذب مالی بودجه(هرچه قدر که امکان دارد) برای کسانی که سودهای چند ساله‌شان کاملا به خودشان مربوط بوده و ضرر اخیر را به حساب بیت المال می گذارند و  از سر راه برداشتن باقیمانده پایگاه‌های مقاومت فرهنگی سینما، به نفع سیطره کامل سینمای سطحی و فاقد استاندارد که دیر زمانی است با سرمایه‌گذاری همین دوستان سینمادار همانند ویروسی واگیردار به جان سینمای ملی افتاده است.

بنظرم با این نظریه نه تنها رویدادها وجشنواره‌های در پیش، بلکه تمام حمایت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دولتی برای تولید آثار استاندارد فرهنگی، به نفع بخش  غالبا غیر فرهنگی سینما قابل تعطیل کردن است، چرا که همواره درطول سال‌های اخیر و لابد بعد از این، مسائلی وجود دارد که می‌توان رویدادهای فرهنگی و سینمایی را بابتش تعطیل کرد و با پول آن به بخشی از سینما که اتفاقاً آسیب‌هایش گاهی غیرقابل کتمان است کمک کرد. به هر روی حتی اگر تصمیم‌گیران اصلی روزی با برداشتن مشکلات حقوقی و قانونی به این نتیجه برسند که چنین جابجایی انجام دهند، صف واقعی باید تشکیل شود و ای بسا در آن هنگام جای سرصف و ته صف فعلی، باید عوض شود.»

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.