دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۳

نگاهی به برنامه های سیما در رمضان۹۲/

تلویزیون صورت خود را با سیلی سرخ کرد

سریال دودکش

سینماپرس ـ گروه تلویزیون/ با گذشت چهار روز از پایان ماه مبارک رمضان، اظهار نظر درخصوص ویژه برنامه های این ماه مهم ترین موضوعی است که در صفحات فرهنگی ـ هنری رسانه ها به چشم می خورد. در رمضان امسال نیز مخاطبان سیما شاهد برنامه های متنوعی از این رسانه بودند. برنامه هایی که با حضور اسپانسرهای مالی تولید شدند و تلاش کردند تا با غلبه بر مشکلات مالی ناشی از بی پولی سازمان صدا و سیما، آنتن این رسانه را خالی نگذارند.

به گزارش خبرنگار تلویزیون سینماپرس، همزمانی ماه مبارک رمضان با ایام تابستان در سال های اخیر، شرایط خاصی را برای برنامه سازان سیما به وجود آورده است. طولانی بودن ساعت های روزه داری از یک طرف و فاصله اندک میان افطار تا پایان شب از طرف دیگر سبب شد تا امسال نیز مانند اغلب سال های گذشته بخش عمده ای از مخاطبان ترجیح دهند تا در فاصله زمانی سه ساعته پس از افطار تا پایان شب، در منزل بمانند. در چنین شرایطی «تماشای تلویزیون» یکی از مهم ترین برنامه های اغلب روزه داران بوده است. برنامه هایی که تقریبا یک و ساعت و نیم پیش از افطار آغاز و تا حدود ساعت ۱۲ نیمه شب ادامه می یافتند.

 

علاقمندان به تماشای تلویزیون در این فاصله زمانی می توانستند ابتدا بیننده سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» از شبکه پنج سیما باشند. همزمان برنامه «ماه عسل» از شبکه سه سیما و به فاصله اندکی پس از آن برنامه «شهر باران» از شبکه یک سیما تقریبا به صورت همزمان پخش می شد. شبکه های دیگر از جمله: شبکه دو سیما، شبکه پنج سیما، شبکه چهار سیما و شبکه آموزش نیز با برنامه هایی خاص به استقبال اذان مغرب می رفتند و حتی شبکه ای مانند «شبکه مستند» نیز با پخش مستندهای روایت فتح در نزدیکی افطار، تلاش کرد تا کندکتور خود را با این ایام تطبیق دهد.

 

پس از اذان مغرب، پخش سریال مادارانه از شبکه سه سیما آغاز می شد. خروس سریال بعدی سیما بود که در حول و حوش ساعت ۲۱:۴۵ از شبکه دو نمایش داده می شد و پس از آن در ساعت ۲۲:۳۰ نوبت به پخش سریال دودکش می رسید. آخرین برنامه نمایشی سیما نیز «خنده بازار» بود که در حول و حوش ساعت ۲۳:۱۵ پخش می شد و در ساعت ۲۴ پخش آن به پایان می رسید.

 

نکته قابل تامل این است که این حجم از برنامه تلویزیونی در شرایطی ساخته و تولید شد که در یک سال گذشته شبکه های مختلف سیما با مشکلات مالی مخلتفی دست به گریبان بوده اند و حتی در مواردی تولید سریال های نمایشی و برنامه های گوناگون این شبکه ها متوقف شده اند اما برای مخاطبی که انتخاب های مختلفی برای تماشای تلویزیون دارد، مشکلات مالی سیما توجیه مناسبی برای ساخته نشده برنامه نیست و به همین دلیل صدا و سیما با بهره گیری از اسپانسرهای مختلفی همچون: سازمان ها و نهادهای اقتصادی همچون: سازمان اوقاف و امور خیریه، موسسه مالی و اعتباری عسگریه، بانک پارسیان، بیمه ایران، شرکت توانیر و... برنامه های مختلفی برای این ایام تولید کرد.

 

ساخت سه مینی سریال«بوی باران»، «شب های روشن» و «لبخند خدا» برای شب های قدر نیز از دیگر فعالیت های سیما در این ایام بود. در میان این سه اثر نمایشی، سریال بوی باران تاحدودی مقبولیت لازم را کسب کرد و دو سریال دیگر در جلب نظر مخاطبان توفیق چندانی پیدا نکردند که این مساله ضرورت برنامه ریزی بهتر برای تولید آثار خاص ایام شب های قدر را بیش از پیش ضروری جلوه می دهد.

 

تغییر شیوه سریال سازی، اولین دستاورد رمضان ۹۲

به جز سریال تلویزیونی مادرانه، دو سریال نمایشی پخش شده از شبکه های یک و سه، چند ماه پیش از آغاز ماه مبارک رمضان تولید شده بودند. این مساله نشان می دهد سرانجام طلسم تولید سریال های مناسبتی در دقیقه ۹۰ ، در سیما شکسته شده و اگر کیفیتی در سریال های مناسبتی امسال مشاهده می شود، بخش عمده ای از آن ناشی از این شکل تولید بوده است. در سال های گذشته گاهی ضبط پایان بندی سریال های رمضانی، در یک یا دو روز پایانی ماه رمضان انجام می شد. بارها در اخبار مربوط به تولید این سریال ها خواندیم که سازندگان به جای آنکه با فیلم نامه ای کامل در سر صحنه حاضر باشند، با طرحی کلی به سر صحنه رفته و همزمان با تصویربرداری فیلم نامه را تکمیل می کردند. این نوع شتاب زدگی امسال جایی در میان سریال های رمضانی نداشت. ضمن آنکه تصویربرداری دو سریال دودکش و خروس نیز در فصل زمستان انجام شده بود و وجود نشانه های مربوط به این دو فصل در سریال، برای مخاطبی که در روزهای بسیار گرم مرداد ماه مخاطب این دو اثر می شد، فضایی دلچسب را فراهم کرده بود.

 

سریال ها «فیلم نامه محور» شدند

در تلویزیون همیشه فرمول مشخصی برای ساخت یک سریال وجود دارد که به طور خلاصه چنین است: «اگر می خواهید سریال موفقی بسازید، چند بازیگر شناخته شده را به کار بگیرید. این چهره ها موفقیت اثر را تضمین می کنند».

 

در طول سال های گذشته آثار نمایشی مختلفی با این فرمول ساخته شده که بعضا نتایج مثبتی نیز کسب نکرده اند. علت عدم موفقیت این آثار، اتکاء به یک فیلم نامه سست و عدم توجه به ظرافت های تولید یک اثر نمایشی بوده است. در سریال های رمضان ۹۲ مانند نوروز ۹۲ شاهد حضور فیلم نامه نویسان مستقل در فرایند خلق یک اثر نمایشی بودیم. هر سه سریال فیلم نامه نویسان مستقلی داشتند که درخصوص دو سریال «دودکش» و «مادرانه»، ارتباط تنگاتنگی میان فیلم نامه نویس با گروه تولید وجود داشت. برخلاف سال های گذشته دیگر شاهد این روش نبودیم که کارگردانی بر اساس فیلم نامه خودش، اثری را مقابل دوربین ببرد و در طول ساخت اثر بنا به تشخیص خودش به دخل و تصرف در متن بپردازد و حتی گاه متن را تغییر دهد. وفاداری به فیلم نامه عامل مهمی بود که سبب  شد حتی بازی های بازیگران این آثار نیز خوب دیده شود و از تناقض های جدی در نقش ها و شخصیت ها که در سال های گذشته امری عادی بود، امسال دیگر خبری نباشد.

 

قطعا تدوام این روند می تواند به کیفیت بهتر آثار تلویزیونی منجر شود و به جای یک شیوه نامنظم و غیر اصولی، شیوه ای درست و صحیح در سریال سازی رواج یابد.  

 

ماه عسل

رقابت نابرابر برنامه های ترکیبی

 

در برنامه های نمایشی رمضان ۹۲ شاهد رقابتی نزدیک میان سریال ها بودیم. مشخصا دو سریال مادرانه و دودکش رقابت نزدیکی با یکدیگر در کسب رضایت مخاطبان داشتند اما در میان برنامه های ترکیبی وضعیت چنین نبود و اخلاف سطح جدی و فراوانی میان برنامه «ماه عسل» و دیگر برنامه های ترکیبی شاهد بودیم. در طول ایام ماه مبارک رمضان ماه عسل با انتقادهای مختلفی مواجه گردید اما هیچ کس منکر آن نیست که این برنامه به عنوان یک اثر تلویزیونی «دیده» شد و مورد توجه قرار گرفت. حتی در شبکه های اجتماعی نیز بحث های مختلفی درباره این برنامه شکل گرفت. بخش عمده ای از این مساله به دلیل انتخاب میهمانان و دعوت از چهره هایی است که به واسطه ویژگی های ذاتی خود، با حضور در مقابل تلویزیون به شخصیت هایی تبدیل می شوند که مخاطب به شنیدن شرح حال آنها علاقمند می گردد. ماه عسل نمونه خوبی از استفاده درست یک برنامه تلویزیونی از ظرفیت های این رسانه است. استفاده ای سهل و ممتنع که طی آن نه بازیگران و چهره های شناخته شده بلکه مردم ـ به معنای عام آن ـ به قهرمان دوست داشتنی یک برنامه تبدیل می شوند.

 

شهر باران

برنامه های دیگر شبکه های تلویزیونی نیز در این ایام تلاش فراوانی برای «متفاوت بودن» به خرج دادند اما فاصله آنها با ماه عسل زیاد بود. اگر سیاست تلویزیون سرمایه گذاری روی یک برنامه خاص باشد، این مساله پذیرفتی است اما اگر قرار باشد هر شبکه ای در ساخت برنامه های ترکیبی هم با دیگر شبکه ها رقابت داشته باشد و در این زمینه برنامه موفقی تولید کند، نیازمند تجدید نظر در این شکل از برنامه سازی است. این شکل از برنامه سازی نیاز به میهمانان خاص، مجریان ویژه و موضوع پردازی جدی دارد. مساله ای که در برنامه های ترکیبی شبکه ها به شکل پُررنگ احساس نمی شود و مخاطب حس می کند این برنامه ها صرفا قرار است فاصله یک ساعت مانده به پخش اذان مغرب را پُر کنند. در سال ۱۳۹۰ شبکه دو سیما برنامه «شب های روشن» را پخش کرد که حاوی یک ایده و طرح خاص برای برنامه ای مناسبتی برای پیش از افطار بود. چنین ایده ای در میان برنامه های ماه رمضان امسال مشاهده نشد ضمن آنکه شبکه دو سیما با وجود اختصاص برنامه سحرگاهی خود به نوجوانان و اصطلاحا روزه اولی ها، برای برنامه عصرگاهی خود چنین موضوعی را مورد توجه قرار نداد که جای خالی آن احساس شد.

 

سریال دودکش

پدیده ای به نام دودکش

مشاهده مباحث مطرح میان مخاطبان و رسانه ها نشان می دهد سریال «دودکش» پدیده قابل بحث و بررسی رمضان سال ۹۲ بود. سریالی با مضمون طنز و رگه هایی از مسائل اجتماعی که در بخش های مختلف آن نکات آموزشی نیز مطرح  می شد؛ نکاتی همچون: لزوم توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی تا دقت در استفاده از ظروف یکبار مصرف به دلیل عدم بازگشت آن به چرخه طبیعت و...

مهم ترین نکته درباره سریال دودکش این است که شبکه یک سیما به همان ترتیب که درخصوص سریال نوروزی خود به یک الگو رسیده و حالا در صدد ساخت سریال «پایتخت ۳» برای نوروز ۹۳ است، دودکش هم می تواند به عنوان سریال رمضانی شبکه یک برای سال های آینده مورد توجه قرار گیرد و اینبار مثلا به جای قالیشویی، قصه در یک «کارواش» روایت شود.

 

الگوی کلی سریال دودکش استفاده از روش طنز برای بیان مشکلات و گرفتاری های یک خانواده ـ به عنوان نمونه ای از یک جامعه کوچک ـ است. با همین زبان طنز مشکلات و گرفتاری های خانواده ای روایت می شود که ماکارونی و کتلت را هم با سویا می خوردند و نمی توانند گوشت بخرند و در مشکلات مالی مختلف غرق هستند و روز به روز بر بدهی آنها اضافه می شود.

 

سبک و سیاق کلی سریال دودکش به شدت یادآور فیلم سینمایی «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی است که در آن همه چیز با یک نوع سرخوشی و ساده انگاری روایت می شود و از مشکلات بزرگ و عجیب، به گونه ای سخن گفته می شود که انگار نه انگار این مشکلات مانعی بر سر راه شخصیت های داستان است.

رگه هایی از نگاه فانتزی نیز در این سریال مشهود است. این شیوه پیش از این در سریال های همسران و خانه سبز نیز دیده شده است اما در یک دوره فیلمنامه نویسان به شدت به سمت واقع گرایی صرف گرایش پیدا کردند و این نوع نگاه فانتزی به حاشیه رفت. مشخصا بخش هایی از سریال که اعضای خانواده به بادبادک بازی می روند و یا در پایان داستان که مردها قهره کرده و به خانه بهنام تشکر می روند، مخاطب ناخودآگاه به یاد ساخته های بیژن بیرنگ می افتد.

 

در سریال دودکش حتی لوکیشنی مانند کلانتری نیز فضایی کاملا شاعرانه و فانتزی دارد. قالیشویی نیز کمترین شباهت ممکن به یک قالیشویی واقعی را دارد و بسیاری از مناسبات آن ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است. در دودکش اگر دری پلمب شود، شخصیت های داستان با یک نردبام بر این مشکل غلبه می کنند و حتی اگر برای ادای نذر خود پول کافی نداشته باشند، به سراغ کمترین و کم هزینه ترین روش می روند.

 

یکی از نکات مثبت سریال دودکش شیوه دیالوگ نویسی آن است. این شیوه دیالوگ نویسی مبتنی بر رد و بدل شدن کلمات و جملات با ضرباهنگی تُند میان شخصیت ها و بهره گیری از اصطلاحات و واژه های آشنای مخاطب است. از واژه هایی همچون: دزدان دریایی سومالی که در بخشی از سریال گفته می شود داروهای بهنام تشکر را دزدیده تا دیالوگی که در آن هومن برق نورد به افتادن بهنام تشکر از برج میلاد اشاره می کند و....

 

اما ایرادی که در فیلم نامه قابل توجه است، کِش پیدا کردن بیش از اندازه برخی از صحنه های سریال است. مثلا در قسسمت بیستم وقتی فیروز و نصرت قصد دارند با هم درباره موضوعی در یک فضای خلوت صحبت کنند، ابتدا به توالت می روند اما با ورود فرزند فیروز، از توالت به حیاط رفته و در حیاط نیز خلوتی پیدا نمی کنند. یا در بخش دیگری از سریال که نیاز به شربت برای فرزند نصرت است، ابتدا به مقابل داروخانه می روند اما شیشه شربت می شکند و سپس به خانه نصرت می روند و....

 

دودکش برای نقش نصرت می توانست گزینه بهتری نیز داشته باشد. فیزیک و شخصیت بهنام تشکر، بیشتر با کاراکتری جدی تناسب دارد و ایفای نقش یک فرد دست و پا چلفتی و بی مصرف تناسب چندانی با این خصیت ندارد.

 

دودکش الگوی خوبی برای ساخت یک سریال تلویزیونی است. در سال های گذشته اگر چنین سریالی از شبکه های سیما پخش می شد، مخالفان احتمالا برخوردی بسیار تُند با این اثر می کردند. به یاد نبریم که در طول سال های اخیر، گونه ای از نمایش صحنه که با عنوان «تئاتر روحوضی» شناخته می شود، به واسطه اینکه محبوب مخاطبان است با بی اعتنایی رسانه ها مواجه شده و هیچ گاه جدی گرفته نشده حال آنکه این آثار از منظر ارتباطی که با مخاطب دارد، قابل توجه و مطالعه است اما باید توجه داشت که در کنار ساخت چنین سریال هایی، نباید این الگو بر سریال سازی غالب گردد و باید سریال های جدی و تامل برانگیز نیز ساخته شود.

---------------------------------------------------

 

گزارش از فضه میرباقری 

 

انتهای پیام/ب.ب/ن.ف

نظرات

  • سارا ۱۳۹۲/۰۸/۱۱ - ۱۹:۳۰
    0 0
    جالب بود

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.