سه‌شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۱

نقد یک فیلم در فرهنگسرای فردوس

کارگردان«انارهای نارس»: حمایت از قشر کارگر فراموش شده است/ آنا نعمتی: از بازی در نقش «انسی» می‌ترسیدم!

نقد و بررسی فیلم انارهای نارس

سینماپرس: کارگردان فیلم «انارهای نارس» گفت: در مقطعی یکسری شعار دادیم و متاسفانه پس از گذشت زمانی آن شعارها مبنی بر حمایت از قشر اکثریت جامعه که کارگران را تشکیل می دهند فراموش شد.

به گزارش سینماپرس، عصر دیروز دو شنبه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم«انارهای نارس » در قالب شصت و سومین برنامه خانه فیلم فردوس با حضور  مجیدرضا مصطفوی(کارگردان و تهیه کننده)،آرش الیاسی(مجری طرح و سرمایه گذار)،بهروز معاونیان(مدیرصدابرداری)،حسن روح پروری(طراح صحنه و لباس)،مهدی تراب بیگی(نویسنده)،آنا نعمتی،شبنم معززی،رابعه مدنی(بازیگران) و محمدرضا لطفی مجری و منتقد در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.

براساس این گزارش،محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) در ابتدای این نشست درباره این فیلم گفت: وقتی یک فیلم اولی با سرمایه مستقل تن به معادلات تحمیلی سینمای بدنه نمی دهد و فیلمی با پیام انسانی می سازد فارغ از اینکه کیفیت اثرش چیست باید او را تشویق کرد و به او دست مریزاد گفت،انارهای نارس به عنوان فیلم اول یک فیلمساز اثر قابل قبولی است و از یک پیام انسانی حرف می زند.مصطفوی مشخص است که به دنبال یک سینمای انسانی و شریف است و باید او را تشویق کرد تا این راه را ادامه بدهد،نمی خواهم بگویم انارهای نارس یک اثر تمام عیار و بی نقص است،قطعا این فیلم هم مانند تمام آثار عیب و ایراداتی دارد،اما یک ویژگی خوب در آن نهفته است که دروغ نمی گوید و ادا در نمی آورد.فضای فیلم شاید با مناسبات سینمای تجاری و گیشه فاصله داشته باشد،اما روح اثر می تواند در مخاطب عام هم حتی اثر کند و فکر می کنم اگر مصطفوی سینمای خود را پیدا کند و در همین مسیر پخته شود قطعا آینده خوبی در انتظار او خواهد بود.

در ادامه این بحث مجید رضا مصطفوی عنوان کرد که: قبل از این که این فیلم را بسازم چند سال تدوینگر سینما بودم. تدوینگر فیلم هایی از همین جنس فیلم های مستقل جشنواره ای؛ کلا هم روحیاتم با سینمای تجاری همخوان نیست و شرایط شکل گیری شخصیت آدم هایی را دارد که دارند کار هنری می کنند. کار در سینمای تجاری را دوست ندارم شاید چند سال یکبار بتوانم فیلم بسازم ولی سعی می کنم فیلمی را بسازم که مستقل باشد و دغدغه های جامعه در آن نشان داده بشود.

مجیدرضامصطفوی در ادامه این بحث توضیح داد که اگر بخواهیم خوشبینانه به این موضوع نگاه کنیم ۷۰ درصد آدم های جامعه از جنس ذبیح و انسی هستند،در واقع یک اتفاقاتی  افتاد که ما فراموش کردیم که چرخه های اقتصادی کشور را چه کسانی به حرکت در می آورند و در مقطعی یکسری شعار دادیم و متاسفانه پس از گذشت زمانی آن شعارها مبنی بر حمایت از قشر اکثریت جامعه که کارگران را تشکیل می دهند نیز فراموش شد.

پس از صحبت های مصطفوی آنا نعمتی درباره حضورش در این فیلم توضیح داد که من همیشه دغدغه بازی در نقش های متفاوت را داشتم و تجربه نقش های متفاوت و جنس فیلم های متفاوت را دوست داشتم. نقشی که در این فیلم بازی کردم شاید واقعا یکی از آرزوهایم بود و فکر می کردم هیچ وقت این اتفاق نیافتد و دلم می خواست یک بار هم که شده این تجربه را داشته باشم. به خاطر جنس فیزیک، صدا و یا صورت؛ هیچ وقت هیچ یک از کارگردانانی که من با آن ها کار کرده بودم جسارت این که این تپیپ کار نقش را بدهند نداشتند. من از بازی در این نقش ترس داشتم ولی آقای مصطفوی با آرامش و اعتماد به نفس با من صحبت کردند که جرات بازی در این نقش را به من دادند؛ فیلم نامه اینقدر کامل بود که بار اول که فیلم نامه را خواندم آنقدر ریز به شرح صحنه، حس و سکانس ها پرداخته شده بود که متوجه نشدم چه فیلم سختی است و تازه در دفعات بعدی دورخوانی به سختی کار پی بردم. در چند سال اخیر بیشتر کارهای من با کارگردانان کار اول و دوم بوده است به دلیل این که احساس می کنم انگیزه و دغدغه شان برای کار خوب بسیار است. این کارگردانان بیشتر نگاه و دغدغه مردم را می شناسند و همین طور که می بینید اغلب با سرمایه شخصی فیلم می سازند

نعمتی در ادامه صحبت های خود گفت: از نتیجه کار بسیار بسیار راضی هستم،اما از مطبوعات و بی مهری هایی که در زمان جشنواره به فیلم شد بسیار گله دارم، نمیگویم که دلم پر است چون مطمئن هستم که این فیلم هنوز موفقیتهای بیشتری خواهد داشت نیازی به تشویق هیچ کس ندارد و خودش تشویق شده است و راهش را پیدا کرده است

در ادامه این نشست مهدی تراب بیگی که به اتفاق مجید رضا مصطفوی فیلمنامه را نوشته است توضیح داد که: ما قصه ای کم حجم را انتخاب کردیم چون این داستان شخصیت محور است و در واقع زنی را داشتیم که اول وابسته به شوهرش است و مردهایی که دور و برشان است کودک هستند،چیزی که از اول مد نظر بود استقلال انسی بود. شخصیت انسی برای آقای مصطفوی خیلی روشن بود و تمام تلاش ما پرداختن به درون این شخصیت ها بود.متاسفانه بعضی ها ما را متهم به سیاه نمایی می کنند که این نگاه کاملا غلط است.در فیلم ما به شدت و کرات نشانه هایی از امید و عشق و محبت و خوبی و مهربانی وجود دارد،اینکه شما دوست داری سیاهی ها و مشکلات را بیشتر ببینی مشکل فیلم نیست،مشکل این افراد است.

در ادامه این بحث آرش الیاسی مجری طرح و سرمایه گذار فیلم هم  توضیح داد: این پروژه پیشنهاد آقای مصطفوی بود و ما هیچ دورنمای اقتصادی نداشتیم.دورنمای ما رسیدن به هدفمان بود و این که نشان دهیم در این قشر از جامعه انسانیت و زندگی شرافتمندانه هنوز وجود دارد و از بین نرفته است.

سرمایه گذاری در یک فیلم می تواند بازگشت مادی باشد و یا بازگشت معنوی.اساسا در فیلم هایی که به بدنه و گیشه تعلق ندارند برگشت پول و سود در رتبه دوم قرار می گیرد و هدف نخست چیز دیگری می شود.من فکر می کنم همین که در این جامعه به اندازه خودم توانستیم حرفمان را بزنیم به سود رسیده ام و خوشبختانه در اولین استارت بین المللی در جشنواره مسکو که جزو جشنواره های الف دنیاست توانست در بخش اصلی و در بین شانزده فیلم پذیرفته شده قرار بگیرد  و این یعنی رسیدن به خواسته و هدف اصلی ات. 

در ادامه این نشست حسن روح پروری طراح صحنه و لباس این فیلم که در جشنواره کاندید دریافت سیمرغ شده بود هم گفت: فیلم نامه این فیلم بسیار دقیق  و با تمام جزئیات نوشته شده بود و همین نشان می داد که نویسنده و کارگردان روی تک تک عناصر فکر کرده اند و می دانند که چه می خواهند.اساسا بر این باورم که طراح صحنه مانند یک کارگردان که با بازیگران مختلف قصه و فضا را معرفی می کند و پیش می برد،او نیز با لوکیشن های مختلف قصه را معرفی می کند.در واقع ابزار اجرایی یک طراح صحنه لوکیشن هایش است و من در انارهای نارس با فیلمنامه ای روبرو شده بودم که تنها سه لوکیشن مختصر اصلی داشت و متوجه شدم که هرآن چیزی که قرار است در صحنه خلق کنم و به بوجود بیاورم تا حس و حال مناست منتقل شود در این سه جا خلاصه می شود و برای همین شروع کردم به فکر کردن و ترکیب و فکر کردن و آنالیز که چگونه می شود در کمترین زمان ممکن این لوکیشن ها معرفی شوند

پس صحبت های روح پروری شبنم معززی دیگر بازیگر این فیلم درباره نقش خود توضیح داد که سارا برای من نقشی بود که  در عین سادگی خاص بود، در فیلم نامه دکتر سارا پررنگ تر بود ولی در تدوین برای تندی ریتم  یکسری از پلان ها را حذف کردند. این شخصیت را دوست داشتم چون در عین کوتاهی با توجه به این که در فیلم نامه پر رنگ بود روزنه امیدی برای انسی به شمار می رفت.

دکتر سارا را به خاطر سادگی و نزدیکی به شخصیت خودم کاملا باور کرده بودم و احساس می کنم نسبت به پزشکی که وظیفه اش را در چارچوب شغلی انجام می دهد مهربانی خاصی داشت

در پایان هم بهروز معاونیان مدیر صدابرداری این فیلم در این جلسه گفت: یکی از ویژگی های این فیلم این بود که طراحی صدا قبل از فیلمبرداری صورت گرفته بود و این گونه نبود که ما تازه سر صحنه برویم و ببینیم که چه کار می توانیم انجام بدهیم. در این فیلم سعی کردیم به یک لحن متناسب و خوب برسیم که  مظلومیت طبقه کارگری که  به طبقات پایین تر سقوط می کند نشان داده شود. صدا روح فیلم است و مخاطب یک فیلم در خودآگاه خود در ابتدا با صدای یک فیلم ارتباط روحی برقرار می کند.شما فیلم آواتار را که میلیاردها برایش خرج شده را با صدای بسته تماشا کنید.مطمئن باشید بیشتر از ده دقیقه نمی توانید آن را تحمل کنید.به جرات می گویم که روح فیلم صدایش است و این صداست که با بیننده ارتباط برقرار می کند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.