دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۲

جشنواره در تسخیر «هنر و تجربه»!

دختر

نسیم: نه فرار در "دختر" فراری سینمایی شده و نه بازی بازیگری چون فرهاد اصلانی که یک تنه میتواند موتور محرکه باشند به درستی به بار نشسته است به همین دلیل محصولی به عمل آمده که اگر نام یک کارگردان گمنام روی آن بود قطعا از هنر و تجربه سردرمی آورد.

 روز هفتم جشنواره را باید یکی از هنروتجربه‌گراترین روزهای جشنواره دانست. عجیب است که با ایجاد بخشی به نام هنروتجربه در جشنواره اما بخشی از آثار وامدار این روش فیلمسازی سر از بخشهای اصلی درآورده اند.

از جمله این آثار "دختر" رضا میرکریمی است که یکی از بلاتکلیف ترین آثار جشنواره امسال است. فیلمی که هرچند قصد دارد از بحرانهای ارتباطی روزگار ما یعنی بحران ارتباط میان والدین و فرزندان سخن گوید اما ایده ای که برای کار درنظر گرفته شده و توسط مهران کاشانی به فیلمنامه بدل شده ایده بکری نبوده و متاثر از دوران نوجوانی سناریست بوده!

 

به بیان بهتر فیلمنامه نویس در برخورد با پدیده ای به نام فرار دختران از خانه بجای آن که به سراغ مدلهای امروزی فرار برود داستان را بر مدار یک دهه پیش و نوجوانان آن دهه پیش برده.

نتیجه هم مشخص است؛ نه فرار، فراری سینمایی شده و نه بازی بازیگری چون فرهاد اصلانی که یک تنه میتواند موتور محرکه باشند به درستی به بار نشسته است و محصولی به عمل آمده که اگر نام یک کارگردان گمنام روی آن بود قطعا از هنر و تجربه سردرمی آورد.

 

*مسیری باری به هر جهت

این دقیقا وضعیتی است که در مورد فیلم "مالاریا" هم رخ داده است. پرویز شهبازی که موفقیت "دربند" سبب ساز آن شده بود که بتواند با یک قرارداد مالی خوب "مالاریا" را بسازد هم بجای آن که بکوشد نگاه اجتماعی عریانی که در آن اثر در پیش گرفته بود را امتداد دهد دوباره به تجربه گرایی روی آورده و به سبک "نفس عمیق" داستان را کنار گذاشته و با خلق یک موقعیت ابتدایی ناشی از کنار هم قرارگیری دو نوجوان و البته امتداد مسیر به شیوه باری به هر جهت مسیر را آن قدر ادامه داده که مخاطب از شدت تکرار به خمیازه بیفتد.

 بدبختانه اینکه بازیهای بد آذرخش فراهانی و آزاده نامداری نیز بدجوری به فیلم لطمه زده است.

 

*فیلم اولیها هم به فکر هنر و تجربه اند

"خماری" داریوش غذبانی یک فیلم اولی است که به شیوه هنروتجربه روایت شده؛ فیلمی که فضایش هم مانند عنوانش فقط و فقط خماری است که به بار می آورد.

ساختار متناقض داستان که از یک طرف می خواهد از موسیقی به عنوان جلوه ای آوانگارد استفاده کند و از سوی دیگر شوخیهای سطحی را هم در جای جای خود داشته باشد و در نهایت محصولی خلق می کند که واقعا بعید است حتی زمانی برای اکران پیدا کند چه برسد به اینکه روی پرده برود.

 

*یک هنر و تجربه ای قابل تحمل

جالب است که تنها اثر رسمی هنروتجربه ای روز هفتم "سینمانیمکت" بلحاظ ساختار روایی قصه و البته اله مانهای جلب مخاطب بیشتر از آثاری چون "مالاریا" و "دختر" مورد توجه قرار گرفت.

محمد رحمانیان در "سینمانیمکت" کوشید داستان یک گروه نمایشی دوره گرد را در شرایطی روایت کند که فضای بسته دهه شصت حتی اجازه استفاده از ویدیو را نمی دهد.

طنازیهای علی عمرانی در کنار بازیهای خوب مهتاب نصیرپور، هومن برق نورد و اشکان خطیبی فضای مفرح و شادی را به فیلم داده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.