چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۱

پیش نمایش سناریوهای سیاسی در جعبه جادو (۱۲)

همراهان جمهوری اسلامی کامستان در پیاده سازی سناریوی مطلوب ۲۴/ بررسی نقش نفوذگران، مشاوران دولتی و مراکز تصمیم سازی و در نهایت خواص بی بصیرت!

بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه ی آنگلوساکسون ها (۱۲)

بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه ی آنگلوساکسون ها

سینماپرس: م.ر شاه حسینی / موضوع نفوذ در ایران سابقه ای حدود دو قرن دارد؛ گرچه نمی توان افراد را متهم کرده و یا به سادگی پی به عناصر نفوذ کرده در مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری جمهوری اسلامی برد، اما می توان از نشانه های بارزی که وجود دارد تأثیر نفوذ را مشاهده کرد. در واقع اگرچه بسیاری از نفوذگران در رسانه ها و مراکز کشور ناشناخته اند اما اثرگذاری آنها بر باورها و تصمیمات خواص جامعه امروز آشکار شده و قابل بررسی است. درباره همراهان فصل ۸ سریال ۲۴ نیز به همین ترتیب است، برخی از این همراهان امروز شناخته شده اند، اعم از جاسوسان دستگیر شده، برخی افراد مؤثر در برقراری ارتباط ایران و امریکا، اساتید دانشگاه نفوذی و ...

در سال ۱۳۸۸ جمهوری اسلامی ایران درگیر اغتشاشاتی شد که به ظاهر در اعتراض به نتیجه انتخابات صورت می گرفت اما در اصل ماحصل برنامه ریزی های مستمر دشمنان مردم بود؛ همان طور که طی به اصطلاح بحران داخلی سوریه که کمی بعد از فتنه۸۸ آغاز شد، تونل هایی زیرزمینی به دست آمد که تاریخ حفر آنها به یک دهه قبل باز می گشت. وقایع سال ۸۸ ایران اسلامی نتیجه دهه ها تهاجم و شبیخون به فرهنگ و قتل عام فرهنگی خاموش نسل های متمادی این کشور بود که تحت سناریوهای تدوین شده تصمیم سازان غربی برای فروپاشی نظام اسلامی صورت گرفته بود. نظام سلطه تمام توان خود را به کار گرفت تا محصول بذرهای کاشته در مغز و قلب ملت ایران را برداشت کند اما ایستادگی رهبری انقلاب و مؤمنان، نصرت الهی را شامل این سرزمین کرد و دشمنان را به ذلت کشاند. مانند تمام شکست های قبلی، دشمن ناامید نشد و تمرکز و توجه خود را معطوف سایر سناریوها و گزینه هایش نمود. اکنون پس از هفت سال، یکی از این سناریوها با درصد موفقیت بالایی در حال دنبال شدن است، سناریویی که دشمن به عیان آن را به عنوان آینده مطلوب خویش برای جمهوری اسلامی ایران، در فصل ۸ سریال استراتژیک ۲۴ به تصویر کشید و تنها چند روز پس از یوم الله ۹ دی ۸۸ به نمایش گذاشت، در دورانی که نخبگان و خواص جامعه هشدارهای رهبری و علماء و بزرگان انقلاب اسلامی پیرامون حرکات دشمن پس از فتنه را نمی شنیدند.

در این سلسله یادداشت ها، مقایسه ای تطبیقی بین برخی رویدادهای کلان سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی و فصل ۸ سریال ۲۴ صورت می گیرد تا مخاطبان با نمونه ای از نمایش سناریوهای سیاسی در قالب محصولات هنری آشنا شوند و نیز جنبه های مختلف این سناریوی ترسیم شده برای جمهوری اسلامی از حیث تحقق و یا عدم تحقق تبیین شود. این امر فواید دیگری هم دارد و بازخوانی مجدد فصل ۸ سریال ۲۴ می تواند از یکسو  هشداری باشد بابت ضعف دشمن شناسی خواص و متولیان متعدد حوزه فرهنگ و هنر کشور و از سوی دیگر ابعاد بیشتری از سینمای استراتژیک به ویژه تفاوت آن با دکان و مغازه را، برای مخاطبان گرامی روشن کند.   



در قسمت های گذشته ابتدا در بخش ظهور سریال های استراتژیک با غلبه ی سناریو بر سیاست ، به زمینه های پیدایش حاکمیت رسانه ها، مفهوم سینمای استراتژیک و روند شکل گیری آن، ویژگی های اصلی آثار استراتژیک و نیز مقتضیات زمانی تولید سریال های استراتژیک پرداخته شد، سپس در نیم نگاهی به سریال بیست و چهار ، سعی شد مختصری مطالب پیرامون سریال استراتژیک ۲۴ و عوامل سازنده آن ارایه گردد تا مخاطبانی که با سریال آشنایی ندارند، اطلاعات اولیه لازم را درباره آن به دست آورند و سپس در مطلبی با عنوان مولفه های استراتژیک سریال ۲۴ (مرور ۷ فصل نخست) ، اصلی ترین مؤلفه های استراتژیک سریال ۲۴ مورد بررسی قرار گرفت و داستان کلی ۷ فصل ابتدائی آن نیز مرور شد. همچنین در بخش چهارم از این گزارش با عنوان فصل هشت، جمهوری اسلامی کامستان و ترور رییس جمهور حسن ، سعی گردید تا داستان کلی فصل ۸ سریال ۲۴ به همراه خلاصه تمام بیست و چهار ساعت وقایع به تصویر کشیده شده در آن، پس از گذشت ۶ سال از پخش، یکبار دیگر یادآوری گردد تا هم مخاطبانی که این فصل را مشاهده کرده اند و هم آنان که دنبال کننده سریال نبوده اند، کلیت داستان فصل ۸ را پیش از بررسی کامل القائیات آن مرور نموده  باشند؛ اما در ادمه و طی سه مطلب با عناوین بیست و چهار چه چیزی را نشان می دهد؟ و آینده نگاری (Foresight) بیست و چهارساعته ، بیست و چهارساعت آینده نگاری جمهوری اسلامی کامستان ، مهمترین المان هایی که در فصل ۸ سریال ۲۴ به تصویر کشیده شده مرور و با آوردن جزئیات و دیالوگ ها و تصاویر مربوطه سعی شده تا مستنداتی باشند برای آنچه که در قسمت های بعدی از این سریال نتیجه گیری خواهد شد و سپس تحت عنوان سناریوی آینده نگر جمهوری اسلامی کامستان مفاهیم آینده پژوهی، آینده نگاری و سناریونویسی بطور اجمال معرفی شدند تا عمق کارشناسی ها و بررسی های صورت گرفته ی نهان در پشت صحنه سریال ۲۴ مشخص باشد و همچنین توضیح داده شد که چرا جمهوری اسلامی کامستان همان جمهوری اسلامی ایران است و پس از آن طی دو بخش با عنوان جمهوری اسلامی مطلوب سریال ۲۴ و جمهوری اسلامی؛ چماق جنگ و انزوای جهانی با فرض گرفتن معادل سازی صورت گرفته از جمهوری اسلامی ایران، مؤلفه های مشترک بین آینده مطلوب مورد نظر سازندگان سریال ۲۴ و شرایط کنونی جمهوری اسلامی با استناد به مطالب رسانه های مجازی مورد بررسی قرار گرفت؛ اما در این قسمت و در ادامه مطلب پیشین که با عنوان مددکاران واقعیت بخش فصل هشت به محضر مخاطبان ارجمند ارایه گردید؛ سعی می شود تا تعدادی دیگر از همراهان ۲۴ در پیاده سازی سناریوی مطلوب معرفی   شوند؛ همراهانی که پیش از ۲۴ وجود داشته اند و پس از آن نیز وجود دارند و داخل یک سیستم بهم پیوسته علیه جمهوری اسلامی به فعالیت می پردازند.



همراهان ۲۴ در پیاده سازی سناریوی مطلوب

۱. کمپانی معظم فاکس

۲. برخی رسانه های مکتوب و مجازی کشور

۳. نفوذگران، مشاوران دولتی و مراکز تصمیم سازی

باید توجه داشت که موضوع نفوذ در ایران سابقه ای حدود دو قرن دارد؛ «در صد و پنجاه سال اخیر، استعمار روی فرهنگ کشور و جوانان و آموزش و پرورش ما اعمال نفوذ کرد و مردم را به بیکارگی و فساد و تباهی و اختلاف سوق داد(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم-۱۳۶۸/۰۷/۰۵)» به طور کلی می توان گفت: «نفوذ دو جور است: یک نفوذ موردی است، نفوذ فردی است؛ یک نفوذ جریانی است. نفوذ موردی خیلی نمونه دارد، معنایش این است که فرض کنید شما یک دم‌ودستگاهی دارید، یک مسئولی هستید؛ یک نفر را با چهره‌ی آرایش‌شده، بزک‌شده، با ماسک در مجموعه‌ی شما بفرستند؛ شما خیال کنید دوست است درحالی‌که او دوست نیست، تا او بتواند کار خودش را انجام بدهد؛ گاهی جاسوسی است که این کمترینش است؛ یعنی کم ‌اهمّیّت‌ترینش جاسوسی است، خبرکشی و خبردهی است؛ گاهی کارش بالاتر از جاسوسی است، تصمیم شما را عوض می کند. شما یک مدیری هستید، یک مسئولی هستید، تصمیم‌گیر هستید، می توانید یک حرکت بزرگ یا مؤثّری انجام بدهید، اگرچنانچه این حرکت را این‌جور انجام بدهید این به نفع دشمن است، او می‌آید کاری می کند که شما حرکت را این‌جور انجام بدهید؛ یعنی تصمیم‌سازی. در همه‌ی دستگاه‌ها سابقه هم دارد؛ فقط هم دستگاه‌های سیاسی نیست، دستگاه‌های روحانی و دینی و مانند اینها هم همیشه وجود داشته. گاهی نفوذ این‌جوری است؛ نفوذ شخصی است؛ وارد خانه‌ی کسی، وارد دستگاه کسی می شوند. در دستگاه‌های سیاسی هم الی ‌ماشاءالله از این قبیل وجود داشته است؛ امروز هم ممکن است باشد؛ البتّه خطرناک است.



منتها از این خطرناک‌تر، نفوذ جریانی است. نفوذ جریانی، یعنی شبکه‌سازی در داخل ملّت؛ به‌وسیله‌ی پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن می شود. عمده‌ترین وسیله دو چیز است؛ یکی پول، یکی هم جاذبه‌های جنسی. افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثّر را، افرادی که می توانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاه‌ها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر می کند؛ یعنی کاری کنند که شما همان‌جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه می کند -البتّه یک سیاستمدار آمریکایی، به مردم آمریکا کاری ندارد- همان‌جوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالی‌رتبه‌ی سیا تشخیص می دهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهی که او می خواهد. بنابراین خیال او آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، شما برای او داری کار می کنی؛ هدف این است، هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانی، نفوذ شبکه‌ای، نفوذ گسترده؛ نه موردی. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آینده‌ی کشور تأثیری دارند، شما ببینید چه اتّفاقی می‌افتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد، باورها تغییر پیدا خواهد کرد.

آماج نفوذ هم چه کسانی هستند؟ عمدتاً نخبگان، عمدتاً افراد مؤثّر، عمدتاً تصمیم‌گیران یا تصمیم‌سازان، اینها آماج نفوذند؛ اینها هستند که سعی می شود روی اینها نفوذ انجام بگیرد؛ بنابراین نفوذ خطر است؛ نفوذ خطر بزرگی است. اینکه حالا یکی بگوید آن آقای زید از کلمه‌ی نفوذ می خواهد استفاده‌ی جناحی بکند، این مسئله را از اهمّیّت نمی‌اندازد. حالا بکند یا نکند، بیخود می کند استفاده‌ی جناحی می کند؛ واقعیّت قضیّه این است؛ از این واقعیّت که نمیشود صرف‌نظر کرد.» (امام خامنه ای در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج- ۱۳۹۴/۰۹/۰۴)



بنابراین نفوذ به صورت فردی و جریانی صورت گرفته و هدف آن رخنه به مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری و تأثیرگذاری بر باورها و تصمیمات خواص جامعه است. مسأله نفوذ نه تنها در جمهوری اسلامی بلکه در دویست سال اخیر یکی از موضوعات مهم و قابل تأمل بوده است و دولت های بیگانه هر یک به طریقی سعی در نفوذ در بخش های مختلف جامعه ایرانی داشته اند. در جمهوری اسلامی نیز همواره پدیده نفوذ به ویژه در مراکز سیاسی و مطبوعات مطرح بوده است و در دهه های گذشته همیشه از میان رسانه ها و افراد و جریانات سیاسی صداهایی هم نوا با دشمنان ملت به گوش رسیده و می رسد. نه تنها دشمنان که حتی غرب گرایان داخلی نیز به دفعات نشان داده اند که به نفوذ در مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری و مجامع دانشگاهی کشور جهت پیشبرد اهدافشان علاقه ویژه ای دارند که به عنوان نمونه ای از این موارد می توان به تشکیل سه حلقه از سوی روشنفکران لیبرال در اواخر دهه ۱۳۶۰ و دهه ۱۳۷۰ اشاره کرد: حلقه کیان، حلقه مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری و حلقه آئین. با گذشت زمان و پیوند این سه حلقه جریانی شکل گرفت که با مطالعه مدل های توسعه ای در مرکز مطالعات استراتژیک یک برنامه سیاسی مدوّن تهیه کرد و به عبارت بهتر بنیانگذار جریان دوم خرداد شد. در این دوران بیش از ۲۵۰۰ دانشجو برای تحصیل دوره دکترا به خارج از کشور اعزام شدند که بخشی از آنها بعدها از چهره های سیاسی  شدند. در دوره های اخیر نیز نفوذ یکی از راهکارهای دائمی و جدی دشمنان علیه جمهوری اسلامی بوده است و هر از چندگاهی با دستگیری جاسوسان و شناسایی شبکه های آنها ابعاد جدیدی از نفوذ در ارکان مختلف سیاسی، اجتماعی، صنعتی، فرهنگی و رسانه ای کشور آشکار می شود.



اگرچه نمی توان افراد را متهم کرده و یا به سادگی پی به عناصر نفوذ کرده در مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری جمهوری اسلامی برد، اما می توان از نشانه های بارزی که وجود دارد تأثیر نفوذ را مشاهده کرد. در واقع اگرچه بسیاری از نفوذگران در رسانه ها و مراکز کشور ناشناخته اند اما اثرگذاری آنها بر باورها و تصمیمات خواص جامعه امروز آشکار شده و قابل بررسی است.

درباره همراهان فصل ۸ سریال ۲۴ نیز به همین ترتیب است، برخی از این همراهان امروز شناخته شده اند، اعم از جاسوسان دستگیر شده، برخی افراد مؤثر در برقراری ارتباط ایران و امریکا، اساتید دانشگاه نفوذی و ...



بخشی از همراهان سریال ۲۴ در پیاده سازی سناریوی مطلوب نظام سلطه، نفوذگرانی بودند که در قالب نفوذ شبکه ای و جریانی از سال ها قبل در داخل کشور به فعالیت پرداخته و توانسته بودند با ارتباط گیری های گسترده و پیچیده در بخش ها و حوزه های مختلف به گردآوری اطلاعات مورد نیاز سرویس های اطلاعاتی دشمنان بپردازند، اطلاعاتی که برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف و نیز جهت دهی به رفتار و گفتار سیاستمداران و رسانه های غربی در مواجهه با دولت و ملت ایران به کار گرفته می شد.


برخی از اظهارات نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست بررسی پرونده جیسون رضائیان

- «رضاییان مدتی مسئول پایگاه اطلاعاتی آمریکایی‌ها در تهران بود و از روز بعدی که دستگیر شد آمریکایی‌ها درخواست داشتند که او آزاد شود، به ویژه در پوشش مذاکرات هسته‌ای جان کری مکرر از وزیر امور خارجه کشورمان درخواست می‌کند که تلاش کنید جیسون آزاد شود. در یکی از جلسات هم ظریف می‌گوید که در تهران او را جاسوس جاسوس می‌خوانند در حالی‌که جان کری می‌گوید نه! او یک جاسوس نیست بلکه یک خبرنگار است.»

- «جیسون رضائیان مأمور اجرای تفکر آن دسته از سنای آمریکاست که معتقدند «اگر آمریکا بتوانند روابط خود را با ایران به سطح قبل از انقلاب برگرداند، حکومت ایران را می‌توان به آسانی ساقط کرد

- «فردی از افراد وزارت امور خارجه که ابتدای نامش «ش» است ارتباط نزدیکی با جیسون رضاییان داشته و تمام اخبار تیم مذاکره‌کننده را در اختیار وی قرار می‌داد؛ جیسون به طور کلی در تیم رسانه‌آی آقای ظریف فعال بوده و یک فردی به نام آقای «س» در نهاد ریاست جمهوری نیز ارتباط ویژه‌ای با آنها داشته است که اطلاعات وسیعی در این‌باره به این جاسوس منتقل می‌کرد.»

- «تیم جیسون در سفرهای آقای روحانی کاملا فعال بوده و در هواپیمای او نیز حضور داشت؛ او به خصوص در سفر به خوزستان روحانی فعال می‌شود. یکی از وظایف تیم جاسوسی جیسون جمع‌آوری میزان استقبال از رییس‌جمهوری در این استان‌ها بود».

- رضائیان در اعترافاتش گفته: «من دماسنج تغییر رفتار نظام اجتماعی در ایران بودم؛ ماموریت من نفوذ در لایه‌های زیرین اجتماعی بود. یعنی گزارش‌های من مورد وثوق آمریکایی‌ها بود که بدانیم ذائقه مردم در مسائل سیاسی و فرهنگی در ایران چقدر تغییر کرده است. مثلا تصاویر شهدایی که در دیوارهای تهران نقش می‌بسته را پاک کرده و به جای آن تصویری از طبیعت می‌گذاشتند و این تغییر رفتار را مستندسازی و به خارج از کشور می‌فرستادند. او همچنین ارتباطی با حوزه‌های موسیقی زیرزمینی برقرار کرده بود.»


برخی از نفوذگران افرادی هستند که پیشتر در دستگاه های اجرایی جمهوری اسلامی حضور داشته و حتی به اتهام جرام امنیتی محاکمه شده اند اما هنوز در حال فعالیت و ارتباط گیری با افراد و مراکز اثرگذار کشور هستند، افرادی که برای به ثمر رسیدن مذاکرات هسته ای از سوی دشمنان ملت مورد تفقد قرار گرفته اند.



یکی از افرادی که در جریان مبادله زندانیان پیش از اجرایی شدن برجام آزاد شد، سعید عابدینی بود. به عبارت دیگر مقامات امریکایی همان طور که برای جاسوسانی چون جیسون رضائیان اهمیت قائل هستند، از افرادی مانند سعید عابدینی نیز که در راستای پیاده سازی ابعاد فرهنگی سناریوهای مطلوب آنها فعالیت دارند، حمایت و پشتیبانی به عمل می آورند.



 اما نفوذ جریانی و شبکه ای در جمهوری اسلامی به امثال رضائیان و عابدینی ختم نمی شود، برای مثال نایاک (NIAC)، شورای ملی ایرانیان امریکا، یکی از بازیگران اصلی توافق هسته ای میان جمهوری اسلامی و ۵+۱ است. جو سیرینسیونه، رییس بنیاد پلاوشرز آمریکا در کنفرانس سالانه این شورا در سال ۲۰۱۵ از تریتا پارسی بنیانگذار و رییس نایاک به سبب جدیت در تلاش و همکاری با دولت اوباما در به ثمر رسیدن توافقنامه هسته ای با ایران قدردانی و عنوان کرد اقدامات نایاک در پنج سال گذشته تاثیرات خوبی در سطح جهانی به همراه داشته است. نایاک نفوذی گسترده در مراکز اجرایی، تصمیم سازی، دانشگاهی، کارآفرینی و تجاری ایران دارد و در سال های گذشته اقدامات فراوانی برای زمینه سازی ایجاد تغییراتِ مدنظر غربی ها در جمهوری اسلامی داشته است. درباره اهمیت اقدامات نایاک در پذیرش برجام در داخل و خارج ایران، کافی است سخنان رییس در سال ۲۰۱۵ مرور شود: جو سیرینسیونه رییس بنیاد پلاوشرز امریکا در کنفرانس سالانه نایاک می گوید: «شما بخشی از شبکه ای از ۵۰ سازمان و ۲۰۰ شخصیت حقیقی در داخل و خارج دولت آمریکا هستید که به این تلاش کمک کردید. نقش نایاک در این مسیر کلیدی و حیاتی بود و اهمیت داشت. نایاک در کاخ سفید، تلویزیون و حتی ژنو به طرق مختلف ایفای نقش کرد. کاری که کمتر کسی تصور می کرد امکان پذیر باشد. ما در نایاک مهمترین پیروزی و دستاورد دیپلماتیک در امنیت ملی طی چند دهه گذشته را به دست آوردیم. به طوری که نیویورک تایمز از توافقنامه هسته ای اخیر تحت عنوان مهمترین توافقنامه تاریخ دیپلماتیک چند ساله اخیر نام برده است. ما نه مبلغی از خزانه داری فدرال آمریکا را هدر دادیم و نه اینکه مشروعیت جهانی را زیرپا گذاشتیم و نه اینکه کسی را به کشتن دادیم اما چیزی که این توافقنامه را بسیار با اهمیت می کند این بود که ما موفق شدیم مانع مسئله ای شویم که مهمترین تهدید در زمینه اشاعه تسلیحات هسته ای در جهان به شمار می رفت و توانستیم مشکلی را رفع کنیم که برای چندین دهه حل شدنی نبود. حتی خود اروپایی ها هم اذعان دارند که مذاکرات این توافقنامه از ده سال پیش شروع شده بود ولی راه به جایی نبرده بود».



دسته دیگری از کسانی که می توان گفت عامدانه در جهت پیاده سازی مؤلفه های آینده مطلوب نظام سلطه اقدام کردند، عده ای از فعالان تجاری و اقتصادی بودند که به تشدید اثرات تحریم ها در کشور و دامن زدن به نابسامانی های اقتصادی می پرداختند و این روند را پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ شدت بخشیدند.


فارغ از تاثیر نفوذهای شبکه ای صورت گرفته که به اختصار به آن اشاره شد، عوامل متعدد دیگری نیز در تحقق سناریوی مطلوبی که سریال ۲۴ وظیفه نمایش آن را بر عهده داشته، دخیل هستند که از جمله مهم ترین آنها می توان به خواص و مشاورانی اشاره کرد که در جهت دهی به مسئولان و مقامات سطوح مختلف نقش دارند. نمی توان به سادگی پذیرفت که دولتِ برآمده از رأی مردم پس از ۲ سال به توهم تنها ماندن دچار شود مگر اینکه مشاوران آن، چنین القائاتی را صورت داده باشند. به این ترتیب یکی از عوامل مهمی که نباید در شباهت موجود بین فضای روانی جامعه ایرانی و سناریوی به تصویر درآمده در فصل ۸ سریال ۲۴ نادیده گرفت، حضور و ارائه مشاوره به دولت از سوی مشاورانی است که سخنان خود را بر اساس داده های غربی و گفته ی مقامات و رسانه های غربی تنظیم کرده و یا مهلک تر از آن، همانند یک شهروند امریکایی فکر و زندگی می کنند، دقیقا همان هدفی که پروژه نفوذ به دنبال آن بوده و هست. به عبارت بهتر مشاورانی تأثیرپذیرفته از پروژه نفوذ دشمن، بیشترین نقش را در القاء باورهای مدنظر نظام سلطه در مغز دولتمداران و سیاستمداران ایرانی داشته اند.



در این باره کافی است تنها به یک نمونه اشاره شود. بر کسی پوشیده نیست که اجلاس هایی نظیر بیلدربرگ (Bilderberg) و یا داووس (Davos) از جمله محافلی هستند که گردانندگان نظام سلطه، تصمیمات سالانه خود در حوزه های مختلف را در آنها اعلام کرده و به این وسیله افراد شاخصی که از کشورهای مختلف جهان به این رویدادها دعوت شده اند را با ذهنیتی منطبق بر خواست خود به کشورهایشان روانه می کنند.



برای مثال در ژوئن سال ۲۰۱۳ میلادی، گروه بیلدربرگ (Bilderberg) به عنوان مهمترین و در عین حال مخوف ترین مجمع تصمیم ساز و تصمیم گیر بین المللی طی برگزار نشست سالیانه خود در حومه لندن، در کنار بررسی موضوعات مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی بین المللی، به طرح موارد مربوط به فضای سایبر پرداخته و در این اجلاس به شکل ویژه ای موضوع حوزه کنترل سیاسی و روانی مردم جهان مطرح گردید. رسانه ها از جمله رسانه های مجازی یکی از ارکان اصلی کنترل روانی مردم جهان هستند که می توان بسته به شرایط سیاسی هر کشور، برنامه ویژه ای برای مردم آن تدوین کرد.



جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که همواره در بیلدربرگ مورد توجه و از حمله تا تغییر رژیم در آن مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. گرچه در منابع نامعتبر خارجی نام برخی افراد به عنوان نمایندگان ایران جهت حضور در اجلاس بیلدربرگ در سال های مختلف درج شده است، اما به علت عدم قطعیت به آن پرداخته نمی شود. در مقابل می توان اجلاس سالانه داووس که به گونه ای شاخه ی اقتصادی بیلدربرگ است را مورد اشاره قرار داد که در دهه اخیر همواره میزبانان مهمانانی از ایران بوده است. افرادی که بعضا ارتباطات گسترده ای در عرصه سیاست کشور داشته و یا در مراکز تصمیم سازی مهمی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و به ویژه مرکز مطالعات استراتژیک مجمع نفوذ داشته و در محافل آکادمیک نیز دارای وجهه می باشند.



در کنار داووس و بیلدربرگ که پرونده جمهوری اسلامی ایران همیشه در آنها باز است و هر سناریویی که برای آن نوشته شود قطعاً در این اجلاس ها طرح شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد، سالانه ده ها همایش، اجلاس و کنفرانس در حوزه های مختلف و در نقاط گوناگون جهان برگزار می شود که هدف آنها آماده کردن ذهن خواص جوامع و سوق دادنشان به سمت و سوی مورد نظر برگزار کنندگان است.

حال وقتی خواص جامعه ای مانند ایران به کرّات در این نشست ها و کنفرانس ها حاضر شده و خودآگاه یا ناخودآگاه مبلغ و مروج سیاست ها و دیدگاه های آنها می شوند، مشخص است که ماحصل مشاوره ای که ارائه می دهند، چیزی جز حرکت در مسیر سناریوهای نظام سلطه نخواهد بود. کم نیستند افرادی که به دولت یازدهم مشاوره می دهند درحالیکه فکر و سبک زندگی شان غربی است اگرچه ممکن است نماز بخوانند و یا تسبیح به دست داشته باشند. نباید فراموش کرد در جمهوری اسلامی کم نبوده اند مقامات بلندپایه دولتی یا وکلای مجلس ِ مسلمانی که عاقبتشان به جاسوسی یا فحاشی در شبکه های معاند نظام ختم شده و البته برخی شان همچنان مسلمان هستند! امروز هم هستند افرادی که فعالان فتنه بوده اما مستقیم یا غیرمستقیم به مقامات دولتی مشاوره می دهند، به همین علت نباید تعجب کرد که دولت تصور کند مخالفانش تندروهائی بی سواد و داعشی صفت هستند و یا اینکه نیاز به پویش های خودجوشی برای تنها نماندن دارد!



آنچه غیرقابل قبول است، تأثیرپذیری یکی از کلیدی ترین ارکان جمهوری اسلامی از پروژه نفوذ دشمنان ملت است. مراجعه به فهرست مقالات، کتب و گزارش های منتشر شده در مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص، حاکمیت تفکر غربی بر بسیاری از این پژوهش ها را نشان می دهد، تفکری که به دنبال پیاده سازی مدل های اقتصادی لیبرالی، توسعه سیاسی، سیاست در های باز چین و ترکیه و ... در جمهوری اسلامی است. همچنین مواضع برخی اعضای مجمع نشان می دهد چطور باورهای مطلوب و مدنظر تصمیم سازان غربی در ذهن و قلب تصمیم سازان این مرکز نهادینه شده است.


... این آن چیزی است که بنده مکرّر در مکرّر تذکّر میدهم به مسئولان مختلف و به جهات مختلف؛ و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر محاسبات. ما که مسئول هستیم و نشسته‌ایم اینجا، یک محاسبه‌ای داریم برای کارهای خودمان، یک محاسبه‌ای میکنیم؛ این محاسبه نتیجه‌اش این میشود که این‌جور موضع بگیریم؛ اگر محاسبه‌ی ما را توانستند تغییر بدهند، موضع‌گیری ما تغییر پیدا خواهد کرد. یکی از کارهای اساسی آنها این است: تغییر محاسبه‌ها در مسئولین؛ تغییر باورها در مردم؛ تغییر در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، مجموعه‌هایی که تصمیم‌سازی میکنند و تصمیم‌گیری میکنند. این آن کار خطرناکی است که تهاجم به مبانی انقلاب در آن هست، تهاجم به بنیانهای حافظ و محافظ هست؛ به سپاه حمله میکنند، حمله‌ی تبلیغاتی؛ به شورای نگهبان حمله میکنند؛ به نیروهای مؤمن و جوانهای مؤمنِ حزب‌اللّهی حمله میکنند؛ الان رادیوهای بیگانه و تلویزیون‌های بیگانه و تبلیغات بیگانه پُر است از این حرف ها ....

(امام خامنه ای در دیدار رییس و اعضای مجلس خبرگان رهبری- ۱۳۹۵/۰۳/۰۶)


همان طور که اشاره شد، نفوذ در مراکز علمی و دانشگاهی نیز پدیده ای با سابقه است و جالب آنکه برخی اساتید دانشگاه حتی پیش از انتخابات سال ۸۸، درباره مزایای مذاکره با امریکا و عصبانیت تندروها از این مذاکرات سخن می گفتند. در واقع در دهه های گذشته یکی از محافلی که روشنفکران و غرب گرایان به سهولت و در کمال آزادی می توانستند به ابراز عقاید خویش پرداخته و باور نسل های متعددی از جوانان کشور را به عنوان فعال ترین قشر جامعه در جریان سازی های اجتماعی شکل دهند، دانشگاه بوده است.



در این بین اما باز هم رسانه های جریانات سیاسی خاص با حمله به واژه نفوذ، سعی در منحرف کردن افکار عمومی از اثرات مخرب نفوذ داشته و دارند که البته افراد و جریانات سیاسی نیز خوراک لازم برای آنها را فراهم کرده و می کنند.


مکمّل این نفوذ هم کارهای حاشیه‌ای است؛ یکی از چیزهایی که مکمّل این نفوذ است، تخطئه‌ی کسانی است که بر اصالتها، بر نگاه درست، بر ارزشها پای می فشارند؛ این مکمّل نفوذ است. نمی خواهم بگویم آن کسانی که بسیج را تخطئه می کنند، متّهم می کنند به افراطی‌گری و تندی و چه و چه، آگاهانه دارند با نفوذگران همکاری می  کنند؛ همراهی می کنند؛ بنده این ادّعا را نمیکنم، خبر ندارم امّا واقع قضیّه این است که این کمک است. اینهایی که در بخشهای مختلف، با زبانهای مختلف، بسیج را متّهم می کنند به تندروی، به افراطی‌گری و چه و چه و چه، دارند در واقع نفوذ را تکمیل می کنند؛ پروژه‌ی نفوذ به‌وسیله‌ی اینها دارد تکمیل می شود؛ چون بسیج جزو آن خاک‌ریزهای مستحکم است؛ بسیج یک خاک‌ریز مستحکمی است؛ این خاک‌ریز را نباید سست کرد.

(امام خامنه ای در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج- ۱۳۹۴/۰۹/۰۴)


در کل باید گفت امروز نفوذ به قدری گسترده است که حتی در داخل کشور برای حضور انسان ایرانی در یک همایش شرط تعیین می شود و عده ای با آن موافقت می کنند و اگر اعتراض رسانه ها و افکار عمومی نباشد، چنین شروطی در سکوت اجرا می شود.



اگرچه شاید هیچ گاه سازندگان فصل ۸ سریال ۲۴ اعلام نکنند چرا نام رییس جمهور کامستان پس از شکست طرح های امریکا و انگلستان در به قدرت رسیدن جریان برانداز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران از آرمان هاشمی به عمر حسن  تغییر کرد اما امروز می توان دریافت اصول، خط مشی و سیاست های جریان میانه روئی که در انتخابات سال ۹۲ ایران به رهبری دکتر حسن روحانی بر سر کار آمد، مدت ها قبل و تحت تأثیر مشاورانی خاص در مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفته بود و شاید همین مشاوران بودند که از سال ۱۳۸۸ می دانستند نام رییس جمهور بعدی ایران باید حسن باشد.



۴. خواص بی بصیرت

نتیجه پروژه نفوذ تغییر در باورهای خواص جامعه است، خواصی که ممکن است خودشان هم ندانند در حال اقدام در زمین و چارچوب های تعیین شده توسط دشمن هستند. متأسفانه این دسته از خواص در جمهوری اسلامی کم تعداد نیستند، خواصی که از یکسو تحت تأثیر فضاسازی رسانه ها و از سوی دیگر به تحریک مشاوران و نفوذی هایی که در دستگاه های مختلف مشغول فعالیت هستند، تصمیماتی اتخاذ کرده و یا اقداماتی صورت دادند که در جهت منویات دشمنان جمهوری اسلامی بود. به عبارت بهتر، خواصی که با عدم توجه به عمق انذارهای رهبری فضا را برای امضای برجام هموار کردند و هشدارهای کارشناسی درباره محتوای مذاکرات را نادیده گرفتند، ناآگاهانه باعث شدند تا مؤلفه های سناریوی مطلوب سریال ۲۴ محقق شود و به این ترتیب می توان آنها را بخشی از همراهان سریال ۲۴ به حساب آورد گرچه شاید خودشان هیچ گاه چنین قصدی نداشته و حتی تصورش هم نمی کردند اگر روزی این سال ها و رویدادها و واکنش های اتفاق افتاده مرور شود، یکی از برجسته ترین حقایق روی داده، آینده نگاری سریال ۲۴ و تحقق آن و همکاری ناخواسته ایشان با این جریان باشد.



اما به جز خواص سیاسی و اقتصادی عده ای دیگر از خواص جامعه در حوزه های دیگر نیز ناآگانه مسیر را برای تحقق فضای روانی مدنظر سناریونویسان ضدایرانی آماده کردند که از جمله آنها می توان به خواص علمی، خواص هنری و ... اشاره کرد.



به این ترتیب سناریویی که سریال ۲۴ هفت سال قبل به عنوان جزئی از یک سیستم منسجم به نمایش درآورد، به سادگی به شرایط امروز جامعه ایران منتهی نشده است. بلکه فارغ از عملیات های روانی رسانه های نظام سلطه، در داخل کشور قلم فرسائی های زیادی صورت گرفته، تیترهای فراوانی زده شده، آثار هنری متعددی ساخته شده، مشاوره های مستقیم و غیرمستقیم بسیاری داده شده، نفوذ جریانی و شبکه ای گسترده ای رقم خورده، القائات فراوانی صورت گرفته، کارشکنی ها و نابسامانی های اقتصادی و تجاری فراوانی مدیریت شده و ... که قسمتی از آنها به جهل و قسمتی دیگر به عمد بوده است. بر این اساس است که دیگر عجیب نیست که بخشی از آنچه که در روز هشتم مجموعه ۲۴ به نمایش درآمد امروز در جمهوری اسلامی نه تنها مشاهده می شود بلکه می رود تا به فضای روانی غالب جامعه تبدیل گردد. به عبارت بهتر نفوذ پیچیده ای که در طول دهه های گذشته نیز جریان داشته توانست تا حدود زیادی به اهداف خود برسد و همراهانِ سیستمی ۲۴ توانستند القائات مدنظر خود را پیاده کرده و باورهای مطلوبشان را در ذهن بسیاری از ایرانیان اعم از خواص سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و ... و عموم جامعه بویژه نوجوانان و جوانان شکل دهند. این در حالی بود که پیشتر سریال ۲۴ در قاعده آینده نگاری این مؤلفه ها را به تصویر کشیده بود اما غفلت مدیران، خواص و اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در جمهوری اسلامی و ضعف دشمن شناسی ایشان موجب شد تا هزینه سنگینی بر مردم و کشور تحمیل شود. مدیران و خواصی که اگر به موقع اقدام می کردند و به آثار سینمایی به دیده ای بیش از تفریح و سرگرمی می نگریستند، قادر بودند سناریوهای دشمنان ملت را نقش بر آب کرده و طرح های آینده نگاری آنان را با شکست مواجه کنند و همچنین به واکسینه کردن جامعه بویژه خواص در برابر القائاتِ مسموم بپردازند.



ادامه دارد...

اخبار مرتبط

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.