شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۹

رقیب پوشالی فروشنده پوشالی؛

پول عربی، فیلم بریتانیایی، زبان فارسی؛چه می‌کند فیلم‌فارسی انگلیسی در اسکار!

خانه پوشالی

سینماپرس: نام فیلم موقعی مطرح شد و سر و صدا به پا کرد که از طرف انگلستان برای حضور در بخش بهترین فیلم خارجی زبان فرستاده شد. اتفاق عجیب و کم سابقه‌ای بود. چون فیلم‌های انگلستان به زبان انگلیسی هستند و اصولا در بخش‌های اصلی اسکار کنار فیلم‌های هالیوودی داوری می‌شوند اما فیلم «زیر سایه‌ها» به زبان فارسی است.

 این روزها سایت‌ها و خبرگزاری‌های ایران پر شده از نام یک جوان ایرانی به نام بابک انواری که تا به حال او را نمی‌شناختیم. انواری از ۱۹ سالگی به انگلستان رفته و آنجا زندگی می‌کند و امسال اولین فیلم بلند مستقلش را به نام «زیر سایه‌ها» ساخته است که هنوز چیز زیادی از آن نمی‌دانیم به جز اینکه منتقدان تحسین‌اش کرده‌اند. هنوز فیلم را ندیده‌ایم و ایده‌ای نداریم که ایران را چطور تصویر کرده. آیا فیلمی ضد ایرانی است و سیاه‌نمایی کرده یا روایت درستی از جامعه ایران در زمان جنگ ارائه داده است. به هر حال فیلم بابک انواری در میان نامزدهای فیلم‌های مستقل بریتانیا نامزد پنج جایزه شده است. هفت نکته درباره بابک انواری و فیلمش را بخوانید:

۱)نام فیلم موقعی مطرح شد و سر و صدا به پا کرد که از طرف انگلستان برای حضور در بخش بهترین فیلم خارجی زبان فرستاده شد. اتفاق عجیب و کم سابقه‌ای بود. چون فیلم‌های انگلستان به زبان انگلیسی هستند و اصولا در بخش‌های اصلی اسکار کنار فیلم‌های هالیوودی داوری می‌شوند اما فیلم «زیر سایه‌ها» به زبان فارسی است در نتیجه انگلستان امسال توانست با فیلم بابک انواری در بخش بهترین فیلم خارجی زبان هم شانسی داشته باشد. داوران اسکار با دو نام ایرانی امسال در این بخش مواجه می‌شوند:‌ اصغر فرهادی و بابک انواری که رقیب همدیگر هستند.

۲)شاید ندانید با اینکه «زیر سایه‌ها» در زمان جنگ تحمیلی می‌گذرد اما فضای رئالی ندارد. «زیر سایه‌ها» در ژانر وحشت قرار می‌گیرد. بعد از رفتن پدر خانواده که پزشک است به جنگ، مادر باید از دختر بچه‌اش محافظت کند. اما این وسط ناگهان رفتار دختربچه تغییر می‌کند و مادر دچار کابوس می‌َ‌شود. همسر صاحبخانه احتمال می‌دهد که در آن خانه موجودی غیرانسانی حضور دارد و حالا باید با این کابوس مبارزه کنند.

۳)چون فیلم را ندیده‌ایم نمی‌توان نظر قطعی داد ولی طبق شنیده‌ها بابک انواری به حجاب رسمی در فیلمش طعنه می‌زند.

فروشنده در زیر سایه ماند/تهیه کننده قطری، فروشنده را زیر سایه اسکار گذاشت/انواری در زیر سایه اسپیلبرگ به اسکار رفت/در زیر سایه اسپیلبرگ انواری به اسکار رفت/

۴)نام تهیه‌کننده فیلم بابک انواری در شناسنامه یک کمپانی انگلیسی به نام ویگوام فیلمز آمده اما واقعیت این است که موسسه فیلم دوحه که سرمایه‌گذار نماینده ایرانی اسکاری یعنی «فروشنده»‌اصغر فرهادی هم هست، سرمایه‌گذار اصلی فیلم بوده است. به جز آن در میان کشورهای تولید کننده فیلم در کنار انگلستان، نام اردن و قطر هم دیده می‌شود!«موسسه فیلم دوحه»‌ با سرمایه شیخ میاسه آل ثانی خواهر پادشاه قطر راه‌اندازی شده است.

۵)بابک انواری ابتدا قصد داشت فیلمش را در تهران فیلمبرداری کند. حتی تیم بابک انواری به تهران هم سفری داشتند. بعد امارات را مورد بررسی قرار دادند و دست آخر به این نتیجه رسیدند که در پایتخت اردن فیملبرداری را انجام بدهند. جان استوارت، مجری مشهور تاک شوهای آمریکا که البته حالا بازنشسته شده، به انواری پیشنهاد می‌کند فیلمش را در اردن بسازد. استوارت سال گذشته اولین فیلمش را که اثری ضد ایرانی بود به نام «گلاب» در اردن ساخته بود.

۶)«زیر سایه» اولین بار در جشنواره ساندنس سال گذشته به نمایش در آمد و با وجود ناشناخته بودن عوامل تولید، واکنش‌های مثبت درون جشنواره زمینه توجهات بیشتر به فیلم را فراهم کرد و وبسایت نتفلکیس هم حق پخش فیلم را خرید.

فروشنده در زیر سایه ماند/تهیه کننده قطری، فروشنده را زیر سایه اسکار گذاشت/انواری در زیر سایه اسپیلبرگ به اسکار رفت/در زیر سایه اسپیلبرگ انواری به اسکار رفت/

۷)اسپیلبرگ و تیم برتون کارگردانان مورد علاقه و الهام بخش انواری هستند. خودش درباره مهیج‌ترین تجربه سینمایی‌اش در گفت و گویی اظهار داشته: دیدن «برخورد نزدیک از نوع سوم»‌ هیجان انگیزترین اتفاق سینمایی‌ام بود. همیشه می‌خواستم آن را روی پرده بزرگ ببینم. زمانی که ۱۶ یا ۱۷ ساله بودم یک سالن کوچک در تهران برنامه‌ریزی کرد و موفق شد چند پرینت با کیفیت خوب از فیلم‌های اسپیلبرگ که قبل از انقلاب ما ساخته بود، از یک منبع قدیمی سینمایی پیدا کند. بالاخره یک روز عصر موفق شدند «برخورد نزدیک از نوع سوم» را برای جمعیت کوچکی نمایش دهند. خب واضح بود که من هم مثل همه عاشق اسپیلبرگ بودم. پس من و برادرم دست به کار شدیم که با هم برویم ببینیم‌اش. حتی می‌توانم به یاد بیاورم از فرط هیجان زیاد چه طور قلبم می‌زد. به محض شروع شدن فیلم برادرم رو کرد بهم و زیر لب گفت: بیا... اینم لحظه‌ای که منتظرش بودی... همین الان داره اتفاق می‌افته... این وجد را نمی‌توانم توصیف کنم. حتی همین حالا که مدت‌ها از آن زمان می‌گذرد. آنقدر روی فیلم متمرکز بودم که حتی نمی‌خواستم یک فریم را از دست بدهم. محشر بود.

هفت صبح

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.