به گزارش سینماپرس، هجمه عجیب برخی مسئولان دولت به صداوسیما در ارتباط با چند برنامه معدود و غیر خنثی مانند ثریا و همچنین حمله وزیر راه و شهرسازی به اخبار صداوسیما و اعتراض به نحوه پوشش خبری ناتوانیها و ناکارآمدیهای دولت بیتحرک، شیوه جدید و طراحیشده اتاق فکر دولت در این ماههای پایانی کار دولت یازدهم و فرار به جلوی وزیران سالخورده کابینه برای نجات دولت از شرایطی است که بر مبنای یک محاسبه منطقی، این روزها باید جوابگوی سه سال و نیم عملکرد خود و وعده و وعیدهای عمل نشده باشند.
به گزارش رجانیوز، انتقاد همزمان جهانگیری، قاضیزادههاشمی، آخوندی و نوبخت به صداوسیما و پوشش هماهنگ و برجسته آن در روزنامههای زنجیرهای، نشانههای روشنی از یک طراحی پیشینی و انتخاباتی است تا با ایجاد مارپیچ سکوت و منفعل کردن کامل صداوسیما، همین باقیماندهی ضعیفِ مطالبهگری به نفع افکار عمومی نیز از آنتن رسانه ملی سلب شود.
اتاق فکر این سناریو به فراست میداند در میان رسانهها، صداوسیما اثرگذارترین رسانه کشور است و در صورتی که صداوسیما در مضمون و جهت برنامههایش، به مأموریتهای رسانهای خود بهدرستی عمل کند، نتیجه طبیعی آن، روشنگری و تغییر اساسی معادلات به ضرر دولت ناکارآمد است؛ بهویژه که دولت یازدهم نیز بعد از به گِل نشستن برجام و زمینگیر شدن طرح تحول سلامت بعد از آنهمه هزینه از کیسه مردم، عملاً دستاورد و آهی در بساط ندارد که آن را با افتخار سر دست بگیرد و رأیدهندگان را برای استمرار خود قانع کند.
«سنگین و پر هزینه کردن فضای نقد منطقی و شفاف نسبت به دولت»، «قرار گرفتن در جایگاه مدعی به جای پاسخگویی»، «خارج کردن دولت ناکارآمد از موضع انفعال با اتخاذ رویکرد تهاجمی و اتهامزنی به منتقدان و قرار دادن آنها در وضعیت انفعال و پاسخگویی»، البته از شیوه های سوخته ای است که در برابر حجم ناتوانیهای دولت و وعده های زمین مانده، بعید است افاقه کند و منجر به گشایش خارقالعادهای برای آن شود.
در این شرایط، نوع واکنش مسئولان صداوسیما اهمیتی تعیینکننده دارد، و اگر نتیجه هجمه به صدا و سیما -که در واقع باید بهعنوان وکیل ملت پیگیر مطالبات به حق مردم باشد- قرار گرفتن در موضع انفعال و خودسانسوری باشد (که تاکنون نیز متأسفانه در برخی برنامهها و بخشهای اصلی سازمان همین اتفاق افتاده است) عملاً سناریو و طراحی فوق به ضرر مطالبات مردم پیروز شده است.
ارسال نظر