جنس سخنان جنتی از جنس اکثر مقامات برکنار شده و مستعفی است که در آن تمام قد از عملکرد خود دفاع کرده و همه مشکلات را به گردن دشمنان و بدخواهان و البته دولت سابق میاندازند و در یک دادگاه یکطرفه به نفع خودشان رأی صادر میکنند.
قطعاً حضور علی جنتی در وزارت ارشاد و عملکرد وی دارای نقاط ضعف و قوتی است که باید در کنار یکدیگر دیده شود نه آنکه موفقیتهای احتمالی پررنگتر از حد معمول نشان داده و ضعفها به گردن منتقدان انداخته شود. جنتی در مصاحبه با «اعتماد» عامدانه تلاش کرده است ضعفها و شکستهای دوران وزارتش را به پای بدخواهانی بگذارد که از روز اول جلوی پای وزارت ارشاد سنگاندازی کرده و مانع کار وی شدهاند. جالب است که حتی وزیر سابق ارشاد معتقد است نقدهای وارد شده به فعالیت وی سیاسی و از سوی طرفداران نامزد شکست خورده انتخابات ریاستجمهوری بوده است.
آنچه در مصاحبه مطبوعاتی جنتی بیش از همه به چشم میآید، این است که وزیر سابق ارشاد از ابتدای مصاحبه تلاش دارد اینگونه القا کند که وزارت تحت امرش موفق عمل میکرده و اگر مشکلی پیش آمده ناشی از نقشههای عدهای بوده که با ایجاد اتاق فکر و رصد گسترده فعالیتهای وزارت ارشاد به دنبال گاف گرفتن از وزارت ارشاد بودهاند.
این طور که جنتی توصیف میکند یک سازمان پیچیده اطلاعاتی مسئول این بوده است که همه تئاترها و کنسرتها را رصد کند، کتابهای منتشر شده را بخواند و از آنها ایراداتی را که میتواند دستاویزی برای حمله به وزارت ارشاد باشد، بیرون کشیده و روی آن کار رسانهای انجام دهد.
اما در حقیقت بخش عمدهای از آنچه جنتی به عنوان اهداف سیاسی اتاقهای فکر نام میبرد، نقدهای عادی است که رسانهها و اهالی فرهنگ و هنر نسبت به عملکرد وزارت ارشاد داشته و دارند.
چه طیف موافق دولت و چه طیف منتقد در اینکه وزارت ارشاد در دوره جنتی عملکرد چندان قوی نداشته است، اتفاق نظر دارند. نامههای هنرمندان سینما به وزیر ارشاد و رئیس جمهعور که در آن از وضعیت معیشت و رفاه گلایه شده بود، بحث بیمه هنرمندان و بسته بودن فضای فعالیت در دولتی که با شعار گشایش به میدان آمده بخشی از این انتقادها را تشکیل میدهد. حتی کسانی که در دوره انتخابات ریاست جمهوری به عنوان گروه هنرمندان حامی دکتر روحانی شناخته میشدند و برای انتخاب وی فعالیت میکردند در دورهای که جنتی سکاندار وزارت ارشاد بود نه تنها از شعارهای دولت مأیوس شدند بلکه لب به اعتراض و انتقاد به عملکرد فرهنگی دولت گشودند. این اعتراض به نحوی بود که حتی مدیران دولت قبلی مورد تجلیل قرار گرفتند.
آنچه از تغییرات در وزارت ارشاد نتیجهگیری میشود این است که رفتن جنتی از این وزارتخانه برخلاف آنچه او از آن به عنوان عملی که خودش بر آن اصرار داشته نام میبرد، ناشی از نیاز وزارتخانه به شخصی بود که بتواند در ماههای باقی مانده از فعالیت دولت یازدهم شرایط فرهنگی کشور را به سمتی سوق دهد که رضایت ضمنی در بین مردم و هنرمندان ایجاد کند و شرایط را برای حضور مجدد دکتر روحانی در رأس دولت بعدی فراهم کند.
در این بین برخی حواشیها را که جنتی آنها را اتهامات غیراخلاقی میداند، نمیتوان نادیده گرفت. وزیر سابق ارشاد این حواشیها را که به زعم برخی دلیل اصلی برکناری است، به نفوذیها مرتبط میداند و معتقد است نفوذیها «با ایراد اتهامات ناروا به افراد سعی میکنند آنها را بدنام و از صحنه سیاسی خارج کنند، تنها به این دلیل که میخواهند خودشان به قدرت برسند»؛ جنتی حالا به این دلیل میتواند با جرئت اتهامات خود را به نفوذیها نسبت دهد که میداند رعایت چارچوبهای اخلاقی مانع از افشاگری بیشتر درباره او میشود!
ارسال نظر