یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۳

کلافهِ سردرگمِ تهیه‌کنندگی تئاتر

تهیه‌کنندگی تئاتر

سینماپرس: مؤسسه توسعه هنرهای معاصر در حالی اقدام به برگزاری یک دوره تهیه‌کنندگی تئاتر کرده است که این مفهوم هنوز در تئاتر ایران تعریف نشده است.

به گزارش سینماپرس، روز گذشته خبری منتشر می‌شود که فحوای آن برگزاری یک دوره جامع تهیه‌کنندگی تئاتر با همکاری مشترک موسسه توسعه هنرهای معاصر و خانه هنرمندان ایران است. دو نهادی که به طور تخصصی در حوزه تئاتر فعالیت نمی‌کنند؛‌ بلکه براساس مأموریت محول شده به آن می‌توانند گوشه‌ای از فعالیت خود را بر تئاتر متمرکز کنند. با این حال دو نهاد درگیر با موضوع تهیه‌کنندگی تئاتر هیچ موقعیت تخصصی در حوزه تئاتر ندارند.

در خبر منتشر شده اعلام شده است این دوره قرار است با حضور اساتید بین‌المللی و ایرانی و زیر نظر آروند دشت آرای کارگردان، تهیه کننده و طراح صحنه تئاتر ایران برگزار شود. همچنین خبر مدعی شده است «از میان متقاضیان واجد شرایط تنها ١٥ نفر برای شرکت در این دوره‌ها برگزیده می‌شوند. برگزیدگانی که تمام دوره‌های آموزشی را  سپری کرده باشند، جهت همکاری با کمپانی‌های بزرگ و معتبر مانند برلین آنسامبل، شابونه و کمرشپیله بورسیه خواهند شد.»

البته این نخستین بار نیست نهادهای خصوصی به فکر برگزاری دوره‌های تهیه‌کنندگی می‌افتند. پیشتر بنیاد رودکی طرح آموزشی با حضور اساتید داخلی و خارجی در دستور کار خود قرار می‌دهد که به نتیجه نمی‌رسد. همچنین محمد قدس در سال‌های گذشته کارگاه تهیه‌کنندگی تئاتر برگزار کرده است. با این حال حرکت‌های پیشین به سامان نرسیدند و نتیجه کار بلبشویی است که امروز تئاتر ایران بدان دچار است. قراردادهایی که با وجود امضای تهیه‌کننده به پول تبدیل نمی‌شوند و حجم بالای شکایاتی که در خانه تئاتر تلنبار شده است.

برگزاری دوره‌ آموزشی تهیه‌کنندگی تئاتر توسط دو نهاد اصطلاحاً خصوصی و اعطای مدرک به برخی افراد - که احتمالاً برایشان مشروعیت می‌آورد - فرایندی ناهمگون پدید خواهد آورد. مهمترین عامل این ناهمگونی فقدان برخی تعاریف است که در ادامه فراخوان این دوره نیز به چشم می‌خورد. یکی از واژگان تعریف نشده در تئاتر ایران بدون شک «تهیه‌کننده» است. فقدان سازوکار مشخص در مدیریت تئاتر ایران و تولید آثار نمایشی موجب شده است سمت‌هایی «من در آوردی» بسیاری در تئاتر ایران ظهور و بروز کند که شاید در تئاتر برادوی نیز تجربه نمی‌شود. اگرچه تهیه‌کنندگی تئاتر در غرب تعریف به خصوصی دارد؛ اما در ایران این مهم هیچگاه تعریف نشده است. به عبارتی جرثومه‌ای است که هیچ نهادی، متولی مشروعیت‌بخشی آن نشده است. اگر از دو هنرمند تئاتر درباره تهیه‌کننده پرسش شود، بدون شک با دو پاسخ متفاوت روبه‌رو می‌شویم. تهیه‌کننده در ایران یک سمت ساختگی است. همانند واژگانی چون مشاور رسانه‌ای یا مجری طرح که توسط هر فرد، به یک شکل تعریف می‌شود.

جالب است در فراخوان مذکور آمده است علت تشکیل این دوره «نیاز فوری برای بازتعریف تهیه‌کننده و نقش او در تئاتر» است!!؟

پس در گام نخست با واژه‌ای سروکار داریم که هنوز برایش تعریفی نداریم و شاید برگزارکنندگان این دوره که خود فاقد مشروعیت لازم برای تعریف این واژه هستند، تلاش می‌کنند با برگزاری یک دوره به آن وجاهت ببخشند. برای این امر نیز آنان به سراغ اساتید خارجی می‌روند که خود محل تضاد می‌شود؛ چرا که در غرب مفهوم تهیه‌کنندگی با مفهوم دیگری به نام کمپانی تئاتر گره خورده است. به عبارتی شأنیت یک تهیه‌کننده به کمپانی او گره می‌خورد که شامل مجموعه‌ای تئاتری با حضور عوامل و کارکنانی است که سیاست آن کمپانی را پیش می‌برد. تهیه‌کننده در چنین شرایط یک مدیر هنری است تا یک دلال آثار هنری. امری که این روزها در تهران و احتمالاً ایران شاهد آن هستیم. تهیه‌کننده در ایران مسئول «زد و بند» با سالندار و چند هنرمندی است که آنان را رهنمون به یک اجرا می‌کنند.

بیاید دامنه ثبت‌نامی‌های این دوره را مرور کنیم:

  • کلیه کسانی که پیش از این در حوزه تهیه‌کنندگی تئاتر با کارگردانان یا گروه‌های حرفه ای همکاری کرده‌اند.

پرسش مهم این است که در همین بند با مجموعه‌ای از اما و اگرها روبه‌روییم. با واژگانی که هیچ معنایی برای نگارنده ندارد. نخست آنکه تهیه‌کننده چه کسی است و چه مسئولیتی در یک گروه دارد؟ دوم آنکه گروه حرفه‌ای به چه گروهی اطلاق می‌شود؟ آیا مثلاً گروهی که در تالار وحدت روی صحنه رفته است به هر نحوی گروهی حرفه‌ای به حساب می‌آید؟ آیا نمایش «عاشقانه‌های ناآرام» کار یک گروه حرفه‌ای بود؟

مشخص است در همین یک بند ما نمی‌توانیم به یک اجماع در تعریف دست یابیم.

  • کلیه کسانی که پیش از این در حوزه‌های مدیریت تولید، مدیریت اجرا، مدیریت مالی، دستیاری کارگردانی و برنامه‌ریزی با گروه‌های حرفه‌ای تئاتر همکاری داشته‌اند

بار دیگر با واژگانی روبه‌رو می‌شویم که در تئاتر ایران «من در آوردی» است. به خصوص آنکه می‌دانیم برخی از تهیه‌کنندگان در ایران در پناه این واژگان اقدام به فرار مالیاتی می‌کنند. علاوه بر این آیا مدیریت تولید و تهیه‌کنندگی یکی است؟ در خانه سینما میان تمامی این سمت‌های تفاوت قائل می‌شوند؛ چگونه است در یک دوره بین‌المللی می‌توان تدارکات‌چی یک نمایش را هم تهیه‌کننده به حساب آورد.

  • کلیه کسانی که در زمینه تبلیغات، بازاریابی، سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه و یا اسپانسرینگ با گروه‌های تئاتری همکاری داشته‌اند.

در این بند نیز مفاهیم مشخص دیگری با مفهوم تعریف‌نشده تهیه‌کننده مخلوط می‌شود. آیا تهیه‌کننده در جهان مسئولیت تبلیغات یک اثر نمایشی را برعهده دارد؟ در ادامه بندهای دیگری را خواهیم داد که به دور شدن ماجرا از رسیدن به یک تعریف ممانعت می‌کند.

  • کلیه کسانی که در برگزاری فستیوال‌های دولتی، نیمه دولتی یا خصوصی تئاتر به عنوان نیروی اجرایی
  • مدیران کلیه سالن‌های خصوصی و دولتی
  • کلیه گروه‌های حرفه‌ای تئاتری
  • کلیه مراکز فرهنگی و هنری اعم از دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی
  • کلیه انجمن های هنرهای نمایشی فعال در شهرستان‌ها

برای یک دوره‌ با ۱۵ نفر ظرفیت هم‌اکنون فضایی مهیا شده است که ۱۰۰۰ نفر می‌توانند در آن ثبت‌نام کنند؛ چرا که ما تنها ۶۰۰ انجمن فعال تئاتر در شهرستان‌ها داریم؛ ولی هیچ یک متولی امر تهیه‌کنندگی نیستند.

در گام بعدی باید پرسید چه کسانی قرار است در این دوره‌ها آموزش دهند و سیلابس آموزشی این دوره چه چیزی است. هنوز هیچ اطلاعاتی در این باره منتشر نشده است؛ اما گفته شده این اطلاعات به زودی در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهند.

پرسش بعدی نگارنده آن است که نقش دولت در این ماجرا چیست. در فراخوان آمده است این برنامه با مشارکت اداره کل هنرهای نمایشی است؛ اما واقعیت آن است دولت قصد هیچ نظارتی بر مسئله تهیه‌کنندگی نداشته است. در مورد اختلافات مالی ورود نمی‌کند؛ حتی به برخی از چهره‌های شاخص بدهکار در ماه‌های اخیر اجازه فعالیت داده است. حتی آیین‌نامه تماشاخانه‌های خصوصی که می‌تواند مقدمه‌ای برای تعریف مفهوم تهیه‌کنندگی باشد، هنوز منتشر نشده است.

وضعیت خانه تئاتر نیز مشخص است. این مؤسسه به اصطلاح صنف هیچ کانونی با موضوع تولید ندارد و هیچ قصدی نیز برای رسمیت بخشیدن به این مفهوم ندارد. اگرچه برخی از شخصیت‌های حاضر در هیئت مدیره مجموع با تهیه‌کنندگان تئاتر فعالیت می‌کنند؛ اما گویی نیازی برای ورود به این مقوله نمی‌بینند. چنانچه شکایات وصول شده به خانه تئاتر نیز در طی پروسه‌های طولانی بدون نتیجه مانده‌اند و هنرمندان از حقوق خود بهره‌ای نبرده‌اند.

بیایید بار دیگر به شخصیت‌هایی که می‌توانند در این دوره شرکت جویند، نگاهی بیاندازیم. جایی که عباراتی چون مدیران کلیه سالن‌های دولتی، کلیه مراکز فرهنگی و هنری دولتی یا فستیوال‌های دولتی به چشم می‌خورند. این همان نقطه‌ای است که می‌توان مدعی شد شرایط برای شفافیت‌سازی در مسائل مالی آینده تئاتر تیره‌تر هم خواهد شد تا بتوان پیش‌بینی کرد این دوره می‌تواند صرفاً یک فرایند برای مشروعیت‌بخشی به فعالیت برخی افراد شناخته شده در تئاتر ایران شود. همان رفتاری که پس از اعطای پلاک طلایی توسط مجید سرسنگی در ایرانشهر رخ داده است. جولانگاه‌سازی برای عده‌ای که هیچ مشروعیت حقیقی ندارند.

یک نکته قابل‌تأمل دیگر در این پروسه آموزشی وجود دارد. این دوره به مدت پنج ماه فشرده در شش روز هفته از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ عصر است. دقیقاً ساعاتی که به ساعات اداری شناخته می‌شوند. حال این پرسش مطرح می‌شود حجم وسیعی از مدیران دولتی که می‌توانند در این دوره شرکت جویند، چگونه وظایف خود را در این پنج ماه عملی می‌کنند؟

پی‌نوشت:

در فضای جستجوی اینترنتی به انگلیسی واژه theatrical producer را جستجو می‌کنم. نتیجه کار این عبارات و جملات است:

«تهیه‌کننده تئاتر شخصی است که بر تمام جوانب راه‌اندازی یک تئاتر نظارت دارد. تهیه‌کننده مسئول کلیه وظایف مالی و مدیریتی یک تولید یا محل برگزاری، افزایش یا حمایت مالی و استخدام پرسنل برای موقعیت‌های خلاقانه (نویسنده، کارگردان، طراح، آهنگساز، طراح رقص و در برخی موارد اجراگر) است. تهیه‌کننده مستقل معمولاً تولید را با یافتن نمایشنامه آغاز می‌کند. تهیه‌کننده کارگردان را پیدا می‌کند و اهداف اصلی را پیگیری می‌کند تا جنبه‌های تجاری و مالی را در خدمت تحقق خلاقانه نگاه نمایشنامه‌نویس قرار دهد. این رویه ممکن است شامل انتخاب بازیگر باشد؛ اما اغلب شامل تصویب بازیگر می‌شود. تهیه کننده می‌تواند بودجه تولید را از طریق شرکت خود و یا با آوردن سرمایه‌گذاران به تولید در یک قرارداد مشارکت محدود، تامین کند. در این ساختار کسب و کار، تهیه‌کننده شریک عمومی با مسئولیت نامحدود می‌شود و به همین علت، شرکای عمومی دیگری را وارد پروژه می‌کند. تهیه‌کننده احتمالاً نمایشنامه را از نمایشنامه‌نویس می‌گیرد که شامل حقوق اثر برای تولید آینده در سینما و تلویزیون است. تهیه‌کننده حق سرمایه‌گذاری‌های آینده را به دست می‌آورد؛ چرا که تولید تئاتر اصیل ارزش ارزش یک مالکیت هنری را افزایش می‌دهد. این حق به واسطه توافقنامه حق امتیاز می‌تواند افزایش یابد. از دیگر وظایف تهیه‌کننده می‌توان همکاری با نمایندگان تئاتر، مذاکره با اتحادیه‌ها، یافتن کارکنان دیگر، تئاتر و سالن تمرین، تعهد و بیمه گارانتی کارگران و ارسال اوراق بهادار با اتحادیه‌ها اشاره کرد.»

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.