به گزارش سینماپرس، سلبریتیها یا همان آدمهای بیهنری که گاهی اوقات یک شبه به شهرت میرسند جامعه را به سمت فرهنگهای غربی صرفاً مادیگرا و به دور از معنویت هدایت میکنند. مثلاً برخی از آنها سالها از تلویزیون و دستگاههای دولتی پول میگیرند به یک باره میبینید موضوع ارزشها و هنجارهای حقیقی را به مضحکه میگیرند که برای مردم و جامعه هم یک اصل انکارناپذیر است. یا برخی دیگر که یک شبه به شهرت رسیدهاند جوانان عاشق هنرمند و سینما که در فضای مجازی فعالیت دارند را به سمت مدگرایی و فضاهای سیاه و آلوده غربی میکشانند. این روزها هم با دست فرمان سانسور و خودشان را محبوب جلوه میدهند و انگار میخواهند از مردم دفاع کنند اما در عمل به گونهای دیگر هستند مقابل نظام میایستند. همینها اگر یک نفر را در خیابان ببینند که مشکلات عدیده مالی دارد و به آنها مراجعه کند با یک لحن و نگاه و رفتار زشتی با او برخورد میکنند. جهانگیر الماسی گفت: من اعتقاد دارم سلبریتیها جامعه را به بازی گرفتهاند و صرف مسائل مادی و زودگذر و رسیدن به شهرت هرکاری میکنند حتی مقابل نظام میایستند و دست به تحریک اذهان عمومی و مضحه گرفتن ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی که شهدای بسیاری فدا شدهاند تا این ارزشها به اوج خودش برسد.
وی تصریح کرد: روزگاری هنرمندان مشهوری داشتیم که هنرشان معرف نگاه و معرفتشان بود و امروز هنرمندان بیهنری داریم که فقط صرف مسائل مادی و شهرت به دنیای بازیگری و فیلم و سینما آمدهاند. واقعاً تأسف باید خورد که در قاب تلویزیون میآیند و به یک باره در فضای مجازی یک آلودگیهایی را به نمایش درمیآورند که همه را شگفتزده میکند که آن چهره حجاب کرده تلویزیون را باور کنند یا این شخصیت که غربگرایی از آن میبارد.
الماسی با توجه به گفتاری از داشتن یک روانشناس سلبریتیها در هالیوود، خاطرنشان کرد: من هم قبول دارم که ستارهها نیازمند مدیریت و روانشناس هستند اما برخی از اینها ستاره بازیگری نیستند و فقط میتوان به آنها گفت مدل یا مدگرا! هنرمند کارنامهاش معرف حضور و فعالیتش است نه ظاهر و چهره که سوار بر مدار مجازی میکوشد تا خودش را به اثبات برساند. آیا واقعاً بایستی مردم خوراک و تغذیه علمی و روحی و فرهنگیشان را از پیجها و مواضع بیمحتوای این قشر برداشت کنند؟!
وی با بیان اینکه سلبریتیها نمیتوانند اسباب انسجام و وحدت ملی باشند، خاطرنشان کرد: من سالهاست به خاطر انتخاب نقشهای فاخر و بازی در آثار ماندگار پیشنهادی را قبول نکردهام و از این قشر به اصطلاح هنرمند بیهنر گلایههای فراوانی دارم. چرا باید امروز شاهد حضور فعال بازیکنان بازنشسته فوتبال که به قدر کفایت درآمد از راه فوتبال داشتهاند، باشیم و بازیگرانی با وجود سالها کار و تخصص، کماکان بیکار بمانند. این نوع توجه و بهکارگیری در میدان هنرمندی، سلبریتیبازی نیست، پس چیست. این را هم بگویم دیدم برخی میگویند به وسیله این سلبریتیها یا آدمهای مشهور میتوان انسجام و وحدتملی آفرید؛ اصلاً این طور نیست. انسجام و وحدت ملی تابع مستقیم عدالت، پاکدامنی و شرافت نه به معنای اشرافیگری! شرافت یعنی خون پاک، چشم پاک، قلب پاک، ایمان و رفتار متناسب آدمی؛ اینها اسباب انسجام ملی است. اگر در جامعه پر از بیعدالتی، زورگویی و دروغ و نیرنگ باشد، این سلبریتی چطور میتواند انسجام ایجاد کند اتفاقاً میتواند برخلاف این عمل کند.
وی در خاتمه افزود: سلبریتی اصل و شیوه رفتارش به گونهای است که هر وحدت منسجمی را منقطع میکند. چون گرایشهای هر قومیت و منطقهای در ایران به گونهای دیگر است. متأسفانه مدیران اجتماعی ما به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند روانشناسی فردی و اجتماعی مردم است. خودشان نمیبینند مردم دارای شعور و معرفت و تحلیل هستند و فکر میکنند بر جای درست نشستهاند و حرفهای درست میزنند.
*تسنیم
ارسال نظر