سینمای جهان از سال ۲۰۱۳ به صورت جدی به سمت جریانی پیش می رود که در آن مفاهیم و داستان های همجنسگرایانه و ترغیب افراد به دگرجنسگرایی وجه غالب و برجسته آن است. این سینما از نمایش بی پرده و بیپروای همجنسگرایی نوجوانان هم ابایی ندارد. فیلم "Love, Simon" محصول ۲۰۱۸ به کارگردانی Greg Berlanti درباره پسری دبیرستانی به نام سایمون اسپِیر همجنسگراست که این موضوع را به کسی اعلام نکرده است. فیلمی که بر اساس یک رمان پرفروش ساخته شده است. یا فیلم «مرا با نام خودت صدا بزن» و یا حتی «مهتاب» و ده ها فیلم دیگر. سیطره معنایی و مفهمومی همجنسگرایی در این فیلم ها بیداد می کند و برخی آثار حتی از ساختارهای هنری اش فاصله گرفته و به آثار تبلیغاتی جنسی تبدیل شده اند.
نکته قابل توجه اینکه این فیلم ها به دلیل وجود صحنههای جنسی آشکار از "MPAA/سیستم درجه بندی فیلمها توسط انجمن تصاویر متحرک آمریکا درجهبندی سنی NC-۱۷ (درجهبندی سنی ممنوع شده برای ۱۷ سال و زیر ۱۷ سال یا No One ۱۷ And Under Admitted، افراد ۱۷ سال و زیر ۱۷ سال بههیچوجه مجاز به تماشای این فیلمها نیستند. حال آن که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلمی روی پرده میرود که حتی، برای مخاطبان آن هم درجه بندی سنی صورت نمی گیرد. این موج در یکی دو سال اخیر ظاهرا، در سایه غفلت متولیان حوزه فرهنگ و هنر و به دلیل مشغله های بیش از حد این عزیزان وارد سینمای ایران هم شده است. فیلم هایی چون مادر قلب اتمی و این روزها فیلم «عرق سرد».
با فضایی که هم برای این اثر در جشنواره فجر فراهم شده می توان تحلیل کرد که اوضاع وخیم تر از حد غفلت است. معلوم نیست با این ریل گذاری در وزارت ارشاد این قطار تا به کجاها خواهد رفت؟ خوشبختانه، هنوز بخش هایی از جامعه نسبت به ورود و گسترش این نوع بیماری ها و ویروس ها حساس هستند و نمی توان از هوشیاری حوزه هنری و برخی رسانه های جریان فرهنگی انقلاب غافل بود.
«عرق سرد» یک فیلم ضد خانواده است. بنیانش بر خانواده گریزی است. این فیلم کاملا بر محور تفکر لیبرالیسم غربی می چرخد که عموما، بنایش را بر لذتجویی و رضایت خودمحورانه می گذارد و به نقش مادری و همسری بدبیناند و معتقدند که با اصلاح قوانین و ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه میتوان به اهداف برابریطلبانه رسید. افروز شخصیت اصلی فیلم تنها به خودخواهی های خودش فکر میکند. به ابتدایی ترین حقوق همسرش توجه نمیکند. جدا از همسر و با نشانهها و کدهایی که میدهد با پارتنرش زندگی میکند. یک آدم بریده و بیریشه از خانواده که حتی ترجیح میدهد در خیابان و ماشین بخوابد اما به خانواده خودش هم، بر نگردد.
فیلم با هنجارهای اجتماعی در چالش است. با قوانین، حاکمیت و مذهب در جنگ است. به اسم حقوق مدنی یک زن و رشد زنان در جامعه تمامی ساختارهای خانوادگی منکوب میکند. سازندگان فیلم متاثر از موج ژورنالیستی دفاع از حقوق زنان فراموش کردند که دفاع از حقوق زن با له کردن و بی توجهی به حقوق مرد به دست نمیآید. مشکل فیلم زیاده خواهی و گردنکشی و رفتارهای فراقانونی زنی است که حاضر نیست بدیهی ترین وظایف زناشویی را بپذیرد. آن نگاه منقلب و دلشکسته « افروز» وقتی که دوست و شریکش .... تنهایش میگذارد و راه خودش را سوا میکند گویای همه چیز است.
فیلم اساسا، با جنس مرد عناد دارد. این عناد و کینه تا به حدی است که کارگردان را از ترسیم شخصیت واقعی یک مرد و مجری ورزشی هم دور میسازد. کجای رسانه ملی یک مجری ورزشی با بسماللهالنور برنامه را شروع میکند. نمونه برنامههایی که مجریان ورزشی از عادل فردوسی پور تا مزدک میرزایی و... و. کدامیک این گونه ریاکارانه و تصنعی با پیراهن یقه دیپلمات، محاسن، انگشتر فیروزه و با آن ادبیات برنامه ورزشی اجرا میکنند. کارگردان برای اینکه حتی مرد فیلم را وحشی، سنگدل و یک حیوان مریض جلوه دهد قوانین و مقتضیات حقوقی و دفتری را هم نادیده میگیرد و وقتی اجازه نامه را پاره میکند همه چیز را سیاه میبیند. ولی کارگردان باید بداند مخاطب آگاه تر از آن است که با قصه سرهم بندی شده تو را باور کند و نداند یک سند محضری در دفاتر متعدد ثبت میشود.
نکته دیگر اینکه همه آدمهای مذهبی فیلم بدذات، پلید و ریاکار، دو به هم زن و کثیف معرفی میکند. به عنوان مثال مهرانه نوری، سرپرست تیم فوتسال، زنی چادری که روی مخ است و به طرز پردافعهایی مدام به بانوان فوتبالیست، حجاب را تذکر میدهد. در نمازخانه برای نماز ریاکاری میکند و برای موفقیت تیم، قرآن دور سرشان میچرخاند. یا زن کجخلق چادری که کارمند فدراسیون.
فیلم مدام نشانه های مذهبی را به سخره می گیرد و نوعی تنفر و اشئمزاز تولید کند. وقتی خانم نوری، مغرورانه در راهروی فدراسیون در حرکت است و افروز دربدر پیاش میدود، میبینیم که پرچم علیبنابیطالب توسط افرادی روی دیوار فدراسیون نصب میشود. در جای جای فیلم نمادگذاری و نشانه گذاری های ضددینی و هنجارشکنانه را شاهد هستیم. البته انتخاب زمان اکران این فیلم در مقطعی که رئیس سازمان سینمایی ارشاد در حال خداحافظی است و سازمان صاحب ندارد خیلی رندانه صورت گرفته است.
ارسال نظر