سعید سهیلی که در پرونده کاریاش کارگردانی و ساخت آثار سخیف و نازلی مثل «گشت ارشاد» و «گشت ۲» را دارد در مورد «ژن خوک» اش میگوید: در حال حاضر روزهای پایانی فیلمبرداری این اثر سینمایی را پشت سر میگذاریم و با توجه به برنامه ریزیهای انجام شده تا دو هفته دیگر فیلمبرداری این پروژه به پایان میرسد؛ ضمناً همه لوکیشنهای این فیلم سینمایی در تهران انتخاب شده است.
این کارگردان سینما درباره سرنوشت فیلمش و اینکه به جشنواره فیلم فجر میرسد یا خیر، اظهار میدارد: فرم حضور در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر را پر کردهایم، اما بعید میدانم این فیلم برای جشنواره آماده شود. به دلیل طولانی شدن فیلمبرداری، فیلم به جشنواره نمیرسد و از سوی دیگر نگران به وجود آمدن حاشیه برای «ژن خوک» هم هستم!
واقعیت به ظاهر پنهان، اما بارز در اظهارات سهیلی این است که وی برای اینکه «ژن خوک» اش در جریان جشنواره فیلم فجر به واسطه نقد و بررسی نخبگان و رسانهها دچار حاشیه نشود! سعی دارد با آسمان ریسمان کردن و بهانه بافیهایی مثل «طولانی شدن مدت فیلمبرداری» با تشبث به تاکتیک کهنه و مندرس «فرار به جلو» خودش و «ژن خوک» اش را از مهلکه برهاند!
اما این اقدام سعید سهیلی پیش از وی توسط افراد دیگری مورد بهره برداری قرار گرفته است؛ چه اینکه کمال تبریزی در افتتاحیه آخرین ساختهاش «مارموز»، میگوید: «براساس تجربه به تدریج متوجه شدم فیلمهایی مانند «مارموز» که کمی حساسیت برانگیز است قبل از نمایش عمومی نباید در جشنواره فیلم فجر به نمایش داده شود... پیشنهاد من این است که اگر فیلمهایی همچون «مارمولک» یا «مارموز» ساخته میشود که بعضاً موضوعات حساسی دارد اصلاً در جشنوارههای فیلم فجر یا جشنوارههای دیگر نمایش داده نشود و مستقیم از تولید به نمایش برسد.»
هر چند راهی که تبریزی به عنوان تکنیک فرار از پاسخگویی و مسئولیتپذیری به دیگر فیلمسازان توصیه میکند سال گذشته از سوی ابوالحسن داوودی در مورد فیلم «هزارپا» استفاده شده، اما جری شدن افرادی مثل کمال تبریزی و سعید سهیلی در ابراز چنین پیشنهادات ضداخلاقیای، نتیجه تغافل و البته تجاهل مسئولان وزارت ارشاد در برخورد جدی با وی است.
وقتی به جغرافیای ذهنی و عملکردی کسی مثل سعید سهیلی توجه میکنیم چند مسئله بیشتر از موضوعات دیگر خودنمایی میکنند؛ اول اینکه سهیلی در بازههای زمانی متفاوت با پیش کشیدن سابقه حضورش در جبهه و جنگ هشت ساله عراق علیه کشورمان سعی میکند تا پشت پا زدنش به اغلب هنجارها و ارزشهای مطلوب جامعه را با این بهانه که من خودم جبهه رفتم برای خودش مباح جلوه دهد؟! نکته دیگر اینکه سهیلی گمان میکند اگر تعدادی اراذل را در حال انجام فسق و فجور یا تعدی به حقوق دیگر افراد جامعه- که اتفاقاً ظاهرالصلاح هم هستند- با استخدام المانهای خاصی نشان بدهد، به آسیب شناسی و نقد درونی و جریانی بیتریبونترین افراد جامعه اقدام کرده است! هر چند به تجربه ثابت شده است که هستند و بودند افراد به ظاهر انقلابی که بعدها ضمن بریدن از کشور و ملت به دامان شقیترین دشمنان مردمان سرزمینشان پناهنده شدهاند.
اما اهمیت مضاعف قضیه در این است که یکی از اعضای شورای پروانه نمایش وزارت ارشاد (کمال تبریزی) در حالی چنین پیشنهادی را بیان میکند که خود به شکل مستقیم در جریان امور است و ذکر چنین راهکاری برای دریافت مجوز نمایش نکته جالب توجهی است، البته در اینکه جشنواره فجر باعث حاشیهسازی برای برخی فیلمها میشود شکی نیست ولی از طرفی دیگر برای برخی فیلمها هم همین حاشیههای بهوجود آمده در جشنواره فجر باعث میشود که آن فیلم به چشم آید و اساساً بسیاری اتفاقات دیگر را به نفع فیلم رقم زند.
*روزنامه جوان
ارسال نظر