به گزارش سینماپرس، این روزها انگار عادت متخلفان در هر عرصهای چه اقتصادی و اجتماعی و چه فرهنگی فرافکنی شده است. ۲۴ فروردین ماه بود که متوجه شدم نسخه با مجوز نمایش «رحمان۱۴۰۰» با نسخهای که در حال اکران است تفاوت دارد و بهدنبال آن موضوع را از محمدرضا فرجی مدیرکل سینمای حرفهای سازمان سینمایی جویا شدم او هم این موضوع را تأیید کرد و در نهایت شب ۲۴ فروردین ماه خبر توقیف فیلم رسانهای شد.
از آن زمان واکنشها به این اتفاق آغاز شد و در ابتدا ایراداتی به بخش نظارتی سازمان سینمایی وارد شد که چرا تا کنون متوجه این اتفاق نشدند و بعد از فروش ۲۲میلیاردی فیلم تازه یادشان افتاده که این دو نسخه با هم متفاوتند، البته اخباری هم منتشر شد که اثبات میکرد نهاد نظارتی سازمان سینمایی از این موضوع اطلاع داشته و پیش از این تذکراتی به تهیهکننده هم داده است.
تفسیرها همچنان ادامه داشت تا اینکه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم به موضوع ورود کرد و خواستار پاسخگویی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن شد. اما با گذشت زمان و با سکوت اخلاقی خبرگزاریها درباره این موضوع کارگردان فیلم نهتنها ابراز پشیمانی نکرد بلکه با سفسطه موضوع را بهسمت دیگری هدایت کرد.
ادعای منوچهر هادی کارگردان فیلم «رحمان۱۴۰۰» ممیزی و حذف فیلم بهدلیل موضوعات اخلاقی و ناهنجاریهای درون آن بود اما دلیل اصلی توقیف تخلف در اکران بود. عوامل فیلم با قبول اصلاحاتی که وزارت ارشاد دولت روحانی بر آن وارد دانستهاند اقدام به دریافت مجوز اکران کرده و باید همان نسخه مورد تأیید، اکران میشده اما در کمال ناباوری نسخه دیگری اکران کردهاند که این تخلف آشکار است. اما کارگردان بهگونهای موضوع را تفسیر کرد که انگار توقیف فیلم بهدلیل مشکلات اخلاقی آن است و همین دلیل بین برخی سلبریتیهای بیاطلاع رواج پیدا کرد.
متأسفانه در فضای رسانهای معاصر انگار حرفی که بیشتر رواج پیدا کند باورپذیر میشود نه آنچه درست است و مخاطبان انگار آنچه را دوست دارند باور میکنند نه آنچه را حقیقت دارد.
همانهایی که عادت به تحقیق در مورد موضوعی که دربارهاش اظهار نظر میکنند ندارند و برداشتی را که دوست دارند به گروه هدف خود ارائه میکنند. همین بیاطلاعی از موضوع ادامه پیدا میکند و در نهایت سید جواد هاشمی به یک برنامه تلویزیونی آمده و همین تفسیر را ارائه میکند، برنامهای که معلوم نیست چه ارتباطی بین برخی عواملش با تهیهکننده رحمان۱۴۰۰ وجود دارد؟
اما از طرف دیگر با گذشت ۱۰ روز از این اتفاق علیرغم تصمیم درست برای توقیف فیلم، انتظار میرود سازمان سینمایی هم در مقابل این اهمال در نظارت در زیرمجموعه خودش واکنشی نشان دهد و بخشی از این قصور را بهگردن بگیرد، اما انگار قرار است روی حافظه کوتاهمدت اجتماعی حساب باز کند و در سایه جشنواره جهانی فیلم فجر از پاسخگویی درباره این موضوع سر باز زند.
اما در سرانجام این قاعده وقتی یک فیلم اکران میشود و بعد از اکران توقیف؛ بهجای اینکه شعار نه به توقیف بدهیم به این فکر کنیم که اصلاً چرا باید یک فیلم با این مشخصات اکران شود که در نهایت به اینجای کار برسد
اما در سرانجام این قاعده وقتی یک فیلم اکران میشود و بعد از اکران توقیف، بهجای اینکه شعار نه به توقیف بدهیم به این فکر کنیم که اصلاً چرا باید یک فیلم با این مشخصات اکران شود که در نهایت به اینجای کار برسد، اکران محدودی که میتوانست در سینما سهم سینماگرانی باشد که میتوانند هم در حوزه طنز و هم در سینمای اجتماعی حرف تازهای بزنند و کار به جایی نرسد که دیگر جشنوارههای جهانی هم از این تم خستهکننده سینمای ما استقبال نکنند.
* تسنیم
ارسال نظر