به گزارش سینماپرس، در ابتدای این نشست محسن آزرم با اشاره به اهمیت ویژه اقتباس در این دوران از سینمای ایران گفت: وقتی در سینما از اقتباس ادبی صحبت میکنیم بحث خیلی جدی میشود و شاهدیم که فیلمهایی که از یک اثر ادبی اقتباس شدهاند چند درجه بالاتر از فیلمهای دیگر هستند. هر فیلمی در سینما نوعی اقتباس است، اقتباس از زندگی، تجربه گذشتگان و یا هر داستان دیگر اقتباس معنا میشود، اما بحث امروز ما درباره اقتباس از ادبیات است.
وی افزود: باید دید داستان در سینما چقدر تاثیرگذار است، از اول تاریخ سینما برخی مستند پیش میرفتند و برخی به سینما به جنبه سرگرمی نگاه میکردند، ما درباره سینمای مبتنی بر داستان و سرگرمی صحبت می کنیم. ما نمیتوانیم به راحتی هر چیزی را از سینما حذف کنیم، هر چیزی از سینما حذف شود باید جایگزین داشته باشد، وقتی درام را حذف میکنیم باید چیزی جایگزین آن شود وگرنه ما فیلم کاملی نداریم.
هیچ دستور و قاعده کاملی درباره اقتباس وجود ندارد
آزرم با بیان اینکه واقعیت یا ادبیات سر منشا سینمای اقتباسی است، گفت: هر متنی که قرار است تبدیل به اثر سینمایی شود، داستانی را روایت میکند. وقتی با فیلم اقتباسی طرف هستید میبینید که گاهی راوی تغییر میکند، هیچ دستور و قاعده کاملی درباره اقتباس وجود ندارد و هر فیلمسازی میتواند بنا به سلیقه خود از داستان استفاده کرده و فیلمش را بسازد، هر آن چیزی که فکر میکنید باید اقتباس شود، باید از دریچه ذهن کارگردان عبور کند. مخاطب فیلم اقتباسی با یک پیش زمینه به دیدن فیلم میآید، اما قرار نیست هر آنچه در ذهن اوست روی پرده ببیند.
این نویسنده اظهار کرد: هر فیلمسازی اگر به سراغ آثار ادبی میرود قرار است فیلمی از دریچه ذهنی او ساخته شود، در سینمای روشنفکری مولفها افرادی بودند که وقتی فیلمهایشان را میبینند میفهمند که با فیلمی از آن کارگردان روبهرو هستند. فیلمسازانی مثل هیچکاک بر این نظر بودند که نباید به سمت آثار ادبی رفت و آثار ادبی نباید در سینما ساخته شوند.
وی ادامه داد: فیلمساز موظف نیست هر آن چیزی که نوشته شده است تبدیل به فیلم کند، این فیلمساز است که تشخیص میدهد چگونه داستان را بسازد. سینما در خیلی از اوقات به خود اجازه میدهد در داستانها دست ببرد و آن را تغییر دهد، هیچ متن ادبی متن مقدس نیست و فیلمساز میتواند آن را تغییر دهد.
این منتقد سینما با بیان اینکه نمیتوان داستانی را که هیچ شناختی از آن در فرهنگ ما وجود ندارد به فیلم تبدیل کرد، گفت: باید داستانهایی که از نویسنگان خارجی داریم و میخواهیم آنها را به فیلم تبدیل کنیم، به نوعی با ذائقه مخاطب ایرانی همسو شود. در برخی مواقع به قدری فیلم با اثر ادبی متفاوت است که برای مخاطب قابل تشخیص نیست.
فیلمنامههای امروز اثر ادبی نیستند
آزرم در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمنامه را میتوان یک اثر ادبی نامید، گفت: من نمیتوانم فیلمنامه را یک اثر ادبی بدانم، فیلمنامه با نمایشنامه متفاوت است، قطعا فیلمنامهای از بهرام بیضایی یک اثر ادبی و هنری است اما فیلمنامه فیلمهایی که امروز روی پرده سینما میروند، اثر ادبی نیست. سال ۴۷ در سینمای ایران یک تحول بزرگ رخ داد، در همان زمان که کتاب «شوهر آهو خانم» نوشته شد، موج نو سینمای ایران هم شکل گرفت. نکتهای در سینمای نو وجود داشت و آن علاقه به کتاب خواندن از سوی فیلمسازان این سبک بود.
وی با بیان اینکه فیلم «قیصر» یک فیلم اقتباسی نیست و فیلم اقتباسی کیمیایی «داش آکل» است، گفت: کیمیایی از سینما به سینما آمده اما جذب اقتباس شده است، مهرجویی و تقوایی هم با اقتباس فیلم میساختند، فرمانآرا هم در این سالها اقتباس کرده و فیلم ساخته است. مسئله نوشتن برای سینماگران آن دهه بسیار مهم بود و این دوری سینما از ادبیات حاصل دهه ۷۰ و ۸۰ است.
این نویسنده سینمایی بیان کرد: «دایی جان ناپلئون» یک رمان همهخوان بود که خواندن آن هنوز هم حال مرا خوب میکند، از «دایی جان ناپلئون» سریالی ساخته شد که ماندگار شده و در قاب تصویر جذابیت بیشتری پیدا کرده است. مهرجویی مهمترین فیلمسازی است که اقتباس را جدی گرفته اما خودش بر این نظر است که آثار به او تعلق دارد، چون به کلی آن را تغییر داده و در آثار دخل و تصرف کرده است.
وی اظهار کرد: آن چیزی که در سینمای مهرجویی مهم بود رابطه شهر و شهروند بود، به عنوان «سارا» فیلمی بود که درباره دوران سازندگی بود. فیلمهای مهرجویی تا حد زیادی در جامعه و ذهن مهرجویی حل شدهاند و دیگر آن اثر ادبی صرف نیستند. مهرجویی جزو معدود فیلمسازانی است که فیلمهایی ساخته که متعلق به زمانه خودشان هستند، در آن سالها بود که میشد آثاری مثل «مهمان مامان» را روی پرده سینما برد.
حق آثار ادبی برای نویسنده و ناشر است
آزرم در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمساز مجاز است وقتی اثر ادبی را به فیلم تبدیل میکند، راوی را تغییر دهد، گفت: در داستان شرلوک هولمز راوی قاتل است اما در سریال میبینیم که کاملا متفاوت است. در بسیاری از فیلمها و سریالها که اقتباسی هستند راوی تغییر کرده است، باید بر حسب موقعیت سنجید و فیلمنامه را نسبت به رمان تغییر داد. اقتباسهای خیلی دقیق فیلمهای خوبی نیستند اما اگر کسی میتواند این چنین فیلمی بسازد، خیلی هم خوب است. چه بهتر که در ساخت فیلم از دیالوگهای داخل اثر استفاده شود اما برخی اوقات امکان ندارد که بخواهیم فیلم را مو به مو طبق داستانی که نوشته شده، بسازیم.
وی عنوان کرد: فکر نمیکنم فیلمسازان امروز حرفی بیشتر از بونوئل داشته باشند، اما او هم اقتباس میکرد و فیلم میساخت. اینکه ما میخواهیم حرف خودمان را بزنیم دلیلی بر عدم اقتباس از آثار ادبی نیست. هر فیلمسازی حق دارد فیلمنامه را خودش بنویسد اما ما نمیتوانیم از این موضوع چشمپوشی کنیم که فیلمنامه نویسی در ایران مشکل دارد. ما باید سالی چند فیلمنامهنویس خارجی بیاوریم تا برایمان تدریس کنند، چون انگار فیلمنامهنویسان داخلی را قبول نداریم. در فیلمسازان نسل جوان فیلمنامهنویس خوب کم داریم و جای خالی فیلمنامه در آثار فیلمهای جدید خالی است.
محسن آزرم در پایان درباره حق اثر ادبی گفت: حق آثار ادبی برای نویسنده و ناشر است و تا زمانی که حق نویسنده و ناشر پرداخت نشده فیلمساز حق ساخت هیچ فیلمی را ندارد. شاید نویسنده در این دنیا نباشد اما شرکت نشر همیشه صاحب اثر است و برای ساخت فیلم از آنها اجازه گرفت.
آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره Info@Fajriff.com است.
سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.
ارسال نظر