وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: یکی دیگر از نقاط ضعف این جشنواره، انحصاری بودن آن است. یعنی طیف خاصی از افراد در آن حضور دارند. به همین دلیل هم بیش از جشنواره، با حیات خلوت افراد و گروه های صاحب قدرت در سینما روبروییم. افرادی که طی ۴۰ سال گذشته از هر امکانی برخوردار بوده اند اما در تریبون هایشان می گویند ۴۰ سال است یک روز خوش نداشته ایم و نگذاشته اند که ما کار کنیم!
فهیم ادامه داد: به همین دلیل هم بسیاری از سینمادوستان و منتقدان و صاحب نظران برجسته در ایران، چنین جشنواره ای را اصلا جدی نمی گیرند و در آن حضور ندارند. باندبازی حتی در انتخاب فیلم های جشنواره نیز جریان دارد؛ بعضی از فیلم های ایرانی به رغم نازل و بی مایه بودن در جشنواره پذیرفته می شوند، صرفا به این دلیل که کارگردان، عضو باندی است که برگزاری جشنواره را برعهده دارد. به نظر می رسد که جشنواره جهانی فیلم فجر اگر از انحصار خارج شود و همه جریان ها و گروه ها در آن حضور داشته باشند، موثرتر خواهد بود.
این روزنامه نگار یادآور شد: جشنواره فیلم فجر درحالی برای پنجمین سال پیاپی به صورت تفکیک شده برگزار شد که هنوز برآوردی درباره نتیجه این جداسازی صورت نگرفته است. هدف بخش بین الملل جشنواره فجر، جریان سازی در سطح داخلی و خارجی بوده است. اما خود برگزار کنندگان بخش بین الملل، اصلا نمی توانند تعریفی از جریان مدنظر خود اعلام کنند. در نتیجه، به نظر من، جشنواره جهانی فیلم فجر، در هر دوره به جز یک مهمان مطرح و سخنرانی وی، هیچ تأثیرگذاری و جریان سازی قابل توجهی نداشته است. اگر تأثیر و جریانی در کار هست، مدیران جشنواره اعلام کنند تا ما هم مطلع شویم.
وی افزود: نکته مهم این است که ملاک ارزیابی یک جشنواره سینمایی، فیلم هایی است که در آن به نمایش در می آید، نه سخنرانی و میزگرد. هر چند که سخنرانی ها و نشست های بحث و بررسی، به پربار شدن جشنواره ها کمک می کنند، اما به جشنواره، اعتبار نمی دهند. به طور مثال، در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، «پل شریدر» فیلمنامه نویس هالیوودی، یک نشست خبری داشت که چند حرف خوب هم به زبان آورد، نشستی درباره سینمای آخرالزمانی در حاشیه جشنواره برگزار شد، یک کنفرانس با دو سه جمله داغ تشکیل شد و ... اما هیچ کدام از این ها خلأ اکران فیلم بزرگ و مهم را پر نمی کند. فیلم های خارجی جشنواره، انگیزه و اشتیاقی را برای دیدنشان بر نمی انگیزند و این گونه نیست که بگوییم، اگر در جشنواره حاضر نشویم، چیزی را از دست می دهیم.
فهیم خاطرنشان کرد: از سوی دیگر جشنواره جهانی فیلم فجر، دچار یک نقض غرض هم هست؛ فلسفه تفکیک جشنواره فجر به دو بخش ملی و جهانی از ابتدا این بود که چون در زمان برگزاری جشنواره در دهه فجر، توجه همه به فیلم های ایرانی بود، کمتر کسی فرصت تمرکز بر بخش بین الملل را پیدا می کرد؛ بنابراین، سازمان سینمایی، بخش بین الملل را از بخش ملی منفک کرد تا این بخش بهتر دیده شود. اما اتفاقی که طی این سال ها افتاده این است که بیشتر مردم و اهالی رسانه برای تماشای فیلم های ایرانی پا به جشنواره جهانی می گذارند و باز هم فیلم های خارجی، در محاق قرار می گیرند.
وی تأکید کرد: جشنواره جهانی فیلم فجر زمانی می تواند در عرصه بین المللی عرض اندام کند که هم در شکل برگزاری و اجرا، به هویت و تعریفی مستقل دست یابد و هم در نوع فیلم هایی که در آن حضور می یابد، خبرساز شود. یعنی جشنواره باید بتواند با ویژگی های متمایزی، چشم سینماگران و سینما دوستان دنیا را بگیرد و رسانه های بین المللی، درباره برگزاری جشنواره ای خاص و منحصر به فرد در ایران، واکنش نشان دهند و اخبار و تحلیل هایی را منتشر کنند.
این منتقد سینما در خاتمه افزود: به نظر می رسد که جشنواره جهانی فیلم فجر دچار نوعی محافظه کاری و خنثی زدگی است. من معتقدم که این جشنواره زمانی می تواند به وضعیت آرمانی برسد که رویکرد و سیاستی تهاجمی داشته باشد و به محلی برای نمایش و معرفی فیلم های سرکوب شده در سطح جهان تبدیل شود. به این معنی که فیلم های مطرح از فیلمسازان مستقل و معترض جهان، ازجمله در آمریکای لاتین، جهان اسلام و حتی در خود اروپا و آمریکا را جذب و برای آن ها پروپاگاندا نماید.
ارسال نظر