به گزارش سینماپرس، سعید ابوطالب کارگردان و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، گرایش به سمت خانواده در سینما را یک رویکرد جهانی توصیف کرد و گفت: امروز توجه به خانواده یک رویکرد رایج در سینمای جهان شده است، حتی در امر سریال سازی هم نگاه به خانواده را به شکل جدی در آثار نمایشی شاهد هستیم، زیرا دیگر این نکته برای همگان عیان شده که در سایه پرداختن به این مهم میتوان جامعهای رو به بهبود داشت. در حقیقت توجه به خانواده باعث میشود اجتماع از بسیاری از آسیبها در امان بماند. با این توضیح لازم است در تولیدات نمایشی، خانواده یک نهاد امن توصیف شود که در آن تمام مشکلات قابل حل است.
وی افزود: با نهایت تاسف فاکتور خانواده در سینما ایران آنچنان که باید مورد توجه قرار نمیگیرد، برای همین اکثریت شخصیتهای مثبت یا منفی دارای خانواده نیستند. این امر را مقایسه کنید با فیلمهای آمریکایی. در فیلمهای غربی، گانگسترها هم برای خانواده خود از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. این امر به بیننده این نکته را القا میکند مهم نیست تو چه جور آدمی هستی، بلکه آنچه در اولویت است حفظ و نگهداری خانواده است. این روش در طول زمان این ذهنیت را برای تماشاگر پیش میآورد که همیشه به خانواده نگاهی مقدس گونه داشته باشد.
این مستندساز ادامه داد: آسیب پیش آمده در سینمای ما سرآغازش از فیلمنامه نشئت میگیرد، چون فیلمنامهنویسان هنوز آنچنان که باید به اهمیت خانواده در فیلمها واقف نشدهاند، هرچند ممکن است برخی از نویسندگان از اهمیت جایگاه خانواده در سینما آگاه باشند، اما شرایط گیشه به آنها این اجازه را نمیدهد در این راستا قدم بردارند. برای درک این موضوع هم نیاز نیست چندان پژوهشی انجام شود، بلکه با نگاهی اجمالی به گیشه میتوان به این امر واقف شد، زیرا در فیلمهای ایرانی خانواده شکلی پرخاشگر دارد و دائما شخصیتها در حال جنگیدن با هم هستند، در حالیکه به واسطه گرایشات اسلامی و ایرانی ما باید نمونهای در امر پرداختن به خانواده باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: وقتی از جایگاه باورهای دینی در سینما حرف میزنم یک نکته را به صورت ویژه مد نظرم دارم. آنهم اینکه آموزههای دینی به ما میآموزد به پدر و و مادر خود نیکی کنیم، حتی در قرآن کریم بارها به تکریم پدر و مادر سفارش شده است. این امر دقیقاً بر خلاف آن چیزی است که در سینما و تلویزیون شاهدش هستیم. نکته جالب اینجاست این رفتارها به توجیح واقعنگری انجام میشود، درصورتیکه واقعنگری الزاماً به معنای درشت کردن معضلات نیست.
ابوطالب ادامه داد: این نکته را قبول دارم که در سینمای اجتماعی باید معضلات به صورت برجسته مطرح شود، زیرا تاثیرگذاریش بیشتر میشود، اما میشود سختیها را به شکلی درست نشان داد. بگذارید از فیلمی مثال بزنم که به نظرم الگویی خوب در این زمینه است. «فرشتهها با هم میآیند» داستان زن و شوهری است که خداوند به آنها فرزندان سه قلو هدیه میدهد. پدر این خانواده روحانی است و برای تامین هزینههای فرزندان با مشکلات عدیدهای هم روبهروست، اما برخوردی که او با مشکلات دارد هیچگاه عزت نفس وی را زیر سوال نمیبرد و خانواده به شکل درستی با مشکلات مواجه شده و آنها را پشت سر میگذارد. این رویکرد خوب فیلم میشد به گونهای تلخ هم روایت شود بهنحویکه امید را در بیننده بکشد، اما آیا این روش دست آورد خاصی داشت؟
تهیهکننده برنامه «رالی ایرانی» با تاکید بر اینکه تلویزیون ابزاری تاثیرگذار برای ترویج سبک زندگی ایرانی – اسلامی است، تصریح کرد: سینما، تئاتر یا شبکه نمایش خانگی هر کدام اهمیت و جایگاه خود را دارا هستند، ولی به نظرم هیچ یک از آنها نمیتواند به اندازه تلویزیون کاربرد داشته باشد، چون مخاطب بخشهایی که نام برده شد، تخصصی هستند، اما تلویزیون هر نوع سلیقه و دیدگاهی را مد نظر دارد، حتی دایره تماشاگران تلویزیون از مرزها هم فراتر رفته و باعث شده مردم دیگر کشورها هم با فرهنگ بومی ما آشنا شوند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا تلویزیون باید مروج سبک زندگی ایرانی – اسلامی باشد؟ بیان کرد: رسانه ملی در ایرانی اسلامی موظف است که اهداف خاصی را دنبال کند، زیرا این رسانه متکی به حکومت است، همچنین هزینههای آن نیز از طریق بیتالمال تامین میشود، پس ضروریست مباحثی در آن مطرح شود که با آیین و عرف مردم همخوان باشد، هرچند باید توجه داشت شکل پرداختن به موضوعات دینی و قرآنی خود نیازمند یک تخصص ویژه است، چون بارها دیدهایم، تبلیغات نادرست مخاطب را گمراه کرده است.
ابوطالب درباره سینما هنری و مستقل تاکید کرد: جدا از فیلمهای کمدی و برخی تولیدات رایج در سینمای کشورمان، فیلمهایی هم وجود دارند که به آنها فیلمهای مستقل یا هنری گفته میشود که عمدتاً این دست فیلمها در گروه هنر و تجربه به نمایش در میآید. این قبیل آثار به نظرم چندان کارکردی ندارند، چون هم گردش مالی برای سینما نداشته هم اینکه تماشاگران آن بسیار خاص هستند، در صورتیکه ذات سینما از مردم میآید و این عموم مردم هستند که باید محصولات هنر هفتم را تماشا کنند.
این مستند ساز در پایان با تاکید بر اینکه بیشتر توصیههای ارزشی فیلمهای سینمای به مباحث اخلاقی ختم میشود، گفت: این درست است که بخش مهمی از دین را اخلاقیات تشکیل میدهد، اما مبانی و مفاهیمی هم وجود دارد که میتوان به آنها توجه کرد، ولیکن آن چیزی که در سینمای ایران به عنوان گرایشات دینی در آثار دیده میشود تنها موضوعات اخلاقیست که ممکن است در هر کشوری به آن پرداخته شود.
ارسال نظر