به گزارش سینماپرس، یزدان عشیری مطرح کرد؛ ورود سرمایه های مشکوک بدون شک، برای کمک به سینما نیست. انگیزه های پیچیده دیگری پشت آن مطرح است. بدیهی ترین تحلیل برای این اقدام، قانونی کردن پولهای غیرقانونی، مشروع سازی پولهای نامشروع و تمیزکاری و تطهیر پولهای کثیف است. برخلاف ظاهر امر، که احساس میشود این پولها، به رونق سینمای راکد و بی رمق ما کمک میکنند اتفاقا، در بلند مدت به شدت، آسیب میزنند.
- در این زمینه بیشتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این دستگاه قضایی و مراکز و سازمانهای نظارتی مسئول و مقصر هستند. چرا که مکانیسم ارشاد به گونهیی نیست که دسترسی به استعلامات پیچیده و عمیق را داشته باشد و اساسا، فن و توان و تخصص این وزارتخانه هم نیست. قوه قضائیه و سازمانهای بازرسی و نظارتی این امکان را دارند و قدرت رصد و نظارت بر شعاع عمل همه مفسدان و یا متخلفین اقتصادی را دارا هستند.
- در دیگر سو، نمیتوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مبرا جلوه داد. به نظر میرسد در این زمینه خلاءهای قانونی وجود دارد که به آسانی ورود پولهای کثیف یا سرمایههای مشکوک اتفاق میافتد. چگونه برای یک عضویت ساده و ناپیوسته در یکی از صنوف غیراصلی هزار جور ملاحظه و تبصره و ماده واحده وجود دارد ولی برای ورود این گونه سرمایهها قانونی وجود ندارد. برخلاف سایر بخشهای سینمایی ظاهرا هیچ گونه مرام نامهیی در این زمینه وجود ندارد. سرمایهگذاری در سینما یکی از نقاط پرابهام سینماست.
- البته، فراموش نکنیم سینما هم مثل سایر عرصههای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی به شدت به مشارکت بخشهای خصوصی و سرمایهگذاریهای آزاد احتیاج دارد. طبیعی است برخی از شهروندان مشتاق باشند که در سینما سرمایهگذاری کنند. کما اینکه در طول سالهای گذشته به وفور، از این نوع تعاملات صورت گرفته است. این به نفع سینماست. نباید ورود پولهای تمیز را مانع شویم. برای این موضوع با توجه به چالشهای پیش آمده و پروندههای مفتوح در رابطه با چند سرمایهگذار مشکوک معتقدم نیاز به یک کمیته یا مرکز نظارتی مشترک با بخش قضایی و بازرسی داریم. مرکزی که کیفیت این پولها، صلاحیت و سوابق و انگیزه های سرمایه گذارانش را تشخیص دهد.
- سینما دارای قدرت سلبریتی سازی و چهره سازی است. این رسانه پرنفوذ و تاثیرگذار از چنان قدرت کم نظیری برخوردار است که به سرعت از آدمهای گمنام چهرههای مشهور و مرجع در منظر افکار عمومی میسازد و چنانچه فردی با سرمایههای مشکوک و کثیف وارد این عرصه شود در آن صورت، پیاده کردنش از اسب زین شده سینما کار چندان راحتی نیست چون هزینه اجتماعی ایجاد میکند و آسیب میرساند.
- علی الظاهر، این سرمایهگذاران مشکوک با ژست حمایت از سینما و قرار گرفتن در ویترین جذاب و هیجان انگیز سینما وارد این وادی میشوند. ولی شکی نیست که انگیزه ها، اهداف و نیات دیگری در میان است. به طور قطع، انگیزه هایی اقتصادی، اجتماعی و بیزنس، همچنین فرار مالیاتی هم در میان است.
- متاسفانه برخی از مدیران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تحلیلی سطحی دارای ذهنیت های اشتباهی در این زمینه هستند و میپندارند ورود هر نوع سرمایه و پول اعم از کثیف و تمیز، حرام و حلال، پاک و نجس و مشکوک و شفاف به نفع سینمای فلک زده و بحران زده ماست. اما سخت در اشتباهند. حساب سرمایههای حلال، تمیز و پاک جداست؛ و اتفاقا، میطلبد تا مدیران تصمیم ساز در این حوزه، با تدبیر و هوشمندی در قالب تفاهمنامههای رسمی با مراکز، بانک ها، وزارتخانهها، شرکتها و مراکز تولیدی و صنعتی و اقتصادی و اجتماعی مشارکت بخشهای دولتی، خصوصی و خصولتی را با سینما همراه سازند.
اما سرمایههای مشکوک و پولهای کثیف آسیب و زیانی به سینما وارد میکند که به زودی قابل جبران نخواهد بود و مثل لقمه حرامی است که سر سفره سینما آمده باشد.
رهبران دینی و معصومین به کرات در مذمت لقمه حرام سخن گفته اند. فارغ از نگاه دینی نسبت به لقمه حرام، پول کثیف پیامدهای زیان باری برای سینما دارد که گوشههای از این ضرر و زیان تاکنون هم آشکار شده است. پرداخت دستمزدهای نجومی و خارج از عرف و ریخت و پاشهای غیرمنطقی و به هم ریخت مناسبات معمول روندهای تولید فیلم در کنار ایجاد لابیگری و رانت از طریق قدرتهای پشت پرده در چرخه اکران، پخش و توزیع از جمله آن است. رکود تولیدات مستقل، حذف یا به حاشیه رانده شدن استعدادهای جوان و کوچک شدن دایره فعالان سینمایی و بیکاری خیل عظیم سینماگران و شباع شدن فضای سینما از چند سینماگر و بازیگر و مضامین تکراری و طنزهای سخیف و بعضا، مبتذل و بی اعتنایی به فیلم های فرهنگی و سینمای انقلابی و جدی از دیگر آسیبهایی است که در صورت گسترده شدن دامنه ورود پول های مشکوک سینما گرفتارش می شود. نکته جالب، فصل مشترک محتوای اغلب این تولیدات ویژگی اروتیک آثار و ابتذال آن هاست.
- یکی از بدترین بلایی که این پول ها سر سینما می آورند عقیم سازی و تهی سازی سینماست. بی دلیل نیست که سینمای امروز به تدریج از فیلمهای جدی خالی میشود و موجی از تولیدات خنثی محتوایی فیلمها را فرا میگیرد. جوهره و ذات هنر و هنرمند عدالت خواهی و داشتن نگاه انسانی است. پول کثیف، توان و تفکر نقد و اعتراض علیه فساد و بی عدالتی را از هنرمند سلب میکند. طبیعی است هنرمندی که تن به پول کثیف بدهد توان مطالبه عدالت اجتماعی و مقابله با مفسدان اقتصادی را ندارد.
- ورود پول کثیف و حواشی آن بدون شک، مانع ورود پول های تمیز می شود و باعث باعث بی انگیزه شدن افراد دلسوز و علاقمندی به سرمایهگذاری سالم در سینما. متاسفانه، فضایی که پیرامون پرونده چند متخلف اقتصادی که در سینما هم از پولهای بادآورده و از حق طبقات محروم جامعه ریخت و پاش کردهاند جو روانی بدی در فضای اجتماعی ایجاد شده و خلی از کسانی که مثل همیشه راغب به حمایت از جوانان برای فیلمسازی و سرمایهگذاری در سینما بودهاند از ترس مبتلاشدن به این گونه حواشی در فضای غبارآلود پاپس کشیدند و نگران شدند. و شاید زمانی طولانی باید بگذرد تا این غبار فرو نشیند.
- فراموش نکنیم فرار مالیاتی هم یکی از انگیزه های پیچیده پشت تفکر این سرمایهگذاری هاست. در غرب موسسههای خیریه معاف از مالیات هستند که همواره دستاویزی میشوند برای سوء استفاده باندهای مافیا و در ایران هنر و سینما از مالیات معافند. برخی از این سرمایهگذاریها در این راستا، شاید اتفاق میافتد. یعنی سینما میشود محلی برای فرارهای مالیاتی. و ...
باور داشته باشیم که سرمایههای مشکوک و پولهای کثیف سینما را از درون تهی میسازد و توان، تفکر، نقادی و اعتراض و آگاهی بخشی را از سینما میگیرد.
*تسنیم
ارسال نظر