به گزارش سینماپرس، علیرضا خمسه با جماعتی از سلبریتیها، چند ماهی شهربهشهر در کانادا راه افتاده بود و برای ایرانیهای کانادانشین، استندآپ کمدی اجرا میکرد. نمونه اجرایش هم این چیزی است که میبینید؛ شوی تحقیر مردم ایران و اینکه در تهران حتی سگها هم پاچه میگیرند و کلاغهای محلش بر سر و صورتش فضله میکنند، ولی در کانادا، حتی سگها هم به او احترام میگذارند و سلام میکنند. طی یک هفته گذشته خبرنگار «فرهیختگان» با علیرضا خمسه تماس گرفته بود تا حداقل در مورد اتفاقاتی که افتاده، صحبت کند تا شاید از مردم عذرخواهی کند. با وجود وعدهای که آقای خمسه برای مصاحبه داده بود، آخر سر گفت دوستانم مصلحت ندیدند فعلا در اینباره صحبت کنم. روز گذشته مصاحبهای از او در خبرگزاری ایسنا منتشر شده که حتی یک کلام در مورد کلیپ توهینش به مردم ایران صحبت نکرده است. پیشنهاد میشود بخشی از مصاحبه او و حرفهای متناقضی را که زده است، بخوانید. او در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت فعلی سینمای کمدی گفته است: «سینمای کمدی وضعیت تراژیکی پیدا کرده و فکر میکنم به درستی مدیریت نشده است. به نظر میرسد به سمت ابتذال هدایت میشویم. زمانی کسی وزیر ارشاد میشد که ما متوجه میشدیم او متخصص موتورهای درونسوز است و این باعث میشد من از درون بسوزم که او وزیر ارشاد شده است.» البته این بخش از صحبتهای خمسه اشاره به وزارت سیدمصطفی میرسلیم دارد که از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم هاشمیرفسنجانی بود و هیچ ارتباطی به وضعیت فعلی سینمای کمدی ندارد. ضمن اینکه علیرضا خمسه در همین مصاحبه به افتخاراتش در دهه ۶۰ و ۷۰ اشاره میکند؛ «به نظر من سینمای ایران به پیش نرفته، گاه درجا زده و گاهی پسرفت داشته است، به همین دلیل افتخارات من هنوز در دهه ۶۰ و ۷۰ است. یکی از امیدهای من این است که جوانانی که اکنون وارد این حوزه میشوند، با موانعی که وجود دارد بتوانند مبارزه کنند و به شرایطی که بتوانیم بگوییم این سینما ایدهآل است، برسند.»
علیرضا خمسه در همین گفتوگو با اشاره به وضعیت فرهنگی کشور، حتی در قامت یک تئوریسین سیاسی نطق کرده و گفته است: «مسئولان باید به ۵۰ سال آینده فکر کنند نه به کشتیای که امروز توقیف شده است!» او در بخش دیگری از گفتوگویش بار دیگر میگوید که جامعه ما دچار افسردگی است: «در جامعهای که بیکاری و افسردگی به وفور به چشم میخورد، فرهنگ میتواند نقشی کمککننده داشته باشد. حافظ میگوید «با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام» یعنی صبر کن، با لبخند میتوان دنیا را نجات داد. فرهنگ مثل یک داربست میماند، اما این را از ما گرفتهاند.»
خمسه در بخشهایی از این مصاحبه هم به همکاری با کارگردان نامداری همچون بهرام بیضایی اشاره کرده و گفته است: «بارها گفتم من فکر میکردم «مرگ یزدگرد» ضعیفترین کار رزومه من خواهد بود، اما الان بعد از ۴۰ سال کار وقتی میگویند اگر بخواهی یک کار را انتخاب کنی، من میگویم «مرگ یزدگرد»؛ یعنی همچنان درخشانترین کار من است. جالب این است که آن را با اکراه قبول کرده بودم و اگر اصرار مهدی هاشمی نبود، احتمالا در آن بازی نمیکردم.» این درحالی است که او در بخش دیگری از مصاحبه به شکل گلایهآمیزی از بهرام بیضایی به خاطر حذف نقشش در فیلم «شاید وقتی دیگر» گفته است: «بهرام بیضایی دو سال بعد وقتی میخواست فیلم «شاید وقتی دیگر» را بسازد، دنبال هنرپیشهای میگشت که پانتومیم بلد باشد و اینگونه بود که یکی از قهرمانها در استودیوی تلویزیونی کار میکرد و در بکگراندش یک بازیگر پانتومیم اجرا میکرد. پلانهای زیادی گرفته بودند، اما آقای بیضایی بازی بازیگر را نپسندیده بود و درنهایت پلانهای من هم حذف شد.» نکته تاملبرانگیز مصاحبه این است که همچنان خمسه از مردم ایران به خاطر توهینی که در استندآپ کمدی کانادایش کرده، هیچ عذرخواهیای نکرده است.
*فرهیختگان
ارسال نظر