سه‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۳

گزارش جلسه نقد و بررسی مستند «فقدان»؛

مستندی با محوریت بازگشت ذهنی آدم‌ها به گذشته

جلسه نقد و بررسی مستند «فقدان» در کانون فیلم سینماحقیقت

سینماپرس: تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم سینماحقیقت که شامگاه دوشنبه بیست و نهم مهر برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی مستند «فقدان» ساخته‌ی فاطمه ذوالفقاری اختصاص داشت.

به گزارش سینماپرس، در ابتدای این برنامه‌ی نمایش فیلم که پیروز کلانتری به عنوان کارشناس مهمان در آن حضور داشت، ذوالفقاری در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مسئول جلسه‌های نمایش فیلم و مجری برنامه) درباره‌ی نحوه‌ی پیدا کردن شخصیت‌ها، آن‌هم پس از شکل‌گیری ایده‌ی اولیه در ذهن خود گفت: «پیش از این که این فیلم را بسازم، ‌ مدت‌ها روی موضوعی با محوریت بازگشت ذهنی آدم‌ها به گذشته، آن‌هم در وضعیت وقوع بحران کار می‌کردم. آدم‌هایی که در چنین شرایطی، با کندوکاو در گذشته، یا چیزهایی را به زمان حال منتقل می‌کنند و یا اجازه می‌دهند همه‌چیز در همان گذشته باقی بماند.»

این مستندساز که در فیلم خود به زندگی یک خانواده‌ی درگیر زلزله در کرمانشاه و تلاش‌های آن‌ها برای پیدا کردن وسایل خود از زیر آوار پرداخته گفت: «برای تحقیق بیش‌تر درباره‌ی این موضوع، پایان‌نامه‌ها و کتاب‌های مختلفی مطالعه کردم که در آن‌ها حتی به نقش تاثیرگذار اشیاء برای باقی ماندن عناصری از گذشته در وضعیت بحرانی پرداخته شده بود.»
وی افزود: «وقتی زلزله‌ی کرمانشاه به وقوع پیوست به من پیشنهاد شد به این منطقه سفر کنم و در آن‌جا فیلم بسازم. اما از آن‌جا که می‌دانستم فیلم‌های متعددی درباره‌ی این موضوع ساخته خواهد شد، از این پیشنهاد استقبال نکردم.»
ذوالفقاری تاکید کرد: «تقریباً چهل روز بعد از وقوع زلزله‌ی کرمانشاه با خودم فکر کردم برای موضوعی که درباره‌اش تحقیق می‌کنم (تلاش برای بازگشت به گذشته) شخصیت‌های مناسب پیدا کنم. در چنین شرایطی شاید خوش‌شانس بودم که توانستم شخصیت‌های محوری فیلم «فقدان» را پیدا کنم.»
وی افزود: «آن روزها به عنوان تصویربردار پروژه‌ای که توسط یکی از دوستانم ساخته می‌شد فعالیت می‌کردم و در حین کار دنبال کسی بودم که حتی دنبال نگهداشتن یک دیوار بود. در لحظه‌ی آخر که داشتم سر پل ذهاب را ترک می‌کردم و تقریباً از پیدا کردن شخصیت‌های مناسب این موضوع منصرف شده بودم، خانمی را دیدم که بالای یکی از ساختمان‌های ویران شده دنبال چیزی می‌گردد. حس ششم به من گفت او احتمالاً به دلیل خاصی جرات کرده بالای آن ساختمان برود. وقتی خودم را به بالای ساختمان رساندم پرسیدم آن‌جا چه کار می‌کند و او پاسخ داد دنبال بعضی وسایل شخصی‌اش می‌گردد. همان‌جا بود که فهمیدم او شخصیت مناسب موضوع تحقیق من است و کار تولید فیلم از همان لحظه شروع شد.»
ذوالفقاری هم‌چنین گفت: «یکی از سختی‌های ساخت این فیلم، کار با افرادی بود که آن‌ها را از قبل نمی‌شناختم اما می‌توانستم احساس‌شان را درک کنم. در حقیقت هر دو ما درگیر نوعی فقدان بودیم و به همین دلیل از همان ابتدا این عنوان را برای فیلم انتخاب کردم.»
وی در پاسخ به پرسش بعدی ناصر صفاریان درباره‌ی نحوه‌ی پیدا کردن تهیه‌کننده برای موضوع ذهنی خود گفت: «تهیه‌کننده در انتهای کار و زمانی وارد تولید پروژه شد که تصویربرداری فیلم رو به پایان بود. در حقیقت زمانی که بخش‌هایی از تصویرهای فیلم را به ایشان نشان دادم، ابراز علاقه کرد که تهیه‌کنندگی فیلم را برعهده بگیرد.»
بخش‌ بعدی جلسه به صحبت‌های کارشناس مهمان اختصاص داشت. پیروز کلانتری در این بخش و در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی مجری برنامه، در خصوص ساختار گزارشی فیلم و حرف نهفته در آن گفت: «فیلم «فقدان» جزو مستندهایی است که سازنده‌ی فیلم، ‌ در آن با سوژه و شخصیت‌های خود زندگی را ادامه داده است. مستندی که نشان می‌دهد سازنده‌اش نسبت به شخصیت‌ها مکث کرده و همراه با آن‌ها این موضوع را سر کرده است.»
کلانتری سپس درباره‌ی شباهت این فیلم با «زندگی و دیگر هیچ» (عباس کیارستمی) گفت: «در هر دو این فیلم‌ها با موقعیت جذابی روبه‌رو هستیم که با عشق گره خورده است. موقعیتی که در این فیلم یک لایه‌ی تازه‌ هم پیدا کرده و آن، جان به در بردن از بحران زلزله است.»
وی هم‌چنین درباره‌ی نحوه‌ی ساخته شدن فیلم، تنها بر اساس یک موضوع گفت: «گاهی یک ایده‌ی موضوعی داریم و گاهی ایده‌هایی برای فیلم‌سازی که البته هر دو باعث می‌شوند موتور محرکه‌ی تولید فیلم به جریان بیفتد.»
در ادامه‌ی جلسه، فاطمه ذوالفقاری در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی سپردن تدوین فیلم به تدوینگر گفت: «سال‌هاست در همکاری با برخی دوستان، فیلم‌های آن‌ها را تدوین کرده‌ام اما در مورد این فیلم نمی‌خواستم از موضوع نتیجه‌گیری کرده و بیانیه صادر کنم. بیش‌تر می‌خواستم موقعیتی فراهم کنم که مخاطبان در آن، با خود من به عنوان فیلم‌ساز گفت‌وگو داشته باشند؛ نه با شخصیت‌ها.»
وی گفت: «به نظر می‌رسید این فیلم تدوین خیلی سختی خواهد داشت و شاید خودم نتوانم به حذف یا کنار گذاشتن بعضی تصویرها رضایت دهم. به همین دلیل تدوین را به فرید دغاغله سپردم و تلاش کردم مدام با او در تماس باشم تا لایه‌های معنایی که در ذهنم بود را از طریق او به فیلم منتقل کنم.»
در ادامه‌ی جلسه، پیروز کلانتری با اشاره به امکان مکث و تامل بیش‌تر در برخی صحنه‌های این فیلم گفت: «این نوع فیلم‌ها به تماشاگر فعال نیاز دارند. تماشاگرانی که به وقت بیش‌تری برای مکث کردن بر موضوع فیلم نیاز دارند.»
وی گفت: «اگر تماشاگر این نوع فیلم‌ها برای رسیدن به نتیجه‌گیری شتاب داشته باشد، نمی‌تواند با ضرباهنگ به‌ظاهر کُند و حرف‌هایی که در لایه‌های پنهان خود دارند کنار بیایند.»
بخش پایانی این جلسه‌ی نقد و بررسی به جمع‌بندی صحبت‌های سازنده‌ی فیلم اختصاص داشت. فاطمه‌ ذوالفقاری در این بخش با اشاره به جمله‌ای از سوزان سانتاگ که به گفته‌ی او به «دشواری‌های تماشای رنج دیگران» اشاره دارد گفت: «گاهی برای انتقال این رنج به مخاطبان دیگر نیاز نیست در عمق فاجعه کندوکاو کنیم و با نشان دادن برخی جزییات هم می‌توان این حس را منتقل کرد.»
وی گفت: «همواره با نمایش این رنج‌ها از رسانه‌های مختلف مخالف بوده‌ام؛ چرا که تنها باعث می‌شود حساسیت مخاطبان نسبت به بحران‌ها و فجایع کم شود، بی‌آن که در وضعیت و سرنوشت آدم‌های درگیر بحران، چیزی کم شود. افرادی نظیر زلزله‌زدگان کرمانشاه که هنوز به صورت کامل سرپناه ندارند و متاسفانه مخاطبان گزارش‌های تلویزیونی نیز از آن‌ها بی‌خبرند.»

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.