به گزارش سینماپرس، پس از اقدام دادستانی تهران و اعلام رسمی خبر توقیف فیلم موهن و هتاک خانه پدری در راستای صیانت از حقوق فرهنگی مردم؛ محمدرضا شاه حسینی، کارشناس فرهنگی در گفتگویی با کانال وایپ به تشریح ضرورت و چرایی چنین اقدامی پرداخت و بیان داشت: درتمامی کشورها سیستم قضایی به عنوان آخرین ملجا و نقطه امید جامعه، برای احقاق حق قلمداد می شود. از این جهت سیستم قضایی عموما به عنوان نهاد مستقل و مجزا تعریف و وابسته به نهاد اجرایی نیست. در ایران هم تعریف قانون گذار از سیستم قضایی به عنوان قوه مستقل از سیستم اجرایی کشور می باشد. از این جهت یکی از وظایف سیستم قضایی وقتی است که سیستم اجرایی دچار نقص می شود و یا کم کاری می کند. در این شرایط علی القائده توقع از سیستم قضایی است که به عنوان احقاق کننده حق عمومی جامعه ورود پیدا کرده و به اصلاح ساختارها بپردازد. پس همانگونه که در شرایط فعلی و به دنبال لجام گسیختگی وضعیت اقتصادی کشور، سیستم قضایی موظف به ورود و اقدام ویژه در برخورد با مفاسد اقتصادی و احقاق حقوق مادی مردم است؛ در بُعد فرهنگی نیز به همین نحو است و هنگامی که سیستم اجرایی کشور در عرصه فرهنگی معیوب شده و نقصان پیدا کرده و یا به تعبیری دچار نفوذ شده و نمی تواند از حقوق فرهنگی ملت مسلمان ایران پاسداری کند؛ وظیفه سیستم قضایی است که ورود پیدا نموده و به احقاق حقوق فرهنگی مردم بپردازد. از این جهت وقتی که سیستم اجرایی کشور، به هر نحوی یک فیلم هتاکی مانند خانه پدری را در فرایند اکران عمومی قرار می دهد، علی القائده توقع جامعه از سیستم قضایی این است که ورود پیدا کند و به عنوان مدعی العموم کاستی سیستم اجرایی کشور را پوشش داده و به عنوان مدعی العموم، از حقوق فرهنگی جامعه صیانت نماید.
این کارشناس فرهنگ و رسانه، با اشاره به محتوا این اثر سینمایی افزود: خانه پدری مصداقی بارز از یک فیلم به شدت هتاک است که می تواند در قالب فرایندی تعریف شود که با عنوان نفوذ شناخته می شود. البته سابقه اکران این فیلم نیز به اولین سال استقرار دولت یازدهم در جشنواره فیلم فجر بر می گردد که ریاست وقت سازمان سینمایی قصد داشت تا به بهانه قرار گرفتن سازنده اثر در میان داورهای جشنواره، فیلم را در بخش فرعی و خارج از مسابقه اکران و به این سبب از حساسیت های رسانه کم نماید؛ اما این فیلم آنچنان سخیف و هتاک بود که در بخش خارج از مسابقه نیز به شدت مورد نقد قرار گرفت و از اکران عمومی باز ماند. البته چندی بعد مجددا تدابیر ریاست وقت سازمان سینمایی در تاسیس حیات خلوتی به نام هنر و تجربه موجب شد تا فضای اکران برای آثار هتاکی همچون خانه پدری مهیا شود؛ اما شدت وقاحت این اثر سینمایی موجب شد تا حتی در همین بخش نیز تحمل نشود و به دلیل اینکه تمام شئون اسلامی و ایرانی را مورد هجمه قرار داده بود، بیشتر از چند روز نتوانست از اکران محدود هنر و تجربه برخوردار شود و با فشار منتقدان و اصحاب رسانه فیلم از دایره اکران باز ماند.
شاه حسینی سپس به موضوع اکران عمومی این اثر سینمایی پرداخت و بیان داشت: البته در همان ایام برخی تنها عامل جلوگیری از اکران خانه پدری را محدود به سکانس خشن اثر و تصویر سازی صحنه شنیع کشته شدن اعلام نمودند و این کاملا خلاف واقع بود! زیرا این اثر سینمایی دچار ایراد ذاتی و محتوایی است و اساسا شخصیت های نمادین اثر روایت کننده نوعی تقابل ایدئولوژیک و ضایع نمودن انسان مسلمان ایران بوده و این جهت خانه پدری به وضوح شخصیت هاشم را هیزم بیار تعصب کور و غیرت خانمان برانداز موجود در فطرت کربلاییها و حاجیها معرفی می کند و علیرضا های رئوف را نیز شمشیر به دست، به عرصه ی راستی آزمایی می آورد تا در قلب زن همیشه مظلوم این تحجر فرو برده و خون او را پاک و آلت جنایت انسان ایدئولوژیک زده ایرانی را در صندوق خانه مملو از وسایل تعزیه اباعبدالله مخفی نماید و البته این زن مظلوم همیشه ی تاریخ است که چون زینب و رقیه و سکینه موجود در اثر، بر این جنایت واقف و نقل آن را روایت و شان آن را محفوظ می دارد.
این کارشناس فرهنگی افزود: معلوم نیست متولیان حال حاضر سازمان سینمایی با چه منطق و نیتی اقدام به اکران عمومی خانه پدری نمودند. اما هر چه هست زمان اکران این اثر به صورت هوشمندانه ای طراحی شد و تصور شد تا در شرایط قبل از انتخابات مجلس و ایامی که کشور به سبب تعطیلات آخر ماه صفر سپری می کند؛ سبب می شود تا خلا رسانه ای رقم بخورد و این فیلم بتواند با توجیهاتی همچون رده بندی سنی به اکران عمومی راه یابد! و از این جهت مجلس شورای اسلامی و بالاخص کمیسیون فرهنگی و عموم نمایندگانی که می توانستند اظهار نظر کنند شاید به دلیل مصالح انتخاباتی سعی در ورود به مسئله نداشتند و ترجیح دادند در مورد اکران این فیلم هتاک موضع گیری نکنند و همچنین رسانه ها هم عملا در شرایط تعطیلات به سر می برند و خیلی از مسئولین هم شاید به دلیل دغدغه های موجود در وضعیت بی سر و سامان کشور، اولویتی برای فیلم و اکرانش قائل نباشند؛ اما با توجه به اینکه فیلم یک نشانه است و هدف قباحت زدایی از ساخت و عرضه چنین تصویر سازی هایی در فضای رسانه ای کشور و ارائه پالسی است که در پروژه نفوذ رقم خورده؛ ضرورت داشت تا قوه قضاییه به موضوع ورود پیدا کرده و به احقاق حقوق فرهنگی مردم بپردازد.
شاه حسینی در پایان خاطر نشان کرد: باید توجه داشت که تمرکز پروژه نفوذ بر اکران چنین اثری تنها به دلیل وجهه قباحت زدایی آن است. پس اگر سد اکران خانه پدری و فرهنگ ساخت آثار هتاکی همچون این فیلم در طیف خاصی از سینماگران رواج یابد عملا احتیاجی به سرمایه گذاری های غرب روی فیلم هایی مانند آرگو و سیصد نیست؛ چون برخی در داخل خواهند بود که با بودجه و امکانات حاکمیتی و دولتی می توانند هجمه هایی که مد نظر سیستم رسانه ای بیگانه هست را در فضای سینمایی بسازند و حتی این ادبیات تخریب و هجمه گونه خود را از داخل به خارج ارسال کنند و این اقدام، اثر گذاری رسانه ای بیشتری نیز خواهد داشت. زیرا قصد و غرض عوامل خارجی سازنده فیلم سیصد برای مخاطب هویداست اما فیلم خانه پدری و یا فیلم لرد و غیره بیانگر هجمه انسان ایرانی بر علیه خود است! بنابراین تاثیر گذاری و ماهیت تخریب گونه اثر ویژه تر است. از این جهت به سبب خلا پیش آمده ورود قوه قضائیه به جا و صحیح است. وقتی سازمان سینمایی عملکرد مناسبی نداشته و یا با فهم و یا بدون فهم، باب اکران اثری همچون خانه پدری را در فضای سینمایی کشور مهیا ساخته، علی القائده توقع جامعه از آخرین سنگر و آخرین احقاق کننده حق عمومی این است که به موضوع ورود پیدا کرده و احقاق حق فرهنگی نماید.
ارسال نظر