به گزارش سینماپرس، تکرار مکرراتی که چه در داستانگویی و چه در ساختار و چه در انتخاب بازیگران، فیلمها و سریالها را دربرگرفته ناشی از انحصار است. انحصار نویسنده، انحصار کارگردان، انحصار تهیهکننده و به خصوص انحصار بازیگر باعث شده اغلب محصولات نمایشیمان به سمت نوعی تکرار برود.
حسن هدایت کارگردان سینمای ایران با بیان این مطلب به «جوان» گفت: مدام گلایههای مخاطبان را میشنویم که چرا وقتی به سینما میروند، فیلمی نو نمیبینند یا چرا در تلویزیون چنان که باید سریالهای تازه دیده نمیشود؟ این گلایهها که بحق هم است ناشی از نوعی تکرار و انحصارگرایی است که در روند تولید سینما و تلویزیون میبینیم.
کارگردان «دلاوران کوچه دلگشا» و «آخرین بندر» ادامه داد: اگر به تاریخ سینما یا تلویزیون در ادوار مختلف نگاه کنیم میبینیم تقریباً بهترین دورههای سینما و تلویزیون، دورههایی بوده است که تهیهکنندهها برای تولید فیلم و سریالهای متنوع در گونههای مختلف هوشمندی به خرج میدادند و تنوع ژانر تا حدودی رونق داشت و به این ترتیب شرایط فراهم میشد که تمام چهرههای مستعد و توانمند بتوانند محصولاتی قابل تأمل خلق کنند. حسن هدایت افزود: در این سالها تهیهکنندگانی داشتهایم که از بالا رفتن بیرویه دستمزد بازیگران گلایه کردهاند ولی همین تهیهکنندگان وقتی میخواهند فیلم یا سریالی تولید کنند باز میروند به سمت همان بازیگران گران. تهیهکننده باهوش به جای اینکه بودجه را خرج تکرار مکررات کند میرود به سمت ایدههایتر و تازه و نو که قابلیت دراماتیک بالایی دارد. وقتی سوژه، جذاب باشد آنگاه میتوان با تیمی از افراد جوان ولی مستعد، محصولی جذاب ساخت.
کارگردان سریال «کارآگاه علوی» گفت: تفاوتی نمیکند که شما برای تلویزیون کار کنید یا برای سینما، مهم این است که مدیوم را درک و سعی کنید منطبق با مختصات مدیوم به سمت تولید بروید. تماشاگر شاید به خاطر حضور یک بازیگر خاص بلیت بخرد و وارد سالن شود ولی وقتی تا پایان نمایش فیلم در سالن میماند که داستان فیلم، نظرش را جلب کند.
این کارگردان افزود: مخاطب توقع قصههای خوب و جذاب را دارد. به عنوان کارگردانی که هم تلویزیون و هم سینما را تجربه کردهام، فهمیدهام کشش دراماتیک در هر دو مدیوم فقط و فقط به دلیل جذابیت سوژههاست که شکل میگیرد، وگرنه اینکه ۱۰ بازیگر گران هم بیاوری و داستان نداشته باشی، فقط در نیم ساعت اول مخاطب داری و در ادامه، مخاطب نخواهی داشت.
سازنده «سایه روشن» و «گرداب» خاطرنشان ساخت: دهها روش برای سرگرم کردن مخاطب هم در سینما و هم در تلویزیون داریم ولی اغلب چسبیدهاند به برخی متدهای تکراری. واقعاً برایم جای سؤال است که چرا همکاران خیلی کم سراغ اقتباس میروند. من خودم حتی سابقه اقتباس از داستانهای صادق هدایت را هم داشتهام و باز بنا به بازخوردی که از مخاطب گرفتهام به شما میگویم در همان اقتباسها هم که اتفاقاً خیلی هم لوباجت (کمهزینه) و با حداقلها صورت گرفت، بازخورد مثبتی داشتم.
حسن هدایت درباره اینکه چرا تهیهکنندگان به سمت داستانهای نو و تازه و به خصوص اقتباس نمیروند، گفت: بدیهی است که وقتی تهیهکننده خودش اهل ادبیات و خواندن رمان و داستانهای مهم نباشد، وقتی هم که به سمت تولید میرود به آخرین چیزی که فکر میکند اقتباس است، در شرایطی که در صنعت تولید فیلم و سریال در همه جای دنیا یکی از بهترین روشها برای جلب مخاطب، اقتباس و آن هم از نوشتههای شناخته شده است.
این کارگردان تأکید کرد: معلوم است که وقتی سراغ اقتباس از یک رمان شناخته شده میروید قطع به یقین پتانسیلی از مخاطبان را حتی قبل از تولید خواهید داشت، چون به هر حال خیلیها هنوز هم دوستدار ادبیاتند و تشنه آثار اقتباسی. ما میتوانیم اقتباس کنیم و اقتباسهای خوب هم در سینما و هم در تلویزیون داشته باشیم، منوط به اینکه تولید را از انحصاری که فعلاً گریبانش را گرفته درآوریم و به سمت نوزایی مناسب برای جوششهای هنری ببریم.
*روزنامه جوان
ارسال نظر