به گزارش سینماپرس، این دوره از جشنواره فیلم فجر شاهد حضور قهرمانانی در گونههای مختلف سینمایی بودیم. قهرمان امنیتی، پایینشهری، عدالتخواه، آرمانخواه و دفاع مقدسی.
البته در کنار آن شاهد فیلمهای سیاهنما و حتی ضدقهرمان نیز بودیم. اما در مجموع سینمای ما نسبت به سالهای قبل تلاش کرده است تا از وضعیت افسرده و خسته خود به ایجاد شور و حالی برای مخاطبان با استفاده از قهرمان برسد. اینکه این قهرمانان چقدر بومی و ملیاند یا اینکه چقدر میتوانند مخاطب را دچار خودباوری یا احساس غرور ملی و میهنپرستی کنند جای بحث و گفتوگو دارد. از این رو تسنیم نظرات برخی از اصحاب سینما و نقد را درباره این مسئله سینمایی میپرسد.
محمدتقی فهیم منتقد سینما در پاسخ به خبرنگار تسنیم درباره حضور قهرمان در سینمای کشور نسبت به سالهای قبل و نیاز سینمای ما به آن گفت: واقعیت این است که سینمای ایران کمکم در حال حرکت به سینمای قهرمانی است. بهویژه فیلمهایی که مرتبط با نهادهایی که قدرت تصمیمگیری و با کارگردانها تعامل قویتری دارند، قهرمانهای شفافتر و قدرتمندتری را ساختهاند.
وی در ادمه بیان کرد: معتقدم که سینمای ما نیاز مبرم و جدی به قهرمان دارد و باید با حرکت به سمت قهرمان در این دو دوره اخیر، سمتوسویی بهتر داشته است. فیلمها عموماً از خرده پیرنگها در حال فاصله گرفتنند و به سمت شاهپیرنگ میروند.
سینمای ما در این ۲۰ سال قبل عموماً درگیر خرده پیرنگها بوده و کمتر به سمت جبههبندی خیر و شر رفته است و بیشتر در حال بحث و درگیری با مضامین و مفاهیم بوده است.
وی درباره تغییراتی که در حال رخ دادن در سینمای کشور است گفت: اما در این دوره با چند فیلم روبروییم که به این سمت میروند که با قهرمان درگیری و جبههبندی میان خیر و شر و نیک و بد ایجاد کنند و با این روند نیاز مردم را به قهرمان پاسخ بدهند.
سینما باید قهرمان و داستانی که در آن چالش و رو در رو شدن با ضدقهرمان برای رسیدن به آرمان باشد را بپذیرد تا از این رهگذر تغییر اوضاع و شرایط بهتری داشته باشد.
وی با اشاره به فیلمهای شنای پروانه، خروج، روز صفر و آبادان یازده شصت به عنوان فیلمهای قهرمانی این دوره از جشنواره فیلم فجر اشاره کرد که فیلم خروج قهرمان آرمانی دارد که گام در راه تغییر میگذارد. در سینمای قهرمانی مهم نیست که قهرمان حتماً تغییر ایجاد کند بلکه مهم این است که قهرمان در مسیر تغییر باشد. بنابراین فیلمهایی که از شاه پیرنگ استفاده کردند و از داستان اصلی بهره مند بودند و فراز و فرود داشتند میتواند به عنوان اتفاق خوبی برای سینما باشد که بفهمد که نجات سینمای ما در همین رویکرد است. سینمای افسرده لاغر معمولاً به درد قشر خاص میخورد که در اروپای شرقی و غربی بیشتر منزل دارد که آنجا نیز در رنج است و حالا نیز به این نتیجه رسیدهاند که باید به قهرمان و سینمای جذاب بازگشت. حتی سینمای شرقیها نیز به سمت سینمای لاغر و فکری رفت اما در مجموع بیشتر سینمای جهان در مسیر قهرمانپردازی است.
فهیم درباره مؤلفههای قهرمان در سینما گفت: باید گفت قهرمان به هر قیمتی قهرمان نمیشود؛ زمانی ما در سینما قهرمان خواهیم داشت که دنبال بهبود شرایط برای هموطنان و ایجاد عدالت در افق پیش روی مردم باشد.
این منتقد سینما درباره قهرمان فیلم روز صفر با توجه به نگاههای مخالف و موافقی که درباره آن در فضای رسانهای شده است، گفت: فکر میکنم که قهرمان فیلم ممکن است از نظر مؤلفههای بومی اشکالاتی را داشته باشد اما همین که سینمای ما به این سمت برود که قهرمان امنیتی داشته باشد نکته مثبتی است.
در بخش بومی و ملی هم انتظاراتی وجود دارد، این که سینمای ما چه شاخصهایی باید داشته باشد باید بحث شود. نگرش متشتتی درباره قهرمان و خصوصیات آن وجود دارد که چه ویژگیهایی باید قهرمان سینمای ملی ما داشته باشد؛ آیا باید مانند قهرمانان دفاع مقدس سربند داشته باشد یا مانند قهرمانان اساطیری و تاریخی ما لباس و ظاهر کهن داشته باشد؟
این موارد مباحثیاند که باید در سینمای قهرمانی ما مورد بحث و کاوش قرار بگیرند.
ارسال نظر