به گزارش سینماپرس، ریان جانسون که در سال ۲۰۱۷ پروژه «جنگ ستارگان» را زیر نظر جیجی آبرامز به سلامت به سرانجام رساند، اکران کرد و فروشی میلیارد دلاری داشت، حالا بعد از هوکر و برادران بلوم، سراغ یک درام، آن هم از جنس درام معمایی رفته است.
ریان جانسون خودش این اثر ارجینال را به نگارش درآورده و در بازه زمانی که سینمای جهان با فیلمهای کارگاهی/ معمایی نظیر «شرلوک هلمز» همچون آثاری علمی تخیلی برخورد میکرد، او به شکلی کلاسیک، طرح و دسیسهای برای قتل یک ثروتمند را، که از پیرنگهای مهم یک اثر کارگاهی/ معمایی است، برای ما به نمایش گذاشت.
اینکه اثر جانسون به راحتی ما را به یاد آثار کلاسیک معمایی میاندازد و اینکه حال و هوای زمانه اکنون را دارد، فکر میکنم دلیل کافی باشد برای کشاندن علاقهمندان امروز این ژانر به سینما و تماشای فیلم «چاقوها بیرون».
در ترجمه نام اثر به فارسی «چاقوکشی» نیز به چشم میخورد که با توجه به معنای اصطلاح آن در زبان فارسی ترجمهای غلط انداز و گمراهکننده است.
چرا خوب - چرا بد؟
دلایل زیادی برای خوب بودن فیلم «چاقوها بیرونـ به چشم میخورد. یک فیلم خوب معمایی از اسمش آغاز میشود؛ «چاقوها بیرون» این اسم کاملی است برای اثری که به آن هم نمادین نگاه میکند و هم نگاهی اتمسفری روی آن دارد.
چاقو و بیرون کشیدن آن دلالتی بر یک نزاع خونین دارد و از سوی دیگر نشانه و موادی به نام چاقوست که پایان داستان را رقم میزند، انگیزه شخصیتها را کامل میکند و میتواند ما را به نقطه نتیجه گیری متصل کند.
هیچ کلامی در این اثر بیهوده به کار گرفته نشده است. جملههای ترومبی بزرگ با بازی کریستوفر پلامر یک یک نشانههایی را برای داستان به جا میگذارد، اثرگذاری هر عمل در کشف ماجرا دیدنی است و این دقیقاً ویژگی مناسب و قابل تامل برای یک اثر معمایی است.
معما و تعلیق و غافلگیری، هر سه عنصر دراماتیک به خوبی در فیلم جاگذاری شدهاند و قدم به قدم مخاطب را به سمت کشف معما راهنمایی میکنند. اطلاعات و شخصیتپردازی در فیلم بازی پیچیده را به راه میاندازد که شاید همین پیچیدگی بیش از حد باشد که نیاز به یک سخنرانی پر طمطراق از سوی کارآگاه را در فصل نهایی اثر قطعی میکند و شاید همین بخش پاشنه آشیل ماجراست.
اینکه معماها به ترتیب حل و فصل میشوند اما معمای کلی و اصلی فیلم در یک نطق باز میشود که البته این هم سنت یک اثر کارگاهی است اما یک جمعبندی از روی عجله و سریع هم محسوب میشود.
بهترین سکانس؛ تفاوت چاقوی اصل با تقلبی!
لحن طنازانه جانسون در «چاقوها بیرون» یکی از نقطه قوتهای اصلی فیلم است. جانسون این لحن را در جای جای اثر و حتی در ویژگی شخصیتی چون مارتا اجرا میکند. به طوری که مارتا اگر دروغ بگوید بیتردید بالا میآورد.
فصل پایانی در اجرا یکی از فصول بینقص جانسون در کارگردانی است. فصلی که در کتابخانه، میان کتب معمایی فراوان، کارآگاه اکتشافات خود را فصل به فصل در یک نطق طولانی جلو میبرد، مارتا دروغ میگوید اما تهوع خود را نگه میدارد و سپس روی قاتل (نوه ترومبی) بالا میآورد.
کمدی و حل معما تا اینجا ثمر بخش میشود اما هنوز غافلگیری مانده است. قاتل با چاقو به سمت مارتا میرود و چاقو را در قلب او فرو میکند، اما چاقو تقلبی است! یادمان میآید که ترومبی بزرگ گفته بود آنها (خانواده اش) فرق بین چاقو اصل و تقلبی را نمیدانند.
اگر از این فیلم خوشتان آمد...
فیلمهای گای ریچی که به داستانهای هولمز پرداخته را از دست ندهید. همچنین سریال «شرلوک هلمز» (نسخه جدید و قدیمی). که البته در نسخه قدیمی کلاسیکتر و نزدیکتر به «چاقوها بیرون» است و در نسخه جدید دورتر و کمی علمی تخیلی.
نگرشهای نقادانهای که میتوانید دنبالش کنید...
فیلم بهشدت نگاه جامعهشناسانه کلاسیک مولف را در بر دارد. نگاهی که بین فقیر و غنی در داستانهای بریتانیایی اصل طلایی محسوب میشود. به همین علت میتوان چنین دیدگاهی را در بازنگری اثر دنبال و واکاوی کرد.
*سیدسعید هاشمزاده
ارسال نظر