سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۵

به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی؛

خود تحقیری هویتی و ملی در «مهمانخانه ماه نو»

فیلم سینمایی «مهمانخانه ماه نو»

سینماپرس: فیلمساز به هیچ وجه فیلم ساختن مسئله‌اش نبوده و قصد داشته فیلمی ضدایرانی بسازد و تأسف‌بار اینکه در رسیدن به این مقصود از مشاورانی با هویت ایرانی سود برده‌است!

به گزارش سینماپرس، فیلم «مهمانخانه ماه‌نو» محصول مشترک ایران و ژاپن چهارمین فیلمی است که بدون اکران در سینماها اکران آنلاین شده‌است. این فیلم را تاکفومی تسوتسویی، فیلمساز ژاپنی ساخته که البته سوابق این فیلمساز در هیچ جا ثبت نشده و برای همین نمی‌دانیم این فیلم چندمین اثر اوست، مهمانخانه ماه‌نو اثری سطحی و خام است. فیلمی که حتی نمی‌تواند تلویزیونی باشد و چه خوب که در اکران آنلاین نمایش داده‌شد؛ چراکه چارچوب و مختصات ساختاری این اثر ربطی به قاب سینما ندارد، در خبرها آمده که تسوتسویی به دلیل علاقه‌اش به فرهنگ ایران این فیلم را ساخته است! کدام فرهنگ ایرانی؟ این فیلم کاملاً ضدفرهنگ است و تأسف‌انگیز است که سازمان سینمایی ارشاد اجازه می‌دهد، یک فیلمساز ژاپنی با ساختن فیلم، فرهنگ یک مملکت را زیر سؤال ببرد. البته شاید اگر این فیلمساز بدون مشاور ایرانی فیلم خودش را می‌ساخت تا این حد تلخ و مشمئز کننده از کار در نمی‌آمد؛ چراکه طیفی از سینماگران ایرانی بیش از همه به سیاه نشان دادن جامعه ایران تمایل نشان می‌دهند.

فیلم، مشاور فیلمنامه و کارگردانی ایرانی داشته‌است، اما انگار مشاوران هم نتوانستند فرهنگ مملکت‌شان را به فیلمساز خارجی تفهیم کنند، اثری که ضداخلاقی و ضدایرانی است از جایی شروع می‌شود که مونا دختر ۲۰ ساله در اداره منکرات است و مادرش نوشین او را آزاد می‌کند، چرا؟ نمی‌دانیم! در ادامه موضوع کیست زنانه نوشین مطرح می‌شود که معلوم نیست چه کارکردی دارد، شوخی‌های نوشین و مونا در ماشین به عنوان یک مادر و دختر به شدت زننده است، داستان از جای اشتباهی شکل می‌گیرد چرا نوشین باید نصف شب به آن هتل به دیدن آقای تاناکا برود؟ که مونا به این رفت و آمد شک کند؟ نگاه فیلمساز به خانواده و هویت انسانی به شدت ضداخلاقی است، مونا دوست پسر خود را در نبود مادرش به خانه می‌آورد و او را در کمد پنهان می‌کند، مونا و سهند می‌خواهند از ایران بروند و دوباره یک سکانس طولانی از مونا و سهند در خانه می‌بینیم. فیلمساز چه اصراری به نمایش این خرده روایت‌ها دارد، به نظر می‌رسد این فیلم می‌توانست در ۱۰ دقیقه به مقصد نهایی اش برسد، اما آن قدر کش آمده که خط روایی گم شده است، از جایی که مونا موضوع مرد ژاپنی را می‌فهمد مخاطب دچار کلافگی می‌شود، رفتن مونا به خانه مادر بزرگش و خانه رؤیا نکته‌ای به فیلم اضافه نمی‌کند، فیلمساز سعی دارد موضوع فیلم را حساس جلوه بدهد، اما موضوع آنچنان هم جدی نیست که مخاطب در تعلیق قرار بگیرد این تعلیق که آن مرد ژاپنی چه رابطه‌ای با نوشین دارد، اساساً برای یکی دو دهه پیش است، موضوع پیش آمده آنقدر ناچیز است که اگر نوشین حقیقت را به مونا می‌گفت هیچ اتفاقی پیش نمی‌آمد، در هر حال هم اتفاق عجیبی رخ نمی‌دهد، جز اینکه کشور ژاپن خواسته است فیلمی محصول مشترک بسازد و در آن ایران را بکوبد. زنی باردار از سوی شوهرش رها می‌شود و برای کارگری به ژاپن پناه می‌برد و در آنجا مردی کارخانه‌دار از زن نگهداری می‌کند و به زن پول می‌دهد که بچه تازه متولد شده‌اش را نگهداری کند! چه ننگی بالاتر از این! در چند سکانس نوشین و مرد ژاپنی را در فلاش بک کنار هم می‌بینیم. مرد ژاپنی پولدار و کارخانه‌دار است، اما آدم‌های ایرانی فیلم منفعل و بی‌هویت‌اند، نوشین انگار معلم مدرسه است، اما او را در حال تدریس نمی‌بینیم، مونا و سهند دانشجوی دانشگاه سراسری علامه طباطبایی هستند، اما آن‌ها را به عنوان یک دانشجو سر کلاس نمی‌بینیم و قصد دارند که به کانادا بروند، سهند چگونه توانسته وارد دانشگاه سراسری بشود؟ جوانی با این تیپ و شخصیت ناهنجار چگونه می‌تواند دانشجوی یک دانشگاه مهم باشد او بیشتر به لات‌ها شباهت دارد، اواخر فیلم که گم می‌شود دیگر حرفی از او نیست و چه جالب که در انتهای فیلم نوشین و مونا در مسافرخانه باهم آشتی می‌کنند و نوشین هم کیستش را عمل می‌کند، به نظر می‌آید این فیلم یک شوخی بی‌مزه با ایران است. فیلمساز چگونه به خودش جرئت داده فیلمی بسازد که در آن شخصیت ایرانی را خرد کند؟ و در آخر ما هیچ چیزی از پدر واقعی مونا نمی‌شنویم، احتمال دارد که داستان تعریف شده برای مونا دروغ باشد فیلمساز می‌توانست با فلاش بک پدر واقعی مونا را نشان بدهد، این راه درستی برای متقاعد کردن مخاطب بود، اما در شرایط فیلم نمی‌توانیم درک درستی از حرف‌های مرد ژاپنی داشته‌باشیم. اینکه در این همه سال مونا نخواسته از گذشته پدرش چیزی بداند هم از مسائل تعجب‌آور است.


مهمانخانه ماه‌نو از نظر محتوا با آسیب‌های جدی مواجه است به طوری که نمی‌شود ابعاد و چارچوب ساختاری آن را درک کنیم. موضوعی که برای فیلم در نظر گرفته شده به شدت سطحی به نظر می‌رسد فیلمساز به هیچ وجه فیلم ساختن مسئله‌اش نبوده و همانطور که گفته شد قصد داشته فیلمی ضدایرانی بسازد. توجه به گریم نوشین در زمان حال و گذشته (۲۰ سال) هیچ نوع تغییری در چهره او رقم نمی‌زند. کشدار و کند بودن فیلم هم با تدوین سامان نگرفته است، بازی‌ها به‌شدت بد است به خصوص مهناز افشار در ایجاد احساس خود در مقابل دخترش، این بدترین تجربه بازی برای افشار محسوب می‌شود و این اثر بدترین تجربه همکاری ایران و ژاپن در فیلمسازی است؛ چراکه اگر این فیلم را یک فیلمساز ایرانی ساخته بود، می‌توانستیم بگوییم این اثر یک ملودرام اجتماعی است، اما زمانی که یک فیلمساز خارجی به خودش اجازه می‌دهد فرهنگ و شرف ایرانی را زیر سؤال ببرد، جای تعجب دارد که چرا چنین فیلمی باید ساخته شود. این سؤالی است که مدام پرسیده می‌شود و گوش شنوایی از سازمان سینمایی برای آن وجود ندارد.

*جوان

نظرات

  • محمد ۱۳۹۹/۰۷/۲۷ - ۲۳:۱۶
    3 0
    بهترین نقدی بود ک ازین فیلم خوندم.کاملا موافق بودم.فیلم بی سروتهی بود واقعا.اصلا مهمانخانه ته فیلم چی بود جریانش.اسم فیلمم ک اصلا معلوم نبود چ سنخیتی داشت با محتوای فیلم
  • ایرانی ۱۳۹۹/۰۸/۰۷ - ۱۸:۲۰
    4 0
    کاملا موافقم، گند زدن به شرف ایرانی جماعت

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.