به گزارش سینماپرس، سعید مستغاثی نویسنده این کتاب، پیش از این نیز کتابهای «حکایت سینماتوگراف» درباره تاریخ سینمای ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین «فرانکلین در تهران» درباره پروژه موسسه فرانکلین در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد را برای همین مجموعه نیمه پنهان و دفتر پژوهشهای موسسه کیهان به رشته تحریر درآورده بود.
در کتاب «برگهای گمشده از تاریخ تمدن اسلامی» گویا قرار است به تاریخ تمدن اسلامی از زاویهای جدید و تازه پرداخته شود، اگرچه پیش از این نیز آثار چندانی درباره این تاریخ منتشر نشده و یا ما از آن بیاطلاعیم. اما مطالعات و پژوهشهای نویسنده کتاب که پیش از این نیز یک مجموعه مستند ۳۰ قسمتی در همین موضوع تحت عنوان «تمدن آسمانی» برای تلویزیون ساخته بود، میتواند پشتوانه مناسبی برای مجموعهای مکتوب درباره تاریخ تمدن اسلامی باشد. برای اطلاعات بیشتر درباره این کتاب جدیدالانتشار، با نویسنده آن گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید:
خیلی صریح شروع کرده و سریع میرویم سراغ اصل مطلب. اولا چرا برگهای گمشده؟
بسمالله الرحمن الرحیم. عرض شود شاید این موضوع چندان برای خوانندگان گرامی جا نیفتند که بله تاریخ تمدن اسلامی به طرز شگفتآور و سؤالبرانگیزی از مجموعه تاریخ تمدن حذف شده بود. نه امروز و دیروز و سی چهل سال قبل و حتی در صد سال اخیر، بلکه حدود ۴۰۰- ۵۰۰ سال است که این تاریخ حذف و سانسور شده یا تحریف گردیده و یا به صفحات بسیار اندکی، محدود شده است.
اینکه توسط چه فرد یا افراد و یا گروه و دستهای و با چه نیت و هدف و مقصدی این حذف و سانسور صورت گرفته، بحث دیگری است که جای خود و فرصتی دیگر را میطلبد. اما فقط بهعنوان شاهدی بر این مدعا خدمتتان عرض کنم که تاریخ تمدن اسلامی آنچنان از دل تاریخ تمدن بیرون کشیده شد و حذف گردیده که «جرج سارتن»، معروف به پدر تاریخ علم میگوید هنگامیکه میخواسته درباره تاریخ علوم تحقیق کند، آنچنان طی سالها سیاهی قرون میانی را در مغزش جا انداخته بودند که قصد داشته پس از مطالعه و تحقیق و پژوهش درباره علم در دوران باستان، یک مرتبه به روزگار پس از رنسانس جهش کرده و اساساً دوران قرون میانی یا همان قرون وسطی که اساس تمدن اسلامی را دربر میگرفت، نادیده بگیرد! اما بعدا کنجکاو میشود که در این دوران قرون میانی یا قرون وسطی چه اتفاقاتی افتاده. پس شروع به تحقیق و پژوهش درباره آن دوران میکند و متوجه میشود چه دوران عظیم و حیرتانگیزی بوده و علم و تمدن در آن دوران در حیطه و قلمرو تمدن اسلامی چه پیشرفتهای شگرفی داشته است.
این یک نمونه و نمونه دیگر پرفسور «زیگرید هونکه»، مورخ و پژوهشگر مشهور آلمانی است که رساله دکترایش را درباره تمدن اسلامی نوشت. او هم از انگیزههایش در این مورد میگوید که وقتی برای تحقیق درباره ریشه پدیدههای مختلف تمدنی همراه گروهی مطالعه میکردند، در مورد بسیاری از این پدیدهها مثل بیمارستان و دانشگاه به نتیجه نمیرسیدند. آنها برای یافتن ریشههای تاریخی آن پدیدهها به هر دری زده و به هر کجا مراجعه کردند و آن ریشهها را در هر سرزمین و ملتی جستوجو نمودند به جز سرزمینها و ملل اسلامی! هونکه مینویسد دلیلش این بود که آنچنان به دروغ در ذهن پژوهشگران و محققان جا انداخته بودند که اسلام و ملتهای اسلامی، عقبافتاده و در تضاد با علم و هنر بودهاند که اصلا در مخیّله آنها هم نمیگنجید که ممکن است مثلا ریشههای پدیدههایی مانند بیمارستان و دانشگاه از اسلام و سرزمینهای اسلامی بیاید و اصلا تمدنی به نام تمدن اسلامی وجود داشته باشد.
این القائات و تحریفاتی که میگویید، چگونه حتی دانشمندان و محققین معروف و معتبری مانند جرج سارتن و زیگرید هونکه را هم تحت تأثیر قرار داد؟ مگر در تاریخ چه نوشتند و چه گفتند؟
آنها سعی کردند علاوه بر حذف تاریخ تمدن اسلامی از صفحات تاریخ، به جای آن، تحریفات ناجوانمردانهتری را به اسلام و مسلمانان نسبت دهند. از جمله مسلمانان را وحشی و بربر خواندند و با دروغ و فریب در کتب تاریخی گنجاندند که گویا مسلمانان با فتح هر سرزمین و کشور، به غارت و چپاول منابع مادی و فرهنگی آنها میپرداختند و از جمله نوشتند و القاء کردند که گویا به هنگام فتح ایران و مصر، کتابها و کتابخانههای بسیاری را سوزانده و خراب کرده و حتی تمدن باشکوه ایران باستان و مصر باستان را نابود ساختند! و متأسفانه این دروغ بزرگ را آنقدر گفتند و نوشتند که به تدریج بسیاری از مسلمانان و حتی خود ما نیز باور کردند!!
به اینترتیب القاء نمودند که اسلام با هرگونه تمدن و علم و فرهنگ در تضاد است. برهمین اساس، همان کانونهایی که بقای خویش را در فنای اسلام میدیدند، مسلمانان را افرادی بیفرهنگ، غیرمتمدن، عقبافتاده، واپسگرا و... نشان دادند که بایستی خود را با تمدن غرب سازگار کرده تا به اصطلاح در جامعه جهانی پذیرفته شوند!! به این ترتیب نوعی خودباختگی و هویتباختگی و حقارت و عدم اعتماد به نفس را به عمق جان نسل جدید مسلمانان تزریق کردند تا دیگر نتوانند قد علم کرده و در مقابل شرارتهایشان بایستند.
در حالی که همانطور که عرض شد، بر اساس اسناد و حتی منابع مستند و معتبر خود غربیها، واقعیت دقیقاً برعکس آنچه آنها وانمود میکردند، بوده و هست و حداقل نشانههای متعدد مکتوب و غیرمکتوب اعم از بناها و اماکن باقیمانده از دوران طلایی تمدن اسلامی، نشانگر آن است که آنچه تحت عنوان تاریخ تمدن به خورد ملتها داده شده، کاملاً فریبکارانه و تحریفگرانه بوده است.
پس لااقل دیگر امروز تاریخ تمدن اسلامی، موضوع پنهانی نیست و به اصطلاح برگهای گمشدهای ندارد که شما بخواهید آن را پیدا کنید!
از قضا چنین نیست یعنی علیرغم همه زحماتی که برخی محققین و پژوهشگران کشیدند تا تاریخ تمدن اسلامی را از محاق تحریف و سانسور بیرون آورند اما تاریخ فوق همچنان در روایتهای رسمی و آکادمیک تاریخ تمدن در محاق است و سانسور میشود.
اگرچه کتب مختلف محققان و پژوهشگران خارجی از جمله «جرج سارتن»، «آلدو میه لی»، «آدام متز»، «زیگرید هونکه»، «ژوزف بورلو»، «ویل دورانت»، «کریستن سن»، «ارنست کوئل»، «روبرت ایروین» و «کریستین پرایس» و... گوشههایی از تاریخ تمدن اسلامی را متذکر شدند و بسیاری از دستاوردهای تمدنی بشر امروز را حاصل همان تمدن دانسته و حتی وقوع رنسانس را بدون تحقق ۱۰ قرنی تمدن اسلامی، امری ناممکن به شمار آوردند اما جریان اصلی آکادمیک و رسانهای برای آنکه اولا تاریخ اسلام را تحریف کرده و آن را از همه مفاخر و ظرفیتها و مصادیق اجراییاش خالی کرده و دینی ارتجاعی و عقبافتاده و مخالف با علم و هنر جلوه بدهد، دست به تحریف تاریخ زد و همه افتخارات و دستاوردهای تمدن اسلامی را به غرب نسبت داد تا به دروغ غرب را واضع و مبدع هرگونه تمدنی نشان دهد و نسل جدید را از گرایش به اسلام بازداشته و همه آمال و آرزوهایشان را در تمدن غرب به رخ بکشد.
در نهایت وقتی برخی از وقایع یادشده را نتوانستند پنهان سازند، پردهای دیگر را ساز کردند و آن را نتیجه دانشمندان ملیتهای مختلف درون تمدن اسلامی معرفی کردند تا باز هم این حقیقت مسلم را پنهان سازند که اسلام موجب و باعث اصلی همه این پیشرفتها و تمدن سازیها بوده است. حتی در مسیر این دروغ بزرگ تاریخی تا آنجا پیش رفتند که برخی از دانشمندان و هنرمندان یاد شده را به خود متعلق دانسته و خالی از انگیزههای دینی و اسلامی نشان دادند! مثل خیام و ابن سینا و مولوی و... که حتی دربارهشان کتاب نوشتند و نمایش اجرا کردند و فیلم ساختند.
یعنی همین امروز هم مرور تاریخ تمدن اسلامی در آموزشهای آکادمیک ما وجود ندارد؟
متأسفانه همینطور است. شاید در برخی دانشکدهها و فقط در حد دو واحد درسی اختیاری ارائه شود. کار به جایی رسید که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۵ و در دیدار روسای دانشگاهها با ایشان، به اعتماد به نفس و غرور ملی دانشجوی امروز اشاره کردند که به دلیل تبلیغ صرف دانشمندان و مخترعان و مکتشفان غربی و پنهان داشتن خیل عظیم دانشمندان اسلامی، این غرور و اعتماد به نفس از بین میرود. ایشان مثال زدند که شناخت دانشجوی ما از خیّام دانشمند و ریاضیدان بزرگ در حد کوزه گلی است و اضافه کردند «اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود اگر دانشجوی ما سابقه علمی، گذشته علمیومیراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند».
رهبر معظم انقلاب پس از این انتقادات تأکید کردند: «این از جمله کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار
باید بشود».
اما واقعاً چقدر به این فرمایش رهبر انقلاب در طی این ۱۴- ۱۵ سال که از آن تاریخ گذشته، توجه شده است!؟
مقام معظم رهبری چندین بار به اهمیت شناخت تاریخ تمدن اسلامی اشاره داشتهاند، مثلا در دومین نامه روشنگرانه خود خطاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی، به تاریخ اول بهمن ۱۳۹۳، پس از توصیه به مراجعه مستقیم به قرآن مجید و همچنین مطالعه تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی ایشان، آنها را به پاسخ این پرسش ارجاع دادند که «اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران راتربیت کرد؟»
همچنین در دیدار رمضانی مسئولان و کارگزاران نظام با ایشان در سال ۱۳۹۶، یکی از ۳ عنصر اصلی هویت ملی را در کنار اسلام و انقلاب، «عمق تاریخی» یا «ریشهداری در تاریخ» و یا همان تاریخ تمدن اسلامی یعنی دورانی که «نیروهای انسانی ما در طول تاریخ دارای افکار بلندی بودهاند در بخشهای مختلف: در فلسفه، در علم، در فناوری» تعریف کردند.
یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۰
«سعید مستغاثی» تشریح کرد:
برگهای گمشده از تاریخ تمدن اسلامی
سینماپرس: کتاب «برگهای گمشده از تاریخ تمدن اسلامی»، تازهترین و شصت و پنجمین اثر از مجموعه «نیمه پنهان» است که به تازگی از سوی «دفتر پژوهشهای موسسه کیهان» انتشار یافته.
ارسال نظر