به گزارش سینماپرس، بازار کتاب نوجوان به ویژه در بخش ترجمه این روزها پر شده از کتابهای ژانر وحشت؛ به گونهای که امروز، یکی از گستردهترین رویکردها در ادبیات کودکان ژانر وحشت است. آثار زیادی در این ژانر برای کودکان و نوجوانان نوشته و ترجمه شده است. این گونه ادبی در ایران از نیمه دوم دهه ۷۰ با ترجمه آثار غربی در ادبیات کودکان و نوجوانان رونق گرفت. با این حال بسیاری از نویسندگان و مترجمان ادبایت کودک و نوجو. ان معتقدند در این تکتازی ژانر وحشت ادبایت کودک و نوجوان بیش از همه به ادبیاتی واقعگرا، انسانی و اخلاقی نیازمند است.
مجید عمیق مترجم ادبایت کودک و نوجوان یکی از مترجمانی است که به ادبیات واقعگرا دلبستگی خاصی دارد و شاید این دلبستگی حاصل علاقهاش به علوم تجربی باشد که در ترجمه کتاب های علمیاش شاهد آن هستیم. او همچنین به دلیل حضور در کانون پرورش فکری و مجلات رشد و کیهان بچهها، عمیقا دلبسته آموزههای اخلاقی است که در ترجمههایش هم این آموزهها از محورهای اصلی متن هستند.
انتشارات نیستان این روزها چاپ دوم کتاب «درخت بید آبیرنگ»، دوریس گیتس را با ترجمه مجید عمیق پس از ۱۸ سال در دست انتشار دارد. به این مناسبت گفتوگویی با این مترجم توانای ادبایت نوجوان داشتیم. عمیق معتقد است که مرگ ادبیات کودک و نوجوان از دهه ۷۰ شروع شد و حالا زنگ خطر به صدا درآمده است و مسئولان تازه متوجه شدهاند چه کردهاند. این گفتوگو با شرح ذیل است:
* تسنیم: آقای عمیق داستان این رمان به نوعی اشاره به یک دوره تاریخی خاص دارد، درباره این کتاب و موضوع آن بفرمایید؟
موضوع این کتاب به دهه ۱۹۳۰ میلادی یعنی زمانی که بحران اقتصادی بزرگ یا رکود اقتصادی بزرگ ابتداد امریکا و سپس به سایر کشورها سرایت پیدا کرد، آن زمان در فقر و بحران تورم کمرشکن عمده کشورهای دنیا دست و پا میزدند، به گونهای که از آن به عنوان بزرگترین بحران در تاریح ایالات متحده نام بردهاند. هزاران کارگر بیکار شدند، خشکسالی آمد و همه این بیکاران خانه به دوش به سمت ایالتهای مختلف برای کار کردنهای فصلی رفتند.
موضوع رمان در ارتباط با دختری به نام جنی است که همراه خانوادهاش زندگی خانه به دوشی را تجربه میکنند، این دخترک معصوم در رویا و آرزوی سکونت دائمی است، این خانه به دوشی چنان در سطرسطر این داستان عاطفی، اجتماعی و واقعگرا مشهود است که مخاطب با آن همذاتپنداری میکند. تنها دارایی این دخترک یک قاب کوچکی است که روی آن یک رودخانه یک کلبه چوبی و سه آدمک نقش بسته است، دخترک این عکس را در آرزوهای خود به عنوان خانه خیالی خود میداند و رویایش این است که در واقعیت نیز تحقق پیدا کند.
* تسنیم: آقای عمیق چه شد که به سمت ترجمه این داستان آنهم در دهه ۸۰ رفتید؟
این کتاب، داستانی عاطفی، اجتماعی و واقعگرایانه دارد، بر خلاف رمانهای امروز که از خونآشامها و هیولاها لبریز هستند، اینگونه داستانها آرامش روحی و معنویت و قداستی را به خواننده منتقل میکنند که خواننده بعد از تمام شدن آن به فکر فرو میرود. "درخت بید آبیرنگ" در حقیقت نسخه نوجوانانه "خوشههای خشم" است.
من ۱۶ عنوان رمان دارم همه این رمانها در کنار هم به مانند دانههای تسبیح هستند که نخ متصلکننده نیز معنویت عاطفه و مسائل روحی و اجتماعی است. من خودم را ماشین ترجمه نمیدانم، به چهارچوبهایی در ترجمه پایبند هستم. یک اثر وقتی با تار و پود ارزشهای انسانی درآمیخته باشد، مخاطب جهانی دارد، دیگر ربطی به ملیت و کشور ندارد.
من در زمان انتخاب کتاب برای ترجمه به این نکته توجه میکنم که با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان و جامعه انتخابم را انجام دهم. بر این اساس همواره تلاش میکنم در قالب کتابهایی که ترجمه میکنم محتوا و اطلاعات جدیدی را در اختیار مخاطبانم قرار دهم و موازیکاری نکنم.
* تسنیم: همانطور که اشاره کردید، ادبیات کودک و نوجوان سرشار از ژانر وحشت شده است، در حالیکه دنیای امروز بیش از هر چیز دیگری نیازمند مفاهیم انسانی و اخلاقی است، اما چرا نویسندگان و ناشران ما به سمت کتابهایی غیر از این میروند؟
وقتی مترجم بیسواد و ناشر سودجو در جامعه رشد پیدا کند، وقتی نهادهای فرهنگی ما زیرساختهای لازم را فراهم نمیکنند، جلساتی که تشکیل میدهند، صرفاً فرمایشی است، افراد پخته، متعهد و با سواد چندان به بازی گرفته نمیشوند، نهادهای فرهنگی برای پرکردن بیلان کاری جلسات فرهنگی تشکیل میدهند، عاقبت همین میشود.
در دورهای در ادبیات کودک و نوجوان کتابهای کمیک رواج یافت، همه به سوی این گونه شتافتند، در دورهای هم ژانر وحشت.
مرگ ادبیات کودک در دهه ۷۰ آغاز شد
* تسنیم: وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در دوره فعلی چگونه است؟ چه اندازه میتوان به کیفیتر شدن این ادبیات در سالهای آتی امید داشت؟
هه ۶۰ اوج ادببات کودک و نوجوان در ایران بود، اما از دهه ۷۰ به بعد مرگ ادبیات کودک و نوجوان ما شروع شد، امروز در دهه ۹۰ زنگ خطر به صدا درآمده است و تازه مسئولان فرهنگی فهمیدهاند که جه کار نکردیم، چه سهلانگاریهایی که نکردیم، الآن به خودشان آمدهاند که تن بیمار ادبیات کودک آنچنان به ویروس و میکروب آلوده شده که هر چه آنتیبیوتیک تزریق کنیم، جواب نمیدهد.
ما راه دشواری پیشرو داریم، اعتقادم بر این است که پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب، هرچه از بعد کمی و علوم و فنون ادبیات ما غنی شده است، در بعد داستان ضعیف هستیم. در ادبیات داستانی پول حرف اول را میزند، چه کتابی بیشتر میفروشد؟ نویسندگان وقتی میخواهند زندگینامه بنویسند، میپرسند، چقدر میدهی؟ چند صفحه بنویسم؟
* تسنیم: به نظر میرسد بخشی از این ضعف به نبود نقد مرتبط باشد؟
بله، لازمه رفع این ضعف نقد و بررسی است، آنهم در جلساتی در صدا و سیما و در ساعات زنده، نه ساعات مرده مثل ۱۲ شب. باید از افراد لایق و شایسته که جهان شمول فکر میکنند، نه خیلی بسته و محدود و نه متاثر از غرب دعوت کنیم و بدور از حاشیههای رانت و دوستبازی و رابطهها به پالایش ادبیات کودک و نوجوان بپردازیم.
جایگزینی برای ژانر وحشت ایجاد نکردیم
* تسنیم: آقای عمیق بسیاری از ناشران و نویسندگان معتقدند که سلیقه مخاطب نوجوان امروز به سمت هیجان صرف و ژانر وحشت کشیده شده است و اگر چیزی جز این منتشر شود، نوجوان امروز آن را پس میزند، نظر شما در اینباره چیست؟
این نتیحه سیاستهای غلطی است که در سالهای گذشته داشتهایم، وقتی تنها چیزی که عرضه شده در بحث ترجمه فقط ژانر وحشت بوده، مخاطب با عرضه دیگری مواجه نبوده است که بخواهد انتخاب کند، وقتی جایگزینی برای آن نداریم، طبیعی است که به این سمت گرایش پیدا میشود. من نمیگویم ژانر وحشت بد است و نباید انواع ژانرها را داشته باشیم، من میگویم باید آنقدر عرضه کنیم که بهترینها انتخاب شوند.
ارسال نظر