به گزارش سینماپرس، مهدی رحمانی با اشاره به وضعیت تولید سینمای ایران و نبود رونق در عرصه اکران گفت: سینمای ایران در زمینه تولید و اکران و جشنواره با سازوکارهایی متفاوت از همه جای دنیا اداره میشود. سینمای ایران یک هنر وابسته به پولهای دولتی است که هیچگاه دغدغهای برای بازگشت سرمایه وجود ندارد. واقعیت این است سرمایههایی که هیچگونه توضیحی برای خرج کردن آن وجود ندارد سینمای ایران را تنبل کرده است. بر خلاف تمام کشورهای دنیا که برای تمام تولیداتشان توجیه اقتصادی دارند و روی بازگشت سرمایه آن فکر میکنند، سینمای ایران برای به دست آوردن بودجه یک فیلم و تلاش برای سودآوری هیچ زحمتی نمیکشد.
وی افزود: وقتی در مرحله تولید به سودآوری فکر نمیکنیم و با هر شیوهای فیلمها ساخته میشوند، آنوقت سرنوشت اقتصادی یک فیلم دیگر وابسته به اکران نیست. در واقع اکران شدن یا نشدن یک فیلم دیگر محل بحث نیست. چون به نظر میرسد تمام جنبههای تبلیغاتی و اقتصادی در زمان تولید شکل میگیرد و فیلمساز و صاحبان آثار برای نمایش فیلم هیچ دغدغهای ندارند. هیچ کشوری به اندازه ایران در زمان کرونا مشغول تولید فیلم نیست. حتی آمریکا و هندوستان که صاحب صنعت بزرگی در فیلمسازی هستند در این شرایط که مردم کمتر به سینما میروند، تولیدات خودشان را متوقف کردند ولی با کمال تعجب میبینیم در ایران تولیدات بسیاری در حال تصویربرداری است و از سویی سالنهای سینما به دلیل اکران نشدن فیلم خوب در حال تعطیلی است.
کارگردان فیلم سینمایی «کارت پرواز» گفت: مدیریت سینما در کشور مانند دیگر بخشهای مدیریت فرهنگی بیشتر از آنکه با نگاه کیفی به آثار نگاه کنند تنها دغدغه آمار و ارقام را دارند و کمیتگرا هستند. مدیران سینمایی به این فکر میکنند در دوران مدیریتشان سالانه یک تعداد مشخصی فیلم ساخته شود. حالا اینکه سرنوشت فیلم بعد از ساخت چه میشود دیگر مهم نیست. در همین شرایط کرونا شاهد هستیم تولید فیلمهای سینمایی ادامه دارد ولی در اکران خبری از نمایش فیلمها نیست و سالنهای سینما نیمه تعطیل هستند.
وی با انتقاد به برگزاری جشن تقدیر از افتخارآفرینان سینمای ایران که در روز ملی سینما اتفاق افتاد، گفت: مدیران سینمایی بیشتر از آنکه به فکر رشد اقتصادی صنعت سینما باشند، نگاهشان به نمایشهای جشنوارهای و برگزاری مراسمهای بیدلیل است. شاهد مثالش هم همین جشنی بود که در روز ملی سینما به مناسبت افتخارآفرینی در عرصه جهانی برگزار شد. برنامهای که دلیل و توجیه مشخصی ندارد و حتی توضیح درستی برای اجرای آن وجود ندارد. انگار مدتی بود که برخی از مدیران و سینماگران دلشان برای یک دورهمی تنگ شده بود. اصلا مگر میشود بازه زمانی برای افتخارآفرینی در عرصه جهانی تعریف کرد و گفت تمام فیلمهایی که در یک سال گذشته جایزه بردند تجلیل میشوند؟ پس با این حساب اگر عباس کیارستمی در قید حیات بود و تنها نخل طلای جشنواره کن را برای سینمای ایران کسب کرد و یا اصغر فرهادی که اسکار برده است به این دلیل که در بازه زمانی این مراسم نبوده است افتخار آفرینی نکردهاند؟ این نشان میدهد این رفتارها بدون هیچ گونه پشتوانه فکری و متر و معیار مشخص تنها با این هدف که یک برنامهای برگزار بشود شکل گرفته است که برای سینمای ایران جای تاسف دارد. اینکه برخی فکر کنند با دعوت از چهار تا بازیگر مطرح و عکس یادگاری گرفتن میتوانند بر روی مشکلات بسیار زیاد سینماگران و سینمای ایران سرپوش بگذارند و به مدیران بالا دستی آمارهای کاذب بدهند نشان میدهد برخی از مدیران دوست ندارند با واقعیت روبرو شوند. واقعیت امروز سینمای ایران ورشکستگی ناشی از شیوع ویروس کرونا است. سالنهای سینما تعطیل است و بسیاری از پرسنل این سالنها تعدیل شدند. امنیت شغلی بسیاری از افراد شاغل در سینما به خطر افتاده است و در چنین شرایطی برگزاری جشنی که هیچ هدفی را به غیر از چند عکس یادگاری دنبال نمیکند؛ یک خطای مدیریتی است.
رحمانی افزود: با توجه به ماندگاری ویروس کرونا به نظر میرسد در خوشبینانهترین حالت تا یکسال آینده شرایط زندگی و کسب و کارها به حالت عادی باز نگردد. ای کاش در این شرایط مدیران سینمایی به جای آنکه به فکر پر کردن فهرست تولیدات سالانه برای برگزاری جشنواره باشند، فکری برای بحران سالنهای سینما کنند. در این شرایط حتی کمدیهایی که به امید فتح گیشه هم ساخته میشد نمیتواند جوابگوی نیاز مخاطب باشد. ضمن آنکه سینمای مستقل و هنری ایران زیر بار گرانی تولید فیلم در حال نابودی است و انگار دیگر برای کسی مهم نیست در این کشور کسی فیلم مستقل و دغدغهمند بسازد.
کارگردان فیلم «برف» در پایان گفت: سینمای ایران مانند سازههایی که با چوب کبریت ساخته شده است با هر تلنگر و اشارهای فرو میریزد و کرونا حکم همان وزش بادی را داشت که واقعیتهای مشکلات سینمای ایران را عیان کرد. پیش از اینکه ویروسی به اسم کرونا جهان را دربربگیرد فیلمسازان مطرح و صاحب اندیشه گوشه نشین شده بودند و نظام سرمایهداری با غلبه بر کلیت سینما اجازه نفس کشیدن به اندک نگاههای متفاوت و دغدغهمند را نداد. از یک جایی به بعد دیگر پول حرف اول را میزد و رقابت برای گرانتر شدن دستمزدها دیگر رمقی برای فیلمسازان مستقل باقی نگذاشت، چراکه با این ارقام نجومی نمیتوان به ساخت فیلم فکر کرد و هر روز تعداد فیلمهای مستقل در سینمای ایران کمتر میشود.
*ایلنا
ارسال نظر