به گزارش سینماپرس، افزایش مجموعههای داستانی که برای پخش ویژه شبکه نمایش خانگی تولید میشوند، باعث شده است، سریالهای شبکه نمایش خانگی مخاطبان میلیونی به دست بیاورند و همین موضوع نیاز به توجه بیشتر به محتوای این سریالها را یادآور میکند. به رغم اینکه برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی دارای ردهبندی سنی هستند، اما سخت میشود در یک نمایش خانگی بچهها را از جلوی تلویزیون دور کرد و مهمتر آنکه چرا باید سریالهای شبکه نمایش خانگی مناسب اعضای خانواده نباشد؟!
هم اکنون سریالهای «ملکه گدایان»، «قورباغه»، «سیاوش»، «خوب، بد، جلف...» و «میخواهم زنده بمانم» از دو پلتفرم مشهور شبکه نمایش خانگی به طور هفتگی پخش میشوند. از این میان سریال «خوب، بد، جلف...» فضای کمدی و فانتزی دارد و دیگر سریالها فضای درام و جدی دارند. نکته بارز در این سریالها شروع آنها همراه با خشونت تمامعیار است.
جاناتان فریدمن انسانشناس در پژوهشی با عنوان «بررسی خشونت رسانهای بر پرخاشگری روانی» نشان داده است که تماشای فیلمهای تلویزیونی و مدلهای به تصویر درآمده، پرخاشگری نوجوانان را افزایش میدهد، به ویژه زمانی که آن مدل رفتار پرخاشگرانه از خود بروز دهد یا از مجازات بگریزد، با این حال باید در نتیجهگیری قاطع از ارتباط بین تماشای خشونت تلویزیونی و رفتار خشونتآمیز محتاط بود. شاید نوجوانانی که زیاد تلویزیون و در نتیجه خشونت تلویزیونی تماشا میکنند، از سوی والدین خود مورد بیمهری قرار گرفته یا طرد شدهاند، از این رو بر اثر تماشای خشونت تلویزیونی، رفتار خشونتآمیز در آنها پرورش مییابد، بنابراین تماشای خشونت تلویزیونی یکی از چند متغیری است که به رفتار پرخاشگرانه کمک میکند.
خشونت پای تلویزیون
آغاز سریالهای «قورباغه»، «میخواهم زنده بمانم»، «ملکه گدایان» و «سیاوش» همراه با نمایش سکانسهای خشونتبار بود، به خصوص سریالهای «قورباغه» و «میخواهم زنده بمانم» که از نظر خشونت پیشاپیش دیگران هستند، خشونت را به عنوان بخش جدانشدنی از محتوای داستانی خود ارائه دادهاند.
محمدتقی فهیم با انتقاد از خشونت سریال «قورباغه» میگوید: «در سریال «قورباغه» به جز تیراندازی و قتل، فریادها و صداها، برخوردها و فضاسازیها هم نوعی خشونت را القا میکند. خشونت فقط کشت و کشتار نیست. این کارها همه چیزش خشن است. در پایان قسمت اول سریال چند نفر کشته میشوند و سریال با صحنههایی به شدت خشن و بینتیجه تمام میشود، به ظاهر میخواهد ایجاد تعلیق کند تا مخاطب برای تماشای قسمت بعد ترغیب شود، اما عملاً جز بحران و تأثیری نامطلوب بر مخاطب چیزی باقی نمیگذارد. هیچ ذهنیتی به مخاطب نمیدهد تا بفهمد این آدمها کدامشان اشتباه کردند و کدامشان مسیر درست یا غلطی را رفتهاند.
فهیم سپس یادآور میشود: سریالهای ما هیچ کدام در قسمت اول نتیجه حداقلی را به مخاطب نمیدهند و تمام کنشهای خشونتآمیز ادامه پیدا میکند تا در چندین قسمت بعد پیام مناسبی ارائه شود، در حالی که سریال سازی در جهان به این صورت است که در هر قسمت سیر حرکت قهرمان و ضدقهرمان طوری طراحی شده است که مخاطب تا حدودی متوجه داستان شده و نسبت به موضوع متنبه میشود. در سریالهای ما به ندرت این اتفاق میافتد.
وی همچنین با تأکید بر لزوم توجه بیشتر سازندگان، به اعمال محدودیت سنی برای تماشای آثار، در این زمینه چنین میگوید: در کشور ما الصاق محدودیت گروه سنی هنوز در آثار به درستی اعمال نمیشود و از طرفی در بین خانوادهها به طور کامل به عنوان یک فرهنگ جا نیفتاده است. در کشورهای خارجی سالها در این زمینه فرهنگسازی شده و برای خانوادهها هم جا افتاده که هر اثری مناسب یک گروه سنی است، اما، چون در کشور ما این موضوع جا نیفتاده است، هنرمندان موظف هستند در این زمینه دقت بیشتری کنند.»
تحریک به اعمال غیرقانونی در سریال
سعید عصمتی، تهیهکننده سینما بدون اشاره به نام سریال قورباغه میگوید: «اینقدر در این سریال خشونت، پرخاشگری، ناهنجاری و عدمتعادل وجود دارد که هر اعتراض، عدمعلاقه به فرد، مخالفت و... را به این تبدیل میکند که به مخاطب حق میدهد یک نفر باید به خاطرش کشته شود! این سریال عملاً به افراد دارای مشکلات اقتصادی و معیشتی میگوید اگر موفق نشدید، با کشتن و خونریزی به هدفتان برسید! وی ادامه میدهد: در زمانی که باید جامعه را از غم و اندوه دور کنیم و به ثبات و آرامش و امید و زیبایی برسانیم، مجوز چنین سریالی صادر میشود که فقط خون و خونریزی را نمایش میدهد، حتی اگر فقط یک جوان پس از دیدن این سریال تحریک شود و شخصی را به قتل برساند، پاسخگوی این مسئله چه نهاد یا شخصی است؟ این تهیهکننده میافزاید: این سریال به راحتی میگوید با اسلحه میتوانید آدم بکشید و اصلاً ترسی ندارد! آیا این دعوت آشکار به خشونت، بوی خیانت و نفوذ نمیدهد؟ عصمتی تصریح میکند: اعتراض و انتقاد باید در هر جامعهای باشد، اما نه از نوع خشونت و آدمکشی. این احتمال وجود دارد که برخی با دیدن چنین سریالی تحریک شوند و دست به کارهای غیرقانونی بزنند، اگر این اتفاق رخ دهد، چه فرد یا ارگانی میخواهد جلوی آنها را بگیرد؟»
شهرام خرازیها کارشناس ارشد رسانه میگوید: «خشونت موجود در سریالهای شبکه نمایش خانگی در حد همان خشونتی است که در سینما و تلویزیون ایران عرضه میشود. ممکن است در بعضی موارد دوز این خشونت در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل قورباغه افزایش داشته باشد، اما در نهایت اگر برآیند کلی محصولات این شبکه را در نظر بگیریم، تفاوت چندانی بین شبکه نمایش خانگی با سیما و سینما ملاحظه نمیشود. خشونت به هر حال از دیرباز تاکنون یک عامل جذابیت و فروش برای محصولات هنری محسوب شده و همچنان هم این نقش کلیدی را در تمام کشورهای تولیدکننده محصولات تصویری و نمایشی بر عهده دارد. صورت ظاهری قضیه این است که خشونت امری نکوهیده و مذموم است، اما در باطن و عمل، مردم واقعاً خشونت را دوست دارند. استقبال ایشان از فیلمها و سریالهای خشن خود بهترین گواه بر این ادعاست. گرایش کارگردانهای ایرانی به طرح موضوعاتی مثل شوخیهای جنسی، خشونت و خودکشی در آثار خود، عجیب نیست. این گرایش در همه کشورها دیده میشود و خاص کشور ما نیست، زیرا این موضوعات خواست مردم است و مشتری دارند.»
افزایش بیرویه خشونت در سریالهای شبکه نمایش خانگی، محصولاتی را که باید برای همه اعضای خانواده مورد مصرف قرار بگیرد محدود به بزرگسالان میکند و همین موضوع با ایجاد تناقض در نفس ایجاد شبکه نمایش خانگی، باعث دور شدن خانوادهها از آن میشود.
*جوان
ارسال نظر