به گزارش سینماپرس، سریال "گاندو" با حضور مأموران امنیتی در خانه یکی از مسئولان ارشد اقتصادی کشور آغاز شد که حکم بازرسی خانه او و دستگیری پسرش را داشتند، اما این مسئول نه تنها گارد میگیرد و از کار مأموران امنیتی عصبانی میشود، بلکه مرتب با دیگر مسئولان ارشد کشوری تماس میگیرد تا بتواند از این طریق راهی پیدا کند که هم خانهاش را بازرسی نکنند و هم فرزندش را دستگیر نکنند.
در ادامه داستان "گاندو"، فراز و نشیبهای یک عملیات پیچیده ضدجاسوسی با چنان ظرافتی روایت میشود که مخاطب را به خود سنجاق کرده و در پیچوخم ماجراهای مایکل هاشمیان و دیگر مهرههای یکی از مهمترین پروندههای امنیتی سالهای اخیر پیش میبرد.
جذابیت "گاندو" هم در مبتنیبودن آن بر واقعیتی بود که مردم کمتر از جزییاتش باخبر بودند، هم در پردازش دراماتیک این داستان واقعی. سریالی که در زمان پخش با حاشیههای زیادی همراه شد و حالا بازپخشش برای اولین بار از آنتن شبکه آیفیلم صورت میگیرد، آنهم در آستانه نمایش فصل دوم و از اینرو در پخش مجدد نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
افشار در پاسخ به سؤالی درباره چرایی انتخاب نام "گاندو" برای سریال، گفت: "گاندو" موجودی است که می تواند مدت زمان زیادی به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب ضربه اش را بزند. به همین دلیل هم به شکارچی کمینگر مشهور است و این با قصه ما و قهرمانهایش نسبت معناداری داشت و برای عنوان سریال انتخاب شد.
* شاید برای کارگردانی که سریالهای اجتماعی و خانوادگی مثل "کیمیا" یا "آنام" را در کارنامه خود دارد، رفتن به سراغ یک قصه امنیتی و اطلاعاتی ریسک به نظر برسد یا مثلا تغییر ژانری در مسیر کاری اش. آیا نگران این ریسک پذیری نبوده است؟ او در پاسخ به این سؤال گفت: راستش برای من دغدغهها و تجربههای شخصیام نسبت به یک سوژه یا موقعیت، مهمتر از ژانر آن است. اگر در قصه ای ردپایی از دغدغههای شخصی یا اتفاق و موقعیتی را که خودم تجربه کردهام ببینم، به آن قصه و سوژه احساس نزدیکی میکنم و انگیزه و میل به ساخت آن در من تقویت میشود. مثلاً یکی از انگیزههای من در سریال "کیمیا" به دلیل تجربه های شخصی بود که خودم در همین موقعیتها و اتفاقات داشتم. حتی یک کاراکتر ممکن است نمادی از خودم من یا اصلاً خود خودم باشد: مثل شخصیت کیوان در فیلم کیمیا. بنابر این وقتی فیلمنامهای به دستم میرسد که واجد این ویژگیها است و میتوانم با آن احساس همدلی و همذاتپنداری کنم، ریسک ساخت آن را میپذیرم.
کارگردان "گاندو" تأکید کرد: سریال "گاندو" قصهای داشت که دغدغه شخصی من بود. ضمن آن، قصه کار، هم جذابیت داشت و هم به مسائل عمومی جامعه امروز مربوط بود. حضور آرش قادری به عنوان نویسنده هم که سالهاست او و قلمش را میشناسم، اطمینان من در ساخت این سریال را بیشتر کرد.
او درمورد اینکه آیا واکنشها و حاشیههایی که در زمان پخش سریال پیش آمد یا اعتراض برخی سیاسیون نسبت به کار، این کارگردان را ناامید نکرده است، اظهار کرد: اصلاً. اتفاقاً یک سریال پویا و زنده با واکنشهای مختلف مواجه میشود و مخاطبان نسبت به آن خنثی و منفعل نیستند. حتی معتقدم برخی از این واکنش ها را باید به فال نیک گرفت؛ چون نشان می دهد سریال در تبیین و انتقال پیام خود موفق بوده. فارغ از نگاههای جناحی و سیاسی به نظر من گاندو یک مطالبه مردمی را مطرح می کرد و آن شفافیت و شفاف سازی بود. واقعیت این است که ما هرگز قصد برخورد و تخریب با چهره های دولتی را نداشتیم و به نظرم مسئولان باید سعه صدر بیشتری در نقدپذیری داشته باشند.
افشار افزود: ضمن اینکه "گاندو" بیشتر به هشدار به مسئولان پرداخته و اینکه باید مراقب کسانی باشند که ممکن است از آنها سوءاستفاده کنند. اگر عمیق و به دور از هیاهو به سریال نگاه کنیم، متوجه میشویم که قصه "گاندو" در جهت حمایت و دفاع از منافع ملی روایت میشود و نسبت به کسی سیاهنمایی نمیکند. باید بپذیریم که مسئله امنیت ملی یک امر فرافردی و فراجناحی است و محل مناقشه نیست.
کارگردان سریال جاسوسی معمایی "گاندو" با این تفسیر که گاندو به خیانت برخی شخصیتها اشاره میکند، موافق نیست. او در این خصوص توضیح داد: هرگز چنین نبوده است. ما قصد تخریب یا تضعیف هیچ شخصیت و گروه و تفکری را نداشتیم و نقد سریال ناظر بر کسانی است که با سوءاستفاده از برخی شخصیتها یا جایگاه مرتبط به برخی شخصیتها، خیانت میکنند. ضمن اینکه بسیاری از این نقدها قضاوت های زودهنگام درباره سریال بود و اگر صبوری میکردند تا قصه جلو برود، متوجه میشدند که رویکرد و نگاه سریال چیست.
اینکه آیا با توجه به ژانر سریال، صحنههای اکشن گاندو کم نبود؟ موضوع دیگری است که سازنده گاندو به این موضوع هم پاسخ داد: "گاندو" در واقع یک قصه جاسوسی و ضدجاسوسی است که از تعلیق پرشمار بهره میبرد و در سایه حرکت میکند. نباید آن را با قصههای پلیسی و جنایی متعارف یکی دانست که صحنههای اکشن زیادی دارند. ویژگی جاسوسان و ضدجاسوسان دوری از اکشن است. آنها بیشتر در کمین و کشف و جستوجو هستند و تلاش میکنند بدون هیاهو و چراغ خاموش حرکت کنند. اکشن در انتهای کار آنها و موقعی که دیگر جاسوسی و ضدجاسوسی به نتیجه رسیده، به وجود میآید و عملیات دستگیری و یا انهدام آغاز میشود. حتی در این زمان ممکن است دیگر جاسوسان و یا ضدجاسوسان حضور نداشته باشند و کار به دست واحد عملیاتی و نیروهایی مانند پلیس و نیروی انتظامی سپرده شود. اساساً جنس کار و عملیاتهای امنیتی متفاوت از کارهای پلیسی است که ما در فیلمها میبینیم.
یکی از ویژگیهای این سریال از حیث فنی و تکنیکی، نمایش تجهیزات پیشرفته امنیتی بود که نگاه مخاطب را خیلی به خود جلب کرد. او درباره این نکته که این مسئله چقدر با واقعیت انطباق دارد؟ تصریح کرد: با اطمینان میگویم که همه آنها برگرفته از واقعیت است و تازه ما با کمک مشاوران، به میزانی که اجازه نمایش داشتیم، از آنها استفاده کردیم. در واقع این بخش کوچکی از تجهیزات نیروهای امنیتی کشور بود و بیش از این اجازه نمایش نداشتیم. راستش را بگوییم تجهیزات و تکنولوژی امنیتی کشور حیرتانگیز است که به دلایل امنیتی نمی توانستیم آنها را نمایش دهیم.
او در پاسخ به این سؤال را که چرا به ساخت سریالهای امنیتی نیاز داریم، باید در دو علت جست. یکی به دلیل اهمیت و ضرورت این مسئله در عرصه عمومی بهویژه در جامعه امروز که مسائل امنیتی از اهمیت بیشتری برخوردار شده و دوم در اینکه این قصهها از حیث سینمایی و نمایشی جذابیتهای ویژهای دارند که هم میتوانند مخاطب را سرگرم کنند و هم به آنها آگاهی ببخشند و هوشیارشان کنند.
ارسال نظر