محمدرضا مهدویپور/ سطح نازل و کیفیت پایین برگزاری مناظرههای تلویزیونی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شاید تنها سخن مشترک میان تمامی نامزدهای شرکت کننده در این دوره از رقابتهای انتخاباتی باشد که به زبانهای مختلف بیان شده است. موضوعی که از یک سو به بیرغبتی رای دهندگان و کاهش مشارکت عمومی جامعه در انتخابات منجر خواهد شد و از سوی دیگر اسباب فروکاست اعتماد عمومی به رسانه ملی را رقم زده و در مجموع عوارض و آسیبها متعددی را چه در میان مدت و چه در بلند مدت، متوجه فرهنگ عمومی در جامعه خواهد ساخت.
در این میان کم و کیف برگزاری دومین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری با موضوع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را میتوان فُکاهی دردناکی قلمداد نمود که ضرورت تامل و پاسخگویی به چند پرسش اساسی را توسط متولیان امر و حتی کاندیداهای شرکت کننده، ضرورت میبخشد:
۱/ حداقل توقع جامعه از نامزدهای ریاست جمهوری این است که برای حل مشکلات داخلی در رابطه با هر یک از رکنهای قدرت شامل فرهنگ، سیاست، اقتصاد، امنیت و امور اجتماعی و ...، به تببین استراتژیهای مشخصی خود مبتنی بر دکترینی جامع و کامل خویش مبادرت ورزیده و تصمیمسازی و چاره اندیشی خود برای هر یک از موضوعات را در معرض انتخاب مردم قرار دهند، چرا که نداشتن دکترین جامع و استراتژی مشخص برای هر یک از این بخشها به معنای عدم برخورداری از پشتوانه فکری برای مدیریت کشور میباشد. همین امر موجب میشود تا رییس جمهور دولت سیزدهم نیز همچون حسن روحانی در پایان مهلت قانونی خود برای اداره کشور با انبوهی از شعارهای توخالی و دور از واقعیت، اعتماد مردم را سلب کند و تا آنجا یاس و ناامیدی را در فضای عمومی کشور حاکم سازد که بسیاری از مردم حتی رغبتی برای رای دادن و مشارکت در انتخابات نداشته باشند. مهمتر آنکه بیبرنامگی در حوزه فرهنگ و ادامه مشی غلط دولت کنونی، تبعات جبران ناپذیری به دنبال داشته و سبب تشدید ولنگاری فرهنگی خواهد شد و چه بسا در آیندهای نه چندان دور این ولنگاری به زوال فرهنگی و استحاله یا حتی اضمحلال انقلاب اسلامی بیانجامد. حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی به منظور تعریف و تبیین دکترین جامع و استراتژی مشخص نامزدهایهای محترم صورت نپذیرفت!؟
۲/ قطعا اقتصاد یکی از اولویتهای کشور است و به هیچ عنوان تنها اولویت کشور محسوب نمیشود. در این راستا اصلیترین سند این مدعا بیانات امام امت است که به واسطه اشراف قوی و مثال زدنی شان بر مسائل کشور، در برهههای مختلف زمانی به صراحت فرمودهاند: البته اقتصاد مسئلهی مهمی است که بنده در این چند سال پیدرپی بر روی آن تکیه کردهام اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نیست! ما فرهنگ را بستر اصلی زندگی انسان میدانیم؛ نه فقط بستر اصلی درس خواندن و علم آموختن. فرهنگ هر کشور، بستر اصلی حرکت عمومی آن کشور است. حرکت سیاسی و علمیاش هم در بستر فرهنگی است. فرهنگ، یعنی خلقیات و ذاتیات یک جامعه و بومی یک ملت؛ تفکراتش، ایمانش، آرمانهایش؛ اینها تشکیل دهندهی مبانی فرهنگ یک کشور است؛ این هاست که یک ملت را یا شجاع و غیور و جسور و مستقل میکند، یا سرافکنده و ذلیل و فرودست و خاکنشین و فقیر میکند. حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی بجای تمرکز بر حوزه فرهنگی کشور، عموم سوالات با رویکردی اقتصادی تهیه شده بود و اساسا هیچ سوالی به منظور تعریف راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم برای علاج ولنگاری فرهنگی جاری و ساری در کشور صورت نپذیرفت!؟
۳/ واپسین روزهای قرن سیزدهم هجریشمسی در حالی سپری میشود که شیوع جهانی و همهگیری گسترده بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ (Coronavirus disease ۲۰۱۹) یا همان کووید- ۱۹ (COVID-۱۹) نظم جهانی را با دگرگونیهای جدیدی مواجه ساخت و سبب شد تا شکافهای عمیق تمدنی که در لوای الفاظ جذابی همچون انسانباوری یا همان اومانیسم (Humanism) پنهان گردیده بود، بیش از پیش آشکار شود و بالاخص انحطاط کامل بنیانهای اخلاقی در نظامهای مبتنی بر لیبرالیسم (Liberalism) را در غرب عُریال سازد. در این میان ملت ایران با رجوع بر سبک زندگی اسلامی و ایرانی توانستند با وجود ناکارآمدی دولت مستقر و عبور از تمام مشکلات و مشقات عدیدهی خود به عنوان یک ملت الهامبخش در بین ملتهای جهان ظاهر شود و حال آنکه در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی مبنی بر راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم به منظور ترویج و استمرار و همچنین قوام یابی سبک زندگی اسلامی و ایرانی صورت نپذیرفت!؟
۴/ ولنگاری فرهنگی امروز نتیجه بی کفایتی مدیرانی است که برخی از آنها فرهنگ را قربانی سیاست کردند، عده ای دیگر تفکرات التقاطی خود و همراهان را بسط دادند و گروهی نیز ناتوان از فهم این عرصه، حاضر به واگذاری میز مدیریت به افراد شایسته نشدند و این همه در حالی است که باید به این واقعیت نیز اعتراف نمود که ریشه غالب مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز در نابسامانی فرهنگی نهفته است. پس در کمترین حالت اگر فرهنگ مصرف گرایی، فرهنگ تجمل گرایی و فرهنگ برند گرایی و بسیاری از فرهنگهای مخرب و معارض دیگر در جامعه اسلامی ایران ترویج نمیشد و در مقابل فرهنگ کار، وجدان کاری، فرهنگ مطالعه و ... در جامعه گسترش مییافت، قطعا وضعیت معیشت عمومی مردم نیز از جایگاهی بسیار بهتری برخوردار بود. حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی مبنی بر راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم برای صیانت از فرهنگ ملی صورت نپذیرفت!؟
۵/ نحوه مصرف صحیح بیت المال که در سیستم اجرایی و در بوروکراسی اداری به آن بودجه میگویند، یکی از معضلات جدی عرصه رسمی فرهنگ، هنر و رسانه در کشور میباشد. این موضوع تا به آن حد اهمیت دارد که به عنوان یکی از دغدغههای اصلی امام امت، سبب شد تا ایشان به صراحت بفرمایند: جذب بودجهی فرهنگی در جای مناسب، خیلی کار سختی است؛ کار آسانی نیست. کار فرهنگی مثل ساختوساز نیست که آدم بگوید خیلی خوب، این زمین، این هم مصالح، حالا بروید بسازید. کار فرهنگی مصالحش خیلی سخت گیر میآید؛ معمار و استاد کارش خیلی دشوار به دست میآید. لذاست که به نظر من توی کار فرهنگی یک مقداری بایستی اهتمام ورزید. اولاً ببینیم ما چه قلم از قلمهای کار فرهنگی را اهمیت میدهیم... م. بنابراین در کار فرهنگی باید دنبال چه باشیم؟ دنبال تولیدات... ت. در زمینههای فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایدهای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینهی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمدهی کشور هم این است. پس اگر چه دولت و دستگاههای فرهنگی تحت مدیریت دولتمردان موظف هستند تا با اطاعت از چنین دستور روشنی توسط امام امت، به تعیین اولویتهای جامعه پرداخته و مبتنی بر آن نسبت به اختصاص بودجه پایان پذیر و مشخصی که در دست دارند اقدام نمایند و از پرداختن به امور غیرضروری و کارهای خنثی بر حذر باشند؛ اما متاسفانه کارهای تشریفاتی و نمایشی همواره مورد اولویت قرار گرفته است و این اولویت بالاخص در طی هشت سال گذشته از گستردگی ویژه و همچنین ابعاد جدیدی برخوردار شده است که ریخت و پاشهای بیجا در مراسمها و جشنهای به اصطلاح فرهنگی و پولپاشی به برخی محافل هنری و ... تنها بخشی از آن میباشد. حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی مبنی بر راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم برای استفاده بهینه حوزه فرهنگی کشور از بیت المال و اولویتهای ایشان در مصارف بودجهی فرهنگی صورت نپذیرفت!؟
۶/ غلبه شرایط نفوذ فرهنگی و گسترش آن در روزگار بنفش ملت ایران سبب شد تا تلفیق این پدیده شوم با وِل شدگی فضای فرهنگی کشور به نحوی موثر در عموم تولیدات هنری و بالاخص فیلم و سریال هویدا شود و آنچنان غلبه پیدا نماید که امام امت مجبور شوند تا با صراحتی بیسابقه بر غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور تذکر فرموده و ضمن مطالبهای صریح از مجموعههای حاکمیتی در جمهوری اسلامی بخواهند تا به صورتی جدی در عرصه فرهنگی و رسانهای کشور حضور پیدا نموده و در کنار افزایش ابعاد نظارتی خود، اقدام به انجام کار رسانهای به معنای هنری لازم نماید. حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی مبنی بر راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم برای تحقق چنین مطالبه بر حقی صورت نپذیرفت!؟
۷/ واضح است که ملت ایران در شرایط حال حاضر با مشقات و مشکلات بسیاری بالاخص در حوزه مسایل اقتصادی، دست و پنجه نرم کرده و با آسیبهای گوناگونی مواجه میباشند و در این میان عامل اصلی ایجاد این مشکلات، ولنگاری در مدیریت اجرایی کشور است. مدیرانی که دانسته و یا ندانسته میخواهند تا طیفهای مختلف اجتماعی را درگیر و دار چه کنم! چه کنم! ویژه خود ساخته و با ایجاد فضایی تیره و تار از گذشته و آینده، ملت ایران را از پیگیری اهداف و آرمانهای خود مبتنی بر الگوی انقلاب اسلامی پشیمان ساخته و بجای آن الگوی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی لیبرالیسم را بر پیکره نظام جمهوری اسلامی ایران حقنه سازند. همین رویکرد است که سبب شد تا متولیان فرهنگی کشور نیز با حماقت خود به سبب حمایت از تولیداتی که به ترسیم فلاکت و بیچارگی مطلق انسان ایرانی در شرایط کنونی میپردازد و ...، به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در تقابل با الگوی انقلاب اسلامی برآمده و آنگونه در حال گرفتن امید از جامعه در حوزه مسئولیت خود باشند که گویی موظف شدهاند تا ملت ایران را دچار افسردگی مزمن و هیچاِنگاری ساخته و با گسترش باورهای نیهیلیسم به سبب تولیدات فرهنگی و بالاخص سینمایی و تلویزیونی، نِرخ افسردگی در جامعه اسلامی ایران را به سطح موجود در جوامع غربی برسانند و ...؛ حال در چنین شرایطی چرا در دومین مناظره انتخاباتی هیچ سوالی مبنی بر راهبرد و راهکارهای نامزدهایهای محترم برای مقابله با چنین اقدام فرهنگی شوم و مخربی در سطح عمومی جامعه صورت نپذیرفت!؟
۸/ خوشبختانه در سالهای اخیر و با پیگیریهای مستمر امام امت، توجه عموم جامعه و بالاخص نظریه پردازان و نخبگان داخلی به مطالبه برنامه و ارایه دکترین و استراتژی عملیاتی مشخص از سوی مسئولان و گردانندگان کشور جلب شده است و این امر به یک مطالبه عمومی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مبدل شده است. حال در چنین شرایطی چرا مناظره انتخاباتی میبایست به نحوی طرحی شود که بجای مطالبه برنامه و ایجاد فضای نقد و انتقاد برای نامزدها و شفاف نمودن تضارب برنامهای ایشان با یکدیگر و تبیین تعارضات دکترین ها و استراتژی های آنها و ... به محفل و مسابقهای برای دادن شعارهای پرطمطراق و یا برنامههای توهمی و هیجان انگیز مبدل گردد!؟
ارسال نظر