فاطمه سادات ناظمی/ امروز ۹ تیرماه سال ۱۴۰۰ هجریشمسی است و دقیقا ۳۶۸ روز است که از بیانات مقام معظم رهبری در روز شنبه هفتم تیرماه ۱۳۹۹ هجریشمسی میگذرد. فرمایشاتی بیپرده و صریح که با تاکید ویژه معظمله بر این واقعیت که امروزه حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی برعکس نشان میدهیم و صراحت بیان ایشان در معرفی غفلت متولیان فرهنگی به عنوان عامل اصلی هجمه به نظام جمهوری اسلامی همراه بود.
دشمنانِ حرکت عمومی نظام جمهوری اسلامی از همهی راههای ممکن برای دشمنی استفاده میکنند و به هر نقطهای از نقاط نظام جمهوری اسلامی که بتوانند، از همین طرق مختلف ضربه میزنند که از جملهی آنها مسائل قضائی است. حالا خارجیها را کار ندارم، امّا متأسّفانه در داخل هم حتّی با غفلت بعضی از مسئولینِ مربوط به این مسائل کارهایی میکنند، فیلمهایی میسازند که اساس و مبانی قضائی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و متأسّفانه این فیلمها در بازبینیهای این نشستهای عمومی هنری و مانند اینها مورد توجّه قرار نمیگیرد و اینها اکران هم میشود، روی پرده هم میآید و پخش هم میشود؛ این خیلی چیز بدی است. قوّهی قضائیّه باید به این مسئله توجّه کند، صرفاً کار تبلیغاتی و رسانهای این نیست که شما بیایید آمار بدهید؛ خب بله، سخنگوی محترم قوّهی قضائیّه میآید توضیحاتی میدهد، آماری میدهد، خیلی هم خوب است، اینها لازم هم هست، امّا کافی نیست. این کافی نیست که ما بگوییم آقا ما این کارها را کردهایم؛ نه، برای اینکه ذهن مردم به معنای واقعی کلمه متوجّه به این قضایا بشود، کار هنری لازم است، کار رسانهای به معنای هنری لازم است؛ این را جزو کارهای اساسی باید به حساب آورد (امام خامنهای در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه- ۱۳۹۹/۰۴/۰۷) |
هر چند با مروری گذرا بر تولیدات سالهای اخیر میتوان برای فرموده مقام معظم رهبری مصادیق بسیاری را برشمرد و تولیدات بسیاری را نام برد که تا به آن زمان با شدت و ضعف بسیاری چه از لحاظ محتوی و چه از منظر ساختار سینمایی پدید آمده بودند و به عنوان مصادیقی بارز از غفلت کامل متولیان سینمایی کشور، در معرض مخاطب عمومی گذاشته شده بودند. اما با این همه در آن مقطع زمانی، بودند برخی مدیران فرهنگی که با استدلال بر تازه وارد بودن در عرصه هنر و صنعت سینمای کشور، سعی نمودند تا خود را مُبری از خطاب رهبری و تعبیر ایشان در باب «غفلت» نشان دهند!
اما اکنون با گذشت یکسال از بیان چنین مطالبهای از جانب مقام معظم رهبری، دیگر هیچ بهانهای پذیرفته نیست و وقت آن است تا متولیان فرهنگی و بالاخص مسئولان سینمایی کشور ضمن ارائه کارنامه و گزارش عملکرد شفاف خود در رابطه با دستور ویژه امام امت مبنی بر ضرورت بهرهگیری از هنر و ظرفیتهای رسانهای به منظور پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی، پاسخگوی افکار عمومی باشند و ضمن صداقت در این پاسخگویی به چند نکته مهم توجه داشته باشند:
۱/ بررسی محتوای آثار و تولیدات عرضه شده در یکسال گذشته به وضوح مؤید آن است که استراتژی عملیاتی متولیان اصلی سینمای کشور نه تنها تغییر نکرده؛ بلکه همچنان تصویرسازی خرابشهر گونه از تمدن ایرانی اسلامی و تجسم عاقبت ظلمانی و توهم دانستن آینده «روشن» و «بی همه چیز» و بیمقدار دانستن ملت ایران و پشیمانی از گذشته انقلابی و طلب عفو از سلطنتطلبان و منافقین و چپیها به اسم «مصلحت» و تحقیر مقاومت در «روزی روزگاری آبادان» و یا تجویز مذاکره به بهای لقمهای نان برای «یدو» و تحقیر آرمانهای انقلاب اسلامی و جسارت به مقام شهدا و کارگر و فقرای عفیف در هجویه «شیشلیک» و ترسیم فلاکت «مامان» وطن و دکوپاژ جامعه بر میزانسن فقر و زجر «ابلق» و تجویز خودکشی و خودسوزی در «خط فرضی» و در نهایت، تبلیغ راه نجات در آسمان بیتقدیر «ستارهبازی» و سیاهچاله معنویت مدرن «تی تی» و... همچنان از جمله عناصر هویت بخش سینمای اجتماعی کشور محسوب میشوند.
۲/ باید توجه داشت که نیت عموم تولیدکنندگان چنین آثاری میتواند خیر باشد! اما در این میان عدم دقت و غفلت متولیان سینمایی کشور، بالاخص در مجموعههایی همچون نظارت و ارزشیابی و یا شوراهایی همچون پروانه ساخت سبب شده تا بسیاری از ایشان نتوانند نیت خیرخواهانه خود و دغدغهمندی اجتماعی خویش را با ظهور و بروزی مطلوب همراه سازند و بعضا به صورتی ناخواسته در وادی تقابل با احکام الهی و مواجهه با سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی افتادهاند.
۳/ سی و نهمین جشنواره فیلم فجر را میتوان به عنوان سندی غیر قابل انکار از عدم توجه و بعضا تقابل مدیریت حال سینمای کشور به دستورات مقام معظم رهبری قلمداد نمود. مدیریتی که در طی یک سال گذشته یا از سر جهالت و یا به سبب خیانت خود، شرایط را برای تولید آثار و فیلمهایی بامحتوای براندازی، بدبینی، شورش، فمینیسم و محکومیت انسان ایرانی به تضییع حقوق زنان، انقطاع از ولایت، سنت عقب مانده، مذهبگرایی منجر به خشونت، و غیرتزدایی از مرد ایرانی و عفتزدایی از جامعه اسلامی، جنسیت مخدوش و... در صنعت سینمای ایران فراهم ساخته و با حمایت از تولید و ساخت آثاری همچون فیلم سینمایی «روشن» سعی نموده تا کارکردی در تقابل مستقیم با «امنیت ملی» به صنعت-هنر-رسانه سینما در کشور ببخشد. آثاری که با مجوزهای صادر شده توسط سازمان سینمایی در طی یکسال گذشته تولید و به خوبی توانستهاند تا از نقش «پیادهنظام رسانهای دشمن» در شرایط «جنگ نیمه سخت» حال حاضر برخوردار گردند و به صراحت مخاطبان خود را به شورش و قیام علیه حاکمیت فرا میخوانند.
فیلم سینمایی «روشن» اثری عملا فاقد ایده و قصه است که صرفا در میان دو پرانتز یأس و انفعال و شورش و خودکشی، مشتی مفاهیم جبرگرایی و بدبینی و نیهیلیسم را به خورد مخاطب سینمایی خود میدهد. اثری مُنافق که بجای ترسیم نقش دولتمردان بنفش در وضعیت آشفته اقتصادی کشور و نابسامانی معیشت مردم و ... سعی میکند تا حاکمیت جمهوری اسلامی را مقصر جلوه داده و با نگاهی کارت پُستالی و متظاهر، به ترسیم و حقنه دروغگو بودن حاکمیت در تصور مخاطب خود بپردازد و در این راستا با استفاده از مفاهیم جعلی و انضمامی، کوشش میکند تا ذهنیت مخاطب از «آینده روشن» و ایجاد تحولات اساسی در پرتو تشکیل دولتی جدید را مخدوش و به این باور برساند که وعده حاکمیت مبنی بر «آینده روشن» نه تنها وعدهای پوچ و توخالی است، بلکه دروغی بزرگ است تا مردم لب به اعتراض نگشایند و بر علیه حاکمیت شورش نکنند! اثری که در سایه حماقت متولیان سینمایی حتی مورد تشویق ویژه قرار گرفته و موفق به کسب دو سیمرغ بلورین از سی و نهمین جشنواره فیلم فجرگردید. |
۴/ یادمان نخواهد رفت که سال گذشته و در طی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر تنها ۱۶ محصول سینمایی از مجموع تولیدات صاحب مجوز توسط سازمان سینمایی، به نمایش درآمد و هنوز مشخص نیست که مابقی تولیدات سینمایی کشور، یعنی آن ۱۱۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره و یا آن ۶۲ فیلمی که حائز شرایط شرکت در جشنواره تشخیص داده شده بودند و یا آن ۵۷ فیلمی که توسط داوران این دوره از جشنواره تماشا شده و مورد قضاوت قرار گرفته بودند و ...؛ دقیقا از چه جایگاه و محتوایی برخوردار میباشند و آیا برخلاف دستور مقام معظم رهبری و همچون اغلب این ۱۶ اثر به نمایش درآمده در جشنواره، تولیداتی با کارکرد هجمه به نظام جمهوری اسلامی میباشند که از هر گونه امیدی تُهی بوده و با یاسی مطلق به آینده پیشرو نگریسته و یا با ورود افراطی خود به ترسیم سیاهی و انحطاط مطلق روی آورده و به نوعی ژانر اجتماعی را در ایران به عنوان ژانر فلاکت ترجمه نمودهاند! تولیداتی که بعضا مجوز اکران خود را از دولت فعلی و سازمان سینمایی دریافت نمودهاند و قرار است به عنوان کارنامه فرهنگی دولت سیزدهم به ثبت برسند!؟
۵/ غلبه شرایط «نفوذ فرهنگی» و گسترش آن در «دولت حسن روحانی» سبب شده تا تلفیق این پدیده شوم با «وِل شدگی فضای فرهنگی کشور» به نحوی موثر بر فضای کلی صنعت سینمای ایران تاثیر بگذارد. تاثیری ویژه که موجب شده تا در طی یکسال گذشته نیز همچنان شاهد تولید محصولات فرهنگی و برخی آثار سینمایی معارض نظام جمهوری اسلامی و عموما در تقابل مستقیم با مصالح فرهنگی جامعه باشیم. اما با این همه حمایت سازمان سینمایی و صدور مجوز به منظور تولید و اکران آثاری همچون فیلم سینمایی «بی همه چیز» را میتوان به عنوان اتفاقی جدید در گُستاخی این قبیل تولیدات و تعرض عُریان و آشکارشان با بنیانهای انقلاب اسلامی و هجمه به نظام جمهوری اسلامی قلمداد نمود.
«بی همه چیز» فیلمی سراسر نمادین و پُر از استعاره است که قطعا تحلیل آن میتواند خط جدید تقابل با نظام جمهوری اسلامی را به واسطه ابزار سینما معرفی سازد؛ اما در این میان سوال اصلی آن است که باوجود دستور مقام معظم رهبری در سال گذشته؛ چنین اثر هتاکی چگونه توانسته نظر موافق شورای پروانه نمایش را در سازمان سینمایی به خود جلب نماید. اثری که از اسم تا رسمش، فحش و فضیحتنامهای است بر ضد مقام «پدر» و جایگاه «ولایت» و «رهبری» در امروز جامعه اسلامی ایران. اثری که رسما به تمام ملت ایران توهین کرده و پیر و جوان ایشان را در حسرت بازگشت ایران نوین و صدقه گرفتن از مدرنیته و ... در چنان فلاکتی ترسیم مینماید که کاسه دریوزگی برسردارند و این جامعهسازی به صراحت محصول روابط امامت و تقابل ایشان در پذیرش مدرنیته تصویر میشود. جامعهای که از منظر پدیدآورندگان «بی همه چیز» دیگر حتی اجازه فرار و ترک وطن را هم به «امیر» خود نمیدهد و در نهایت امام و «امیر» را به انتهای خط رسانده و تصمیم به تمام کردن همه چیز به وسیله زیر چهارپایه زدن و حلقآویز کردن خود میرساند. |
۶/ شرایط ویژه نفوذ فرهنگی و همراه شدن آن با وِل شدگی فضای فرهنگی کشور در «دولت حسن روحانی» از آنچنان وخامتی برخوردار بود که امام امت مجبور شدند تا با صراحتی بیسابقه بر غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور تذکر فرموده و ضمن مطالبهای صریح از قوّه قضاییه بخواهند تا به صورتی جدی در عرصه فرهنگی و رسانهای کشور حضور پیدا نموده و در کنار افزایش ابعاد نظارتی خود، اقدام به انجام کار رسانهای به معنای هنری لازم نماید. حال لازم است تا قوّه قضاییه ضمن انتشار گزارشی مبسوط درباره عملکرد ایجابی خود در زمینه تحقق منویات مقام معظم رهبری، به مواخذه و پیگیری شبکه نفوذ در مجموعههایی بپردازد که در جهت معکوس چنین مطالبهای گام برداشته و اقدام به تولید اثری مجعول همچون فیلم سینمایی «مصلحت» طی سال گذشته نمودند.
فیلم سینمایی «مصلحت» با نام قبلی «مصلحت نظام» عنوان اثری مُهم در ژانر سینمای استراتژیک است. فیلمی که با سرمایهگذاری و استطاعت دو نهاد فرهنگی شناخته شده در پیکره انقلاب اسلامی، یعنی حوزه هنری و سازمان هنری رسانهای اوج ساخته شده و به عنوان نخستین تجربه مشترک همکاری میان سازمان تبلیغات اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جایگاه و اهمیت ویژهای در منظومه تولیدات سینمایی کشور برخوردار میباشد. اثری اگر نام حوزه هنری و سازمان اوج را در پس خود نداشت، مخاطب را با ذهنیت تماشای فیلمی سفارش شده از آن سوی مرزها و در راستای ترسیم مظلومیت طیف سلطنتطلب و همچنین مجاهدین خلق (منافقین) در نظام جمهوری اسلامی مواجه میساخت. اثری که با ترسیم دوگانهای کاذب و پیش کشیدن مبحث انحرافی «مصلحت» و «عدالت» سعی میکند تا «فساد سیستمی» نهادینه شده در ساختارهای حاکمیتی کشور را به تصویر کشیده و تمام تلاش خود را بکار میگیرد تا مخاطب سینمایی خود را به وجود فساد سیستمی در بطن انقلاب اسلامی معتقد سازد. |
۷/ لازم است تا همواره به خاطر داشته باشیم که تنها در شرایط آشفته فرهنگی است که تولیدات سینمایی مبتذلی همچون فیلم سینمایی «شیشلیک» میتوانند امری موجه قلمداد شود. تولیداتی که به صورتی رسمی و یا اخذ مجوزهای قانونی از شوراهای اقماری سازمان سینمایی تولید و در عین حال به مصاف همه جانبه با آرمانهای انقلاب اسلامی رفته و با نفاق مختص به خود سعی میکند تا دو قطبی فقر و غنی در جامعه ایران را به ناکارآمدی انقلاب اسلامی تعمیم داده و ضمن هجو مقام شهدای انقلاب اسلامی، انقلاب پابرهنگان و محرومان را به چالش بکشد. اثری که با استهزای طبقه مستضعف و ترسیم حماقت ایشان در حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی، سعی میکند تا انسان با شرافت ایرانی را مبتلا به آنچنان فلاکت و بدبختی ادامهداری به تصویر بکشید که دیگر چارهای جُز مهاجرت و یا شورش علیه حاکمیت برای ایشان باقی نمانده.
فیلم سینمایی «شیشلیک» با اتخاذ نوع روایت نئورئالیسم و با بهرهمندی از مُدل شوخیهای فیلم فارسیهای قبل انقلاب سعی میکند تا داستان یک خطی خود را آنچنان کِش دهد و به تعویق بیاندازد که دیگر دیالوگی برای هجمه به سبک زندگی اسلامی و ایرانی در ذهن نویسنده اثر باقی نماند! کِش پیدا کردن بیقوارهای که ظاهرا با سرمایهگذاری «فیلم مارکت» یا همان «اول مارکت» ساخته شده، اما توانسته با اغفال و یا با استفاده از جهالت برخی متولیان امر، از حمایتهای مادی و معنوی نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی بهرهمند شود. حمایتهایی از سر رفاقت و یا حماقت و تا به آن حد گسترده که سازندگان اثر را به شکرگذاری و اعلام تشکر ویژه از مدیران شهرک سینمایی دفاع مقدس و رئیسبنیاد فرهنگی روایت فتح وا داشته است. |
۸/ عدم حساسیت کمیسیون فرهنگی در مجلس یازدهم شورای اسلامی نسبت به پیگیری دستور ویژه امام امت و مطالبه فرمایش معظمله از مجموعههای فرهنگی کشور مبنی بر ضرورت بهرهگیری از هنر و ظرفیتهای رسانهای به منظور پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی و همچنین عدم موضعگیری شفاف این کمیسیون در طی یکسال گذشته و در زمینه تولید آثار سینمایی شاخصی که از کارکرد هجمه به نظام جمهوری اسلامی برخوردار میباشد را میتوان به عنوان پرسشی همچنان بیپاسخ معرفی نمود.
۹/ قطعا بکارگیری و انتصاب چند چهره دغدغهمند و متخصص سینمایی در مجموعههای نظارتی و بالاخص شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش آثار سینمایی و غیرسینمایی حداقل اقدامی بود که میتوانست در راستای پیگیری دستور مقام معظم رهبری انجام گیرد. اقدامی که متاسفانه در «دولت حسن روحانی» دریغ شد و حال امید است تا در پرتو تشکیل «دولت سیزدهم» تحولاتی اساسی در این مجموعههای اقماری سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد. بالاخص آنکه دولت آینده با حجم انبوهی از تولیدات سینمایی به شدت سیاه و بعضا در تقابل با حاکمیت نظام جمهوری اسلامی مواجه است که همچنان اکران نشده باقی ماندهاند. تولیداتی که بعضا مجوز اکران آنها در دولت فعلی صادر شده و اکران و یا عدم اکران هر از آنها میتواند به معضلی از برای سازمان سینمایی دولت سیزدهم و حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت آینده مبدل گردد.
ارسال نظر