به گزارش سینماپرس، از ۵۰ سال پیش کارش را در رادیو شروع کرده و به آن تعصب دارد؛ اظهار کرد: هر چند رادیو خانه اول من است اما همواره مشاغل دیگری هم داشتهام که زندگیم از آنها می گذشته و فقط سنوات اخیر است که تنها به گویندگی در رادیو پرداختهام.
کارمند رسمی صداوسیما نیستم
این گوینده پیشکسوت در ادامه گفتگویش در برنامه «رخ به رخ» با اظهار اینکه بعد از ۵ دهه گویندگی در رادیو هنوز کارمند رسمی سازمان نیستم اضافه کرد: برای من اینگونه بهتر است چون حق انتخاب دارم و میتوانم پیشنهادات کاریم را بسنجم. اگر کارمند بودم اینگونه نبود و ناچار به قبول کردن هر کاری می شدم.
وی در ادامه بیان کرد: هر چه زندگی را جدی تر بگیری سختتر می گذرد، زندگی را باید مثل خودش ساده گرفت. البته این که به دیده طنازانه با اتفاقات بنگری کار راحتی نیست ولی اگر بتوانی این کار را انجام بدهید از زندگی لذت بیشتری می برید.
رضوی در اتاقک «رخ به رخ» به موضوع آرزو داشتن در زندگی اشاره کرد و گفت: خیال می کنم انسان با آرزوهایش پیشرفت می کند و اگر آنها را رها کنیم به جایی نمی رسیم. سعی کنید بی آرزو نباشید. خودم هم خیلی آرزو به دل نیستم. هر آدمی به اندازه توانایی هایش آرزو می کند تا رشد کند چون معتقدم آرزوی محال از ذهن بشر عبور نمی کند. طی این سال ها هم سعی من این بوده که بتوانم رد آرزوهایم را بگیرم.
در حیطه گویندگی اجرا مقدم بر صداست
رضوی در بخش بعدی میز گفتگوی «رخ به رخ» صدا را یک موهبت خدادادی دانست و در عین حال گفت: به نظرم در حیطه گویندگی نحوه اجرا مقدم بر صداست. یعنی ما می توانیم با یک صدای معمولی ولی اجرای درست موفق باشیم. من هم طی همه این سالها سعی کردهام متمرکز بر اجرای صحیح برنامه هایم باشم.
رضوی با بیان اینکه اهل استان یزد است، عنوان کرد: یکی از دلایل اینکه ما اهالی کویر صدای بم تری داریم این است که باید از فاصله دور و در مسافتهای طولانی صحبت کنیم و صدای هم را بشنویم. بنابراین من از این بابت از کویر سپاسگزارم.
این صداپیشه همچنین اضافه کرد: در مناطق کوهستانی بیشتر صداهای نازک می شنویم. برای اینکه آنها از انعکاس کوه هم استفاده می کنند اما در کویر عامل تقویت کننده صدا وجود ندارد و صدا باید خودش بُرد داشته باشد.
خاطره سیلی خوردن بهروز رضوی
این گوینده رادیو در ادامه به بیان خاطرهای از دوران کودکیش پرداخت و گفت: من قبل از رفتن به مدرسه در مکتبخانه تعلیم دیده بودم و میتوانستم بنویسم و چند غزل از حافظ را هم حفظ بودم. کلاس اول بودم که چند بیت شعر را اول کتابم با خط خوش نوشته بودم، معلمم پرسید این دستخط کیست و من پاسخ دادم خودم نوشتم. معلمم هم بدون اتلاف وقت یک سیلی به من زد و گفت پای تخته همین ها را بنویس. من با گچ یک بسم ا... نوشتم و در دفتر مدرسه هم اشعاری که حفظ بودم را خواندم. بعد از آن روز ویترین مدرسه شدم که به بهانه های مختلف اعم از آمدن بازرس، سر صف و ... از من میخواستند شعر بخوانم.
این نویسنده ادامه داد: همه سختی ها، شرایط، آدم ها، اتفاقات، روابط و پدیده ها را برای خودم توجیه می کنم بنابراین کمتر عصبانی می شوم. آن روز هم به نظرم معلمم قصد داشت به من آموزش دهد که دروغ نگویم.
رضوی در بخش آئینه رخ به رخ گفت: سابقه ای در ناامیدی ندارم و با وجود مشکلات زیادی که داشته ام همواره به مسیرم ادامه دادهام. نسبت به توانایی هایی که دارم از خودم توقع دارم. سعی کردهام آدم وابسته ای نباشم اما بخشی از این وابستگی ها ناگزیر است و به انسان شکل و شمایل می دهد. ترسو نیستم اما با آن مواجهه داشتم.
وی در بخش «کافه رخ به رخ» در گفتگویی صمیمانه گفت: به شانس اعتقاد دارم. در حقیقت مجموعه ای از اتفاقات و خصوصیات ویژه را به عنوان شانس می شناسم. خوردن غذاهای محلی را به عنوان یکی از تجربیات سفر میدانم.
وی در پایان با بیان اینکه موسیقی کلاسیک ایرانی را دوست دارم، گفت: از ۱۲، ۱۳ سالگی ساز دهنی می زنم. اجرای یک قطعه ماهور با ساز دهنی و آواز خواندن بهروز رضوی بخش پایانی این قسمت از برنامه «رخ به رخ» بود.
گفت و گو درامای «رخ به رخ» کاری از گروه اجتماعی فرهنگی شبکه دو به تهیه کنندگی مهدی بابایی، اجرای امیرعلی دانایی، کارگردانی حسین فاطمیان و نگارش یاسر حقیقی پور است که جمعه ها حوالی ساعت ۲۳:۰۰ روی آنتن شبکه دو سیما می رود. بازپخش این برنامه یکشنبه ساعت ۱۴:۰۰ است.
ارسال نظر