سه‌شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱

مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد:

اگر بودجه‌ای هست باید صرف حیات و تولید موسیقی صحیح شود/به تربیت نسلی بپردازیم که به ادبیات و موسیقی ایرانی علاقه‌مند باشند

محمد اله یاری فومنی

سینماپرس: «اگر بخواهیم به بودجه‌ موسیقی نگاه کنیم با این اعداد و ارقام توقع نگاه سیاست‌گذارانه داشتن و از تولید آثار فاخر حمایت کردن کمی سخت است. بودجه حوزه موسیقی در دستگاه‌های دولتی برای حفظ شرایط موجود است؛ یعنی با آن بودجه تنها می‌توان جشنواره‌ها را برگزار کرد و به امور جاری پرداخت.»

به گزارش سینماپرس، جملات بالا بخش‌هایی از صحبت‌های محمد الهیاری، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره وضعیت بودجه‌ی موسیقی است که در کنار پاسخ به پرسش‌هایی دیگر درباره‌ی شرایط معیشتی هنرمندان موسیقی نواحی، لزوم ثبت و ضبط آثار این افراد، تضعیف گوش موسیقایی مردم و بهره‌گیری از آموزش موسیقی و ضمانت‌های اجرایی مجوزهای کنسرت‌ها توسط نهادهای ذی‌ربط و ... مطرح شده است.

او درباره بحث بودجه در عین حال می‌گوید: با وجود کمبودها، در حال تغییر مسیر بودجه هستیم و تا حدی توفیق حاصل شده و امیدوارم بتوانیم تا آخر سال چند اتفاق حمایتی را در موسیقی به انجام برسانیم.

***

تغییر مدیران فرهنگی متناسب با تغییر دولت‌ها، از مشکلاتی بوده که همواره برای سیاستگذاری در حوزه فرهنگ و هنر مطرح شده است؛ به این صورت که اگر مدیری قصد بهبود شرایط و سیاستگذاری در حوزه مربوطه را هم داشته باشد، تا بخواهد بر اوضاع مسلط شود، باید سمت خود را به دیگری واگذار کند و مدیران بعدی هم احتمالا به واسطه‌ی اختلاف نگاه و سلیقه با مدیران قبلی، می‌خواهند راه و مسیر خود را پیش بگیرند و اینگونه می‌شود که فرهنگ و هنر ما نه تنها مشکلاتش حل نمی‌شود که روز به روز به واسطه بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری‌ها آسیب بیشتری می‌بیند.

با این همه موسیقی در سال‌های اخیر در حوزه‌ی مدیریتی ثباتی نسبی را در حوزه‌ی مدیریت تجربه کرده است. محمد الهیاری از جمله مدیرانی است که در دولت دوازدهم و از خردادماه ۹۸ به دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد شد و در دوره سیزدهم، به‌رغم خبرهایی مبنی بر انتصاب به عنوان مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی، اما همچنان در دفتر موسیقی ماندگار شد.

محمد الهیاری پس از تصمیم قطعی وزارتخانه برای ماندن وی در دفتر موسیقی، به ایسنا آمد و در گفت‌وگویی با موضوع موسیقی و حواشی آن شرکت کرد. در ادامه می‌توانید ماحصل گفت‌وگوی ایسنا با مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بخوانید:

حوزه موسیقی جذاب‌تر است یا کتاب؟

محمد الهیاری نخست در پاسخ به این پرسش چنین می‌گوید: تفاوت هایی از جهت مانایی و نوع تاثیرگذاری با هم دارند. فرد کتاب خوان دایره واژگان و نوع کلامش متفاوت است. منافع کتاب خوانی ممکن است ملموس نباشد و تاثیربلند مدت بر فرد کتابخوان دارد. نگاه مردم هم به کتاب با سایر کالاهای فرهنگی متفاوت است. بر این اساس کتاب ممتاز است و جایگاه ویژه ای دارد. اینکه امروز به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی و تغییر فرهنگ، ما جامعه ای شدیم که علاقمند هستیم به منافع ملموس تر و سریع تر برسیم، به این معنا نیست که کتاب اهمیتش را از دست داده است. من همچنان فکر می کنم کتاب با سایر رسانه ها و کالاهای فرهنگی قابل مقایسه نباشد.

طبیعتا موسیقی زرق و برق بیشتری نسبت به کتاب دارد. وجوه موسیقی تا چه حد به یک مدیر اجازه می‌دهد که در کار خود خط فکری اش را بر اساس مهندسی فرهنگی پیش ببرد؟

الهیاری در پاسخ به این سوال در ابتدا به بحث اقتصاد در سایر حوزه‌های هنری پرداخته و عنوان می‌کند: در عمده حوزه‌های فرهنگی و هنری همچون سینما، تئاتر، کتاب، هنرهای تجسمی عدد گردش اقتصادی در طول سال بسته به میزان تولید و فروش، رقم قابل توجهی است. ولی موسیقی جزو آن دسته از کالاها و رسانه‌های فرهنگی و هنری است که دسترسی مردم به آن راحت است و می‌توانند با مراجعه به آن نیازهای روحی و عاطفی خود را مرتفع کنند.

او ادامه می‌دهد: به هر حال افراد به موسیقی نیاز دارند و می‌توانند بلافاصله به آن دسترسی داشته باشند، چه افرادی که اهل تعمق و تفکر هستند و به وسیله موسیقی می‌توانند ژرف نگری بیشتری داشته باشند و چه افرادی که به هر علتی مایل باشند موسیقی‌ای را که عمق کمتری دارد بشنوند و تنها در لحظه از آن لذت ببرند.

الهیاری عنوان می‌کند که به دلیل توسعه‌ رسانه‌ها در فضای مجازی و در دسترس بودن موسیقی، این تصور وجود دارد که شناخت مردم نسبت به موسیقی بیشتر شده است؛ گرچه که مثلا اگر کسی کتابخوان نباشد و به کتاب خواندن علاقه داشته باشد، ممکن است برای شروع، کتاب اشتباهی را انتخاب کند و همان کتاب او را از کتابخوانی دور کند؛ این امر نشان می‌دهد که معرفی کتاب خوب و در دسترس بودن آن قدری زمانبرتر و سخت‌تر است.

او با بیان اینکه مسئله صرفا گردش اقتصادی بالا در موسیقی نیست و قرار بر راهبری یک مدیر است، می‌گوید: قرار نیست که یک مدیر برای یک یا دو سال استراتژی بنویسد و براساس آن پیش برود؛ فرض بر این است که در کشور برنامه همه حوزه‌ها مدون و مشخص است، خطوط کلی مشخص است، مسیر حرکت مشخص است و مدیر قرار است به عنوان سکان‌دار، مسیری که پیش بینی شده است را راهبری کند.

مدیرکل دفتر موسیقی تأکید می‌کند که مشکل اصلی در حوزه موسیقی نداشتن برنامه بلند مدت، استراتژی تدوین شده و مسیر مشخص است که افراد بدانند در چه زمینه‌ای در حال حرکت هستند و قرار است به کجا برسند.

او توضیح می‌دهد: اگر مسیر مشخص و برنامه مدون باشد، مدیر تنها نقش یک راهبر را خواهد داشت، ولی زمانی که برنامه و مسیر مشخص نباشد، افراد اهمیت پیدا می‌کنند.

سیاست‌گذاری دولت چقدر در مسیری که امروز موسیقی ما طی کرده است، اثرگذار بوده است؟

الهیاری درباره مسیری که دولت در اوایل انقلاب تا دهه ۷۰ طی کرده و موجب شده که امروز وضعیت موسیقی به جایگاه کنونی برسد، توضیح می‌دهد: در دهه اول انقلاب طبیعی بود که بخواهیم مسیر و هدف مد نظر در حوزه فرهنگ و هنر را مشخص کنیم؛ چراکه اگر نظامی به اسم نظام جمهوری اسلامی در کشور مستقر شده و انقلابی اسلامی در کشور اتفاق افتاده، باید شاخصه‌های آن در حوزه فرهنگ و هنر پیاده شود. به همین جهت تا اواسط یا اواخر دهه ۶۰ در تولیدات سینمایی، کتاب و سایر حوزه‌های هنری با یک نگاه کمال‌گرا حرکت کردیم و فارغ از اینکه در دنیا چه اتفاقی در جریان بود، مطلوب‌های خود را ریل گذاری کردیم.

او ادامه می‌دهد: از آنجا به بعد حوزه موسیقی با سایر حوزه‌ها افتراق پیدا کرد؛ چراکه در خارج از کشور چه توسط آنهایی که قبل از انقلاب مهاجرت کرده بودند و چه آنهایی که بعد از انقلاب مهاجرت کرده بودند، قطعات موسیقی فارسی زبان برای مخاطبان داخل کشور عمدتا در ژانر عامه‌پسند تولید می‌شد؛ در حالی که تولیدات دهه ۶۰ یا ۷۰ در ژانر عامه پسند نبود و هنوز به کمک ادبیات کهن ایران، موسیقی صحیح و اصولی استفاده تولید می‌شد.

«در اوایل و اواسط دهه ۷۰ با نسل جوانی مواجه شدیم که مطالباتش در حوزه فرهنگ و هنر، ایده‌آل‌هایش و آنچه که در حوزه موسیقی دوست داشت و می‌پسندید با آنچه که تولید می‌شد متفاوت بود. لذا سیاست‌ها به این سمت رفت که هم تولیدات برای نسل جوان دهه ۷۰ پاسخگو باشد و هم امکان رقابت با تولیدات خارج از کشور را داشته باشد؛ درحالی که هدف و بازارش مخاطب فارسی زبان داخلی بود و به این صورت از ابتدا در حوزه موسیقی ناخواسته با دوگانه‌ای چنین رو به رو شدیم.»

مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد می‌گوید که این دوگانگی تنها در حوزه موسیقی به چشم می‌خورد و حتی تولیدات سینمایی فارسی زبان خارج از کشور هم در حدی نبود که امکان رقابت با آثار داخلی را داشته باشد.

او ادامه می‌دهد: ولی در موسیقی، حاکمیت با یک رقیب خارج از کشور مواجه شد که کیفیت قطعات تولیدی آنها نسبت به آثار پیش از انقلاب تنزل پیدا کرده بود و زمانی که در داخل کشور برای رقابت با تولید موسیقی خارج از کشور اقدام کردند، گرچه که توانستند در رقابت موفق شوند و نیاز داخلی را مرتفع کنند ولی در عین حال از تولید موسیقی خوبی که درک آن به تفکر نیاز دارد، فاصله گرفتند.

مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح می‌کند که غفلت از ساخت آثار موسیقی باکیفیت، موجب شد به مرور گوش موسیقایی مردم و آموزش موسیقی ضعیف شود و با نسلی مواجه ‌شویم که موسیقی نسلی و میراثی خود را خوب نمی‌شناسد. گرچه که دولت باید به گونه‌ای سیاست‌گذاری می‌کرد که علاوه براینکه تولیدات موسیقی پاپ کیفیت خوبی داشته باشند، در عین حال از موسیقی ایرانی، کلاسیک، نواحی و ... غفلت نشود.

او ادامه می‌دهد: موسیقی پاپ اکنون به مرحله‌ای رسیده که گردش اقتصادی خوبی دارد و نیازی ندارد به آن بودجه‌ای تزریق شود. اگر بودجه‌ای هست باید صرف حیات و تولید موسیقی صحیح شود و در کنار آن به تربیت نسلی بپردازیم که به ادبیات و موسیقی ایرانی علاقه‌مند باشند.

دولت نسبت به موسیقی چه سیاستی دارد؟

مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره این امر بیان می‌کند: وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به وضوح اعلام کرده است که سیاست دولت نسبت به موسیقی انقباضی نیست؛ دولت موافق ولنگاری هم نیست و نگاهش بیشتر به سمت توسعه اقتصاد هنر است؛ این امر را می‌توان باتوجه به تعداد کنسرت‌هایی که امسال برگزار شده است، فهمید.

ـ این روزها یادگیری موسیقی از طریق فضای مجازی ممکن شده است، اما سوال اینجا است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا چه حد بر معلم‌های مجازی که بعضا به صورت مستقل فعالیت می‌کنند، نظارت دارد؟

الهیاری پاسخ می‌دهد: به آموزشگاه‌ها تکلیف شده است که مدرسین آنها باید کارت صلاحیت تدریس بگیرند. برای بسیاری از فارغ التحصیلان رشته موسیقی مهمترین بازار کار، آموزشگاه‌های موسیقی است و البته که مردم هم فضای آموزشگاه را محیط قابل اعتمادی می‌دانند و به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند معلم خصوصی به منزل آنها نرود و یا فرزندشان به منزل معلم خصوصی نرود. به همین جهت آموزش صحیح و اصولی هنرجویان در فضای آموزشگاه امر مهمی است.

او ادامه می‌دهد: آزمون کارت صلاحیت تدریس نزدیک به دوسال است که صاحب سامانه شده، به این صورت که مدرسین در آن ثبت نام می‌کنند، طبق نوبت امتحان می‌دهند و سپس برای آنها کارت صلاحیت تدریس که نشان دهنده داشتن صلاحیت لازم برای تدریس است، صادر می‌شود.

الهیاری درباره میزان سختگیری برگزاری این آزمون‌ها عنوان می‌کند: من در جلسات صدور مجوز آموزشگاه‌ها بوده‌ام و به سختگیری‌هایی که می‌شود آگاه هستم. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع کارت صلاحیت تدریس را همین اندازه جدی ادامه دهد، احتمالا چند هزار مدرسی که در آموزشگاه‌ها تدریس می‌کنند، در وهله اول صاحب یک شناسنامه می‌شوند که در بحث‌های مالیاتی خیلی به درد آنها می‌خورد، ثانیا آنهایی که در بحث‌های فنی ضعیف‌ترند خودشان را به سطحی می‌رسانند که بتوانند آزمون را بگذرانند؛ چراکه صرف بلد بودن نحوه نواختن ساز، نمی‌توان گفت که فرد بحث‌های فنی و تئوری موسیقی را به خوبی می‌داند.

کارت صلاحیت تنها برای آموزشگاه‌هاست؟ چه نظارتی برای آنهایی که از طریق فضای مجازی شاگرد جذب می‌کنند وجود دارد؟

الهیاری پاسخ می‌دهد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صدور کارت صلاحیت تدریس را از آموزشگاه‌های آزاد هنری که مجوزهای آن را صادر می‌کند، شروع کرده است. کارت صلاحیت تدریس تا سال ۹۰ به تعداد محدود صادر شد و از سال ۹۰ متوقف ماند، تا اینکه سال ۹۷ از سر گرفته شد و از سال ۹۸ به صورت جدی در دفتر آموزش آغاز شد.

او به حرفهایش اضافه می‌کند: بخش قابل توجهی از مدرس‌هایی که در آموزشگاه‌ها کار می‌کنند، در فضای مجازی هم حضور دارند. ولی وزارت فرهنگ باید پس از صدور کارت صلاحیت تدریس مدرس‌های آموزشگاه‌ها، راه‌حلی برای سامان‌دهی مدرس‌های آزاد پیدا کند.

بحث موسیقی نواحی و مستندنگاری پیشکسوتان این حوزه به کجا رسید؟

الهیاری پاسخ می‌دهد: در این موضوع زمان علیه ما است و باید تا زمانی که این هنرمندان عزیز در قید حیات هستند تکنیک و آثار آنها را تحت عنوان تاریخ شفاهی موسیقی در کشور ثبت، ضبط و منتشر کنیم؛ چراکه این هنرمندان عمدتا موسیقی را به صورت سینه به سینه و از استاد به شاگرد انتقال داده‌اند و ممکن است خیلی زود دیر شود.

او درباره اقداماتی که تاکنون در این راستا صورت گرفته، می‌گوید: طی سه دوره اخیر جشنواره موسیقی نواحی، با هنرمندان گفت‌وگوهای اختصاصی گرفته شده و فیلم‌هایی از اجرا و تکنیک آنها ضبط شده است که البته هنوز به انتشار نرسیده‌اند.

او با بیان اینکه در حال حاضر انجمن موسیقی گنجینه‌ای از سه سال اخیر جشنواره موسیقی نواحی دارد، می‌گوید: سال گذشته به مناسبت ایام محرم و صفر فیلم‌هایی از سنت‌های موسیقایی مرتبط با سوگواری عاشورایی از تعدادی گروه‌ در حوزه موسیقی نواحی ضبط شد که امسال پیش از پایان محرم و صفر این آلبوم تصویری توسط انجمن موسیقی منتشر خواهد شد. اما این همه ماجرا نیست؛ امسال پیش از جشنواره موسیقی نواحی، قرار است دبیر جشنواره به هشت تا ۱۰ نقطه از کشور برای گفت‌وگو با اساتید برجسته سفر کند که به صورت تصویری ضبط خواهد شد.

همانطور که می‌دانیم معیشت خیلی از هنرمندان حوزه موسیقی نواحی در وضعیت خوبی قرار ندارد. آیا باید از آنها خواست که به کارهای دیگری هم در کنار حرفه موسیقی خود بپردازند. نظر شما درباره این امر چیست؟

او پاسخ می‌دهد: این مسئله خیلی مبتلا به‌ است. چند وقت پیش یکی از اساتید موسیقی به تهران آمده بود و حتی برای اقامت چند روز در تهران دچار مضیقه بود. پیشتر یکی از پژوهشگران موسیقی نواحی طی گفت‌وگویی بیان کرده بود که موسیقی نواحی صدای ضعیفی در تهران دارد و جایی وجود ندارد که صدای اهالی موسیقی نواحی را از پهنه‌های مختلف ایران به گوش تصمیم‌گیران در تهران برساند؛ این حرف درست است و اگر بشود مطالبات موسیقی نواحی را توسط مجموعه‌ای به صورت سازمان یافته‌ پیگیری کنند حتما به نتیجه می‌رسند. مهمترین نیاز هنرمندان نواحی در بحث بیمه‌های درمانی و تأمین اجتماعی است. البته در حال حاضر بیشترین تعداد هنرمندان تحت پوشش بیمه‌ها در صندوق اعتباری هنر، هنرمندان موسیقی هستند که این لیست هنوز کامل نشده است.

الهیاری می‌گوید که دولت پس از چند سفر استانی، درخواست فهرست اسامی هنرمندان موسیقی استانی را داشته است تا بدین ترتیب هم با آنها گفت‌وگو داشته باشد و هم بررسی کند که به لحاظ معیشتی و بیمه‌ای در چه وضعیتی هستند؟

او ادامه می‌دهد: این اتفاق می‌تواند نتیجه خوبی داشته باشد؛ زیرا هم بانک‌های اطلاعاتی کامل خواهد شد و هم دولت می تواند حمایت خود را توسعه دهد. در حال حاضر از طریق انجمن موسیقی ایران با شعبه‌های آن در استان‌ها ارتباط می گیریم و قرار است فهرست هنرمندان را تکمیل کنیم و بررسی کنیم که چه تعداد از هنرمندان نواحی در صندوق اعتباری هنر تحت پوشش بیمه‌ها هستند و اگر بیمه نیستند، علتش چیست؟ تا بتوانیم مشکلات را رفع کنیم.

چرا این اقدام‌ها مدون و با برنامه‌ریزی دقیق نیست؟

الهیاری پاسخ می‌دهد: یک علت به سیاست‌گذاری کلان برمی‌گردد؛ در برهه‌ای جریان موسیقی نواحی همچون سایر ژانرها تحت تأثیر توجه به موسیقی عامه‌پسند قرار گرفت؛ چراکه بالاخره جریان جامعه این نوع از موسیقی را می‌پسندد و خب غفلتی که در موسیقی صورت گرفته قابل انکار نیست. ولی اتفاقاتی در جریان است؛ تدوین سند ملی موسیقی که بخش قابل توجهی از آن را موسیقی هویتی به خودش اختصاص داده و اتفاق دوم بازگشت به نگاه کمالگرایانه نسبت به حوزه فرهنگ و هنر است که در دولت پیگیری می‌شود، در حال حاضر تصمیم‌گیران فرهنگ و هنر در نهادهای بالادستی به این اتفاق نظر رسیده‌اند که باید برای موسیقی نواحی، ردیف دستگاهی و کلاسیک کار جدی کرد که احتمال نتیجه‌بخش بودن این مسئله وجود دارد.

او در راستای امید به نتیجه‌بخش بودن اتفاق نظر حمایت از موسیقی نواحی، نمونه‌ای از اقداماتی که طی دوران کرونا صورت گرفته را بیان می‌کند و می‌گوید: در دو سال گذشته که کرونا در کشور شیوع پیدا کرده بود و امکان برگزاری کنسرت وجود نداشت، برای حمایت و جلوگیری از فراموشی موسیقی نواحی، چند دوره را تحت عنوان «ماه و نوا» به موسیقی ردیف دستگاهی و نواحی اختصاص دادیم؛ هنرمندان را به تهران آوردیم، اجراها را به صورت آنلاین پخش کردیم و فیلم‌ها ضبط شد.

با توجه به اختلاف بودجه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دفتر موسیقی شهرداری تهران یا حوزه هنری، آیا از عملکرد آنها راضی هستید؟

الهیاری می‌گوید: «اگر بخواهیم به بودجه‌ موسیقی نگاه کنیم با این اعداد و ارقام توقع نگاه سیاست‌گذارانه داشتن و حمایت از تولید آثار فاخر نمودن کمی سخت است. بودجه حوزه موسیقی در دستگاه‌های دولتی برای حفظ شرایط موجود است؛ یعنی با آن بودجه تنها می‌توان جشنواره ها را برگزار کرد و به امور جاری پرداخت.»

او ادامه می‌دهد: ولی اگر معاونت فرهنگی و هنری شهرداری، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان رسانه ای اوج، صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد کنار هم قرار بگیرند، می‌توانیم انتظار اتفاق‌های خوبی را داشته باشیم. طی دو سال گذشته تقریبا ماهی یک بار گفت‌وگوهایی با مدیریت موسیقی این سازمان‌ها داشته‌ایم، تا از فعالیت‌های آنها و تولیداتی که در موسیقی صورت می‌گیرد، باخبر شویم و بدین ترتیب فعالیت‌ها هماهنگ‌تر باشد و اتفاقات خنثی کننده یکدیگر رخ ندهد. در این دوره هم با توجه به تأکیدی که دولت بر شکل‌گیری هیات‌های اندیشه‌ورز در هر حوزه دارد، احتمالا سطح و دامنه گفت‌وگوها بین تصمیم‌گیران و هنرمندان افزایش پیدا خواهد کرد. چیزی که اکنون حوزه موسیقی بسیار به آن نیاز دارد گفت‌وگو است که ما نسبت به آن اصرار داریم و در صورت عملی شدن آن می‌توان امیدوار بود در حوزه اجرا هم اتفاقات بهتری رخ دهد.

بودجه دفتر موسیقی و رودکی به داشتن ارکستر ملی می‌رسد؟

الهیاری اینگونه می‌گوید که بودجه حوزه هنر نسبت به سایر بودجه‌هایی که اختصاص پیدا می‌کند بسیار کمتر است؛ منتهی او از آن دست آدم‌هایی نیست که بگوید چون بودجه نیست دیگر نمی‌توان امیدوار بود و کار کرد. ضمن اینکه بخشی از موسیقی به صورت خودگردان و خصوصی اداره می‌شود و هزینه‌های خود را از قبال برگزاری اجراهای صحنه‌ای تأمین می‌کند، سودآوری و گردش اقتصادی خود را دارد.

او خاطرنشان می کند: آن بخشی که به تزریق بودجه نیاز دارد، بخش موسیقی هویتی است ولی همانطور که گفتم بودجه دفتر موسیقی بیشتر جشنواره‌ و رویداد محور بوده تا حمایتی؛ البته در حال تغییر مسیر بودجه هستیم و تا حدی توفیق حاصل شده و امیدوارم بتوانیم تا آخر سال چند اتفاق حمایتی را در موسیقی به انجام برسانیم.

چرا در ایام محرم عملا از برگزاری کنسرت غافل می‌شویم و به دنبال برگزاری کنسرت‌هایی نمی‌رویم که تم مذهبی دارند و یا امکان برگزاری در ایام سوگواری را دارند؟

الهیاری توضیح می‌دهد: البته علت و چرایی این مسئله سوال خود ما هم هست ولی با این حال در چند سال اخیر به موسیقی مذهبی یا آیین‌های عاشورایی پرداخته شده و تولیداتی در قالب ارکسترال یا اپرا در ایام محرم و صفر اتفاق افتاده است. امسال هم در محرم و صفر موسیقی مذهبی و آیینی بیشتر نمود خواهد داشت.

او ادامه می‌دهد: اخیرا به این ایده رسیده‌ایم که می‌توانیم جشنواره‌ای برای این نوع از موسیقی مذهبی و آیینی در ایام محرم و صفر داشته باشیم که اینگونه موسیقی در این دو ماه به طور کلی تعطیل نشود.

باتوجه به اینکه پس از عید کنسرت‌های بسیاری به روی صحنه رفت و با وجود قیمت بالای بلیط‌ها اکثر آنها سولد اوت می‌شدند، این شبهه وجود داشت که فروش بلیط‌ها در یک دایره محدود از مخاطبان می‌چرخد؛ به همین جهت آیا امکان بررسی این امر وجود دارد که چه تعداد از بلیط‌هایی که برای کنسرت‌ها به فروش رفته، توسط افراد تکراری خریداری شده است؟

پاسخ می‌دهد: سامانه‌های بلیط فروشی بانک اطلاعاتی دارند و از این طریق می‌توان بررسی کرد که هر کد ملی و شماره تلفن چند بار خرید کرده است. همچنین می‌توان بررسی کرد که مثلا چند نفر خریداران اولی بوده‌اند و چند نفر خریداران مستمر و در ادامه به رفتارشناسی آنها پرداخت.

او ادامه می‌دهد: تقریبا آمارها را داریم و روی آنها مطالعه و تحقیق می‌کنیم. در سه سال حضورم در دفتر موسیقی، تلاش کرده و می‌کنم که آمار صحیح باشد. آمار کمک می‌کند بتوانیم برنامه ریزی و آسیب شناسی کنیم. به همین جهت تاکنون آمار کذب و دروغی که ما را به سمت نتیجه گیری غلط ببرد، منتشر نکرده ایم.

موضع شما نسبت به لغو کنسرت‌های ماه گذشته اهواز چیست؟

او پاسخ می‌دهد: در این چهار ماه تعدادی کنسرت لغو شد ولی تعداد لغوی‌ها به نسبت تعداد کنسرت‌هایی که در کشور برگزار شد، عدد معنی داری در ریاضی نیست. ولی مسئله اینجاست که هیچکدام دوست نداریم چنین اتفاقی رخ بدهد؛ درست است که قرار بود اجراهای اهواز در سالنی ۵۰۰ نفره به روی صحنه بروند ولی مخاطبان برنامه‌ریزی و هزینه کرده بودند و برخی از آنها مجبور شده بودند مسافتی را تا اهواز برای حضور در کنسرت طی کنند.

الهیاری ادامه می‌دهد: همه شهرستان‌ها شرایط یکسانی ندارند، برخی محدودیت بیشتری و برخی کمتری دارند. طبیعی است که همه نمی‌توانند مثل هم نسبت به صدور مجوز اقدام کنند. ولی آنچه که مسئوولان وزارت فرهنگ و ارشاد در آن بازه زمانی درباره این اتفاق بیان کردند، این بود که هر تصمیم گیری، مصلحت سنجی‌ و محدودیتی باید پیش از صدور مجوز صورت می‌گرفت و به وقت و پول مردم احترام گذاشته می‌شد؛ زمانی که مجوز صادر می‌شود، برگزار نشدن رویداد نارضایتی مردم را به همراه خواهد داشت. ولی دولت بنا ندارد باعث نارضایتی مردم شود، پس بهتر است تصمیمی گرفته نشود یا اتفاقی نیفتد که موجب نارضایتی شود.

اقدامی در راستای اختلاف نظرهای استانی بر سر برگزاری کنسرت‌ها صورت گرفته است؟

الهیاری در پاسخ به این سوال می‌گوید که اخیرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمع ائمه جمعه حضور پیدا کردند و درباره این موضوع با آنها گفت و گو کردند، هم ملاحضات آنها را شنیدند، هم ملاحضات قانونی ارشاد را بیان کردند و هم یک فضایی را فراهم کردند تا حوزه‌های تخصصی با دست اندرکاران نظارتی در استان‌ها گفت‌وگو کنند. به این صورت که مثلا شخص بنده این فرصت را داشته باشم که با نمایندگان دستگاه‌های نظارتی در استان‌ها درباره آورده‌ها و تبعاتی که برگزاری و برگزار نشدن اجراهای صحنه‌ای برای استان‌ها خواهد داشت، گفت‌وگو کنم. اینها اتفاقات مهمی است که بدون سر و صداهای رسانه‌ای پشت صحنه صورت می‌گیرد. امیدوارم این دست از گفت‌وگوها کمک کند دیدگاه‌ها به هم نزدیک شود.

پس از لغو کنسرت اهواز، اجرای گروه «کماکان» در تهران با برخورد حراست مواجه و از ادامه آن جلوگیری شد. آیا لغو این کنسرت‌ها ارتباطی به نزدیکی زمان برگزاری آنها به آغاز محرم داشت؟

الهیاری بیان می‌کند: اجرای گروه «کماکان» مجوز از مراجع مربوطه نداشت و ماجرایش با کنسرت‌ اهواز متفاوت است. بر این اساس خواننده این گروه از مجوزی می‌گوید که قبلا برای قطعات موسیقایی گرفته است. بعد از این اتفاق به طور مفصل با سرپرست گروه مهدی ساکی صحبت کردم و ماجرا را پرسیدم؛ برگزاری آن گردهمایی، تحت عنوان کنسرت به علت تعداد نفرات حاضر در آن، به دفتر موسیقی مرتبط نبود و برای دریافت مجوز باید به ارشاد استان تهران مراجعه می‌شد گرچه که این اتفاق نیز نیفتاده بود. از طرفی سالن هم جزو سالن‌هایی نبود که در آن کنسرت برگزار می‌شود.

او در عین حال توضیح می‌دهد که هر اتفاق موسیقایی در سطح کشور چه با بلیط فروشی و چه بدون بلیط فروشی اگر بالای ۱۲۰۰ نفر جمعیت داشته باشد باید از دفتر موسیقی مجوز بگیرد و زیر ۱۲۰۰ نفر باید به ارشاد استان مراجعه شود. حتی برنامه‌های ارگانی هم بخواهند طی برنامه‌ای که برای کارکنان خود برگزار می‌کنند و حتی دو قطعه موسیقی اجرا کنند، باید برای این کار از ارشاد مجوز بگیرند.

الهیاری تصریح می‌کند: این گروه نیز باید به ارشاد استان تهران مراجعه می‌کرد، سپس از اماکن مجوز می‌گرفت، بعد قطعات را تأیید می‌کرد و در نهایت بلیط فروشی صورت می‌گرفت. در این ماجرا مجموعه‌ای برای سالگرد تأسیس خود، تعدادی مهمان دعوت کرده بود و از این گروه خواسته که چند قطعه موسیقی اجرا کنند ولی اینکه چرا اجرایی که توسط خود مدیران مجموعه پیش بینی شده است، از داخل همان مجموعه لغو می‌شود، جای سوال از خودشان دارد. ولی برنامه مجوز داری نبوده است و باوجود اینکه مجوزی درکار نبوده اما همان سطح از برخورد هم درست نیست.

علت از دسترس خارج شدن سامانه صدور مجوز چه بود؟ آیا هک شده بود؟

الهیاری با بیان اینکه سامانه دفتر موسیقی هک نشده بود، می‌گوید: دولت به سمت ایجاد درگاه الکترونیک پنجره واحد رفته تا با کم کردن مجوزهای غیرضروری کسب و کار را برای مردم راحت‌تر کند؛ وزارت اقتصاد موعدی را تعیین کرد تا دستگاه‌ها خودشان را به پنجره‌ واحد متصل کنند. در خدماتی که از طریق درگاه پنجره واحد ارائه می‌شود، باید اصطلاحا امضاهای طلایی و امضاهایی که موجب فساد است از بین برود و فرآیندها شفاف و قابل رصد باشد. دفتر موسیقی در چند سال گذشته سامانه‌ای برای صدور مجوز داشت که تنها شامل صدور مجوز برای شعر و آهنگ می‌شد ولی اگر فردی قصد گرفتن مجوز نماهنگ، اجرای خارج از کشور یا کنسرت را داشت، امکان اقدام از طریق سامانه وجود نداشت و باید به صورت دستی اقدام می‌کرد که این امر رفت‌وآمد، هزینه و حتی تبعات دیگر داشت.

او اضافه می‌کند: ما مکلف بودیم که در حوزه موسیقی خودمان را به پنجره واحد متصل کنیم. لازمه این امر طراحی یک سامانه جدید و متصل به درگاه دولت بود و می‌بایست همه خدمات دفتر موسیقی چه در تهران و چه در استان‌ها به صورت سامانه‌ای انجام شود که دیگر هنرمندان یا شرکت‌ها مجبور نباشند حضوری مراجعه کنند. به همین علت مدتی مجبور شدیم کارها را به صورت دستی از هنرمندان بپذیریم. اکنون بیش از یک ماه است که سامانه به پنجره واحد متصل شده است و تا پایان ماه صفر افراد از سراسر کشور می‌توانند به صورت غیرحضوری برای نماهنگ‌ها و اجراهای صحنه‌ای خود مجوز بگیرند.

چقدر در صدور مجوزها سلیقه دخیل است؟ آیا هر کسی که بخواهد می‌تواند برای انتشار قطعه‌ای موسیقی درخواست مجوز بدهد؟

او پاسخ می‌دهد: عنصر سیلقه در حوزه فرهنگ و هنر، پررنگ است؛ شاید اگر در اتاقی چهار نفر حضور داشته باشند هر کدام از آنها نظر متفاوتی درباره یک شعر داشته باشند. سلیقه تحت هر شرایطی وجود دارد و در حوزه فرهنگ و هنر هر چقدر تلاش شود متر و معیار تعیین کرد، چون همه چیز به آستانه تحمل مخاطب برمی‌گردد، نمی‌توانیم دقیق بگوییم در نقطه درستی ایستاده‌ایم یا نه؟ هر کسی که گمان می‌کند در ترانه‌سرایی و تولید موسیقی استعداد دارد، محدودیتی برایش وجود ندارد و در دفتر موسیقی این حق برای او فراهم است که اثرش را به آنجا ارسال کند، شورا هم موظف است کار را به جهت تطابق با ضوابط بررسی کند و تصمیم بگیرد که تأییدیه کار را صادر کند یا خیر.

در حال حاضر با اشعاری برای آهنگ ها مواجه هستیم که با استانداردهای یک متن ادبی و آنچه شعر تلقی می شود، فاصله بسیار دارد؛ تا چه حد در صدور مجوز اشعار موسیقی سخت‌گیری می‌شود؟

الهیاری در این زمینه بیان می‌کند: از صبح که از خانه بیرون می آئیم، چقدر ادبیات رسانه‌ها یا حتی بیلبوردهای شهری به ادبیات عامیانه نزدیک شده است؟ طبیعی است که خواننده هم احساس می‌کند اگر عامیانه نخواند، با مخاطبش ارتباط برقرار نمی‌کند. البته زمانی تنها انتظار می‌رفت از اصطلاحات عامیانه در ترانه استفاده شود ولی اکنون از این هم جلوتر رفته اند و با عوامانه‌گویی و اصطلاحاتی دم دستی رو به رو هستیم.

او ادامه می‌دهد: شورای ترانه، شعر و کلام با دو مسئله رو به رو است؛ اولا آنچه که برای اخذ تأییدیه ارسال می‌شود شعر و ترانه نیست و بیشتر با کلام مواجه است و آثاری که ارسال می‌شوند، اسم توسط ترانه‌سرا نوشته شده‌اند ولی خواننده، سراینده آن متن است.

الهیاری تصریح می‌کند: عموما خواننده‌ها ورود شعری و ترانه سرایی ندارند و چون ابتدا ملودی را می‌سازند، باید براساس آن ملودی کلمات را می چینند؛ به همین علت، کاری که به شورا ارسال می‌شود به جهت شعری ضعیف است. براساس آیین نامه‌ای که در ۱۴۰۰ برای دفتر موسیقی تدوین شد، شورا دو شرح وظیفه دارد؛ شعر به لحاظ هویت شعری و نیز محتوایی حداقل‌های لازم را داشته باشد.

مدیر کل دفتر موسیقی ارشاد می‌گوید: گاهی شعرِ یک قطعه، حداقل‌های لازم را ندارد و وقتی به کار اصلاحیه می‌خورد، خواننده مراجعه می‌کند و می‌گوید بخشی از متن که اصلاحیه خورده، خیلی عادی‌تر در گفت‌وگوهای مردم استفاده می‌شود و یا اینکه وقتی شما این شعر را تأیید نمی‌کنید، فلان خواننده خارج از کشور آن را می‌خواند و قدرت رقابت را از من می‌گیرد. در این راستا اگر شعری ضعف تألیف داشته باشد، کارشناس‌های ما طی جلسه‌ای با خواننده و تهیه کننده، به اصلاح شعر به لحاظ محتوایی و ساختاری کمک می‌کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.