به گزارش سینماپرس، هشتم شهریور بود که شورای صنفی نمایش از شناور شدن قیمت بلیت سینماها به مدت سه ماه خبر داد و حالا جزییات این طرح مشخص شده است.
بر اساس این طرح که از روز شنبه ۱۹ شهریور قابل اجرا خواهد بود، سینماها اختیار دارند تا سانسهای ابتدایی روز یعنی از ساعت ۱۰ تا ۱۵ را به صورت نیم بها نرخ مصوب و بر اساس درجه کیفی هر سینما به ترتیب ذیل قیمت گذاری کنند: سینماهای مدرن: ۲۲,۵۰۰ تومان، سینماهای ممتاز: ۱۷,۵۰۰ تومان، سینماهای درجه یک: ۱۲,۵۰۰ تومان.
همچنین برای سانسهای دیگر از ساعت ۱۵ به بعد سینماداران این اختیار را خواهند داشت که بر اساس شرایط جغرافیای هر سینما، نوع مخاطبان و ساعات پیک به شیوه پیشنهادی ذیل قیمت گذاری کنند: سینماهای مدرن: ۳۵,۰۰۰ تومان تا ۴۵,۰۰۰ تومان، سینماهای ممتاز: ۲۵,۰۰۰ تومان تا ۳۵,۰۰۰ تومان، سینماهای درجه یک: ۲۰,۰۰۰ تومان تا ۲۵,۰۰۰ تومان.
این طرح به صورت موقت در ۳ ماه آینده قابل اجرا خواهد بود و اولینبار حوزه هنری برای فیلم «هناس» اجرایی کرد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. شناورسازی قیمت بلیت سینما تبدیل به یک بهانهای برای مخاطبان میشود تا زمان بیشتری از خود را به سینما اختصاص دهند. برای ینکه بدانیم این طرح نتیجه بخش خواهد بود و به وضعیت سینما کمک میکند یا خیر، به گفتوگو با سجاد نوروزی مدیرعامل پردیس سینما آزادی پرداختیم که در ادامه میخوانید.
طرح شناورسازی قیمت بلیت سینما تا چه اندازه میتواند به فروش کمک کند؟
طرح شناورسازی قیمت بلیت سینما اولینبار در حوزه هنری و مطالعات آماری و امکان سنجی آن نیز در معاونت توزیع سازمان سینمایی سوره انجام شد، در همان زمان دوستان ما با جمعآوری اطلاعات موجود و تحلیل آنها به یکسری عدد و رقم رسیدند و در نهایت روی فیلم «هناس» اعمال شد و فروش خوبی را هم تجربه کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که «هناس» را مطابق عرف متداول اکران در سینمای ایران، نمیتوانیم فیلم گیشه به حساب بیاوریم ولی تقریبا در حد خودش، فروشی جدی را تجربه کرد و بعد هم «بدون قرار قبلی» به این طرح پیوست.
به نظر میرسد که عادت سینما رفتن از سر مردم افتاده و به همین دلیل هم ارگانها طرحی به نام شناورسازی قیمت بلیت را پیشنهاد دادند. شما موافق این موضوع هستید؟
من با این ایده موافق نیستم. این کاهش مخاطب در همه ادوار وجود دارد. نکته ماجرا این است که کاهش مخاطب زمانی رخ میدهد که صنعت سرگرمی، که سینما یک بخش مهمی از آن است، دائما به روزرسانی میشود، در دهه شصت و هفتاد، مهمترین و اصلیترین سرگرمی که یک خانواده میتوانست برای خود در نظر بگیرد، سینما بود آن هم در شرایطی که تا این اندازه سینما و بوستان در تهران وجود نداشت؛ اما امروز هست و انتظار استقبال از جانب مخاطب وجود دارد. این اتفاق و انتظار در همه جای دنیا رخ داده است. اما الان در ایران، کاهش مخاطب به علت جهل دانش و کمبود بضاعت تئوریکی است که در صنعت سینما مخصوصا در بخش خصوصی ایران که شامل تولید، اکران، توزیع و تبلیغات است، وجود دارد.
در سینمای ایران توزیع به معنای علمی آن وجود ندارد. به طور مثال فیلم آخر نولان ۱۰۰ میلیون دلار بودجه تولید داشت، ۱۰۰ میلیون دلار بودجه تبلیغات، این در حالی است که ما در ایران تبلیغات را کنار گذاشتیم، در حالی که ما نمیتوانیم بدون تبلیغات و بدون نظام ایجابی صحیح در حوزه توزیع توقع بازگشت مخاطب به سینما را داشته باشیم. مخاطب مگر ملعبه دست ماست؟ نوع رفتار سینماگران ما با مردم، مشابه رفتاری است که خودرو سازان با مردم دارند، واردات خودرو که ممنوع است هر طور و با هر قیمتی هم که بخواهیم میسازیم، شما هم مجبورید که از آن استفاده کنید. اینگونه نیست و بالاخره یک جا مخاطب سینما را کنار میگذارد.
من نمیخواهم بگویم سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادوار مختلف در این ماجرا تاثیرگذار نبوده، قطعا آن هم تاثیراتی داشته، منتهی مگر چند فیلم ما درگیر ممیزی شده که بخواهیم کاهش مخاطب را گردن ممیزی بیندازیم؟ بنابراین خیلی مخالف این هستم که همه چیز را گردن ممیزی بیندازیم، به جای ممیزی به وضعیت سینماداری فعلی خودمان بپردازیم که پر از مشکل است.
شما میگویید تغییر چندانی در مراجعه مخاطبان به سینما اعمال نشده، پس چرا ما مجبوریم برای آوردن مخاطب به سینما، قیمت بلیت را شناور کنیم؟
همه جای دنیا مجبورند این کار را انجام دهند، در ترکیه یک روز در هفته، سینما رایگان است. اگر میخواهیم محصولی را درست بفروشیم، باید بازاریابی درستی انجام دهیم. در کانادا قیمت بلیت در هفته اول اکران با هفته چهارم آن متفاوت است. فیلم یک ساعته یک هزینهای دارد، فیلم سه ساعته یک هزینه دیگر، اما ما اینجا برای فقیر و غنی و دانشجو و بی سواد و همه آدمها یک قیمت ۴۵ هزارتومانی را تعریف کردیم. آیا تا به حال سالن داران، تهیهکنندگان و پخش کنندگان ما گفتند، مخاطبان چه چیزی میخواهند تا بهترین خدمات را به آنها ارائه دهیم؟ البته به غیر از سهشنبههای نیم بها که به یک سنت تبدیل شده است.
پس این موارد برای جذب مخاطب در همه جای دنیا هست و ما عقبتر هم هستیم؟
بله، ما مثل همیشه تافته جدا بافتهایم و میخواهیم چرخ را از نو اختراع کنیم کاری که همه جای دنیا کرده را پس از گذشت کلی زمان اعمال میکنیم و نکته جالبش هم این است که ژست دانای کل میگیریم و به تجربه کل دنیا هم بی اعتنا هستیم. هر حوزهای یک دانشی دارد، دانش بخش خصوصی ما در حوزه تولید و توزیع کجاست؟ اساسا چنین دانشی وجود دارد؟ لذا این ایده کاملا درست بود و تازه ما در این زمینه فقر هم داشتیم و بیش از اینها باید تلاش کنیم.
*خبر آنلاین
ارسال نظر