به گزارش سینماپرس، حدود دو ماه تا برگزاری شانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی مستند ایران (حقیقت) باقی مانده و مستندسازان با تمدید مهلت ارسال اثر میتوانند فیلمهای خود را تا پایان شهریور به جشنواره بفرستند. جشنواره امسال که همانند چند سال گذشته به شکل آنلاین هم برگزار میشود قرار بود در بخشهایی مثل جوایز دچار تغییراتی شود که با اعتراض فیلمسازان مواجه شد و حالا همان موارد در کنار بررسی راهکارهایی برای گسترش نفود مستند ایران در کشورهایی با حوزه زبانی و فرهنگی مشترک در پنلهای تخصصی بررسی خواهند شد.
محمد حمیدی مقدم -دبیر جشنواره و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی - که اخیرا برای شرکت در جشنواره انیمیشین هیروشیما به ژاپن سفر کرده بود و در آنجا تقدیر شد، در گفتوگویی با ایسنا از برخی جزئیات جشنواره امسال، رویکردها و اینکه آیا خط قرمزی در انتخاب آثار وجود دارد یا خیر صحبت کرد. البته این مصاحبه به برخی دیگر از فعالیتهای مرکز از جمله بخش پرحاشیه «هنر و تجربه» هم پرداخته که در بخش نخست فقط پرسش و پاسخهای مرتبط با جشنواره سینماحقیقت منتشر میشود.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
چند روز بیشتر به پایان مهلت تمدید شده برای ارسال آثار به جشنواره حقیقت باقی نمانده، اطلاع دارید که چند فیلم به دبیرخانه رسیده و چه تعداد از آنها متعلق به تولیدات مرکز گسترش هستند؟
تا روز یکشنبه ۲۷ شهریورماه ۴۲۶ فیلم برای حضور در جشنواره ثبت نام کرده بودند. مهلت ثبت نام و ثبت اثر تا پایان شهریورماه ادامه دارد. مرکز مشغول تولید ۸۰ تا ۸۵ فیلم است و فکر میکنم حدود ۳۰ تا ۳۵ فیلم را به صورت قطعی فاینکات شده در اختیار داریم و باقی آنها هم اگر به موقع برسند طبق قوانین میتوانند برای جشنواره ثبت نام کنند. این جهش تولید را در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ داشتیم و خوشبختانه آمار، نوید یک دورهی تولیدی خوب را برای مرکز دارد. با این حال پیشبینی من این است که با توجه به تعداد آثار تولید شده در مرکز و خارج از آن، یک افت پنج تا شش درصدی را نسبت به سال گذشته در جشنواره داشته باشیم. البته شاید این پیشبینی درست نباشد ولی به نظر میرسد تولیدات فیلمسازان مستقل و کمپانیهای دولتیِ دیگر، متاثر از شرایط کرونا کمی کاهش پیدا کرده است. گرچه معمولا بسیاری از فیلمهای مستند در مدت دو تا سه سال ساخته میشوند و نمیتوان همه آنها را متاثر از شرایط کرونا دانست اما فکر میکنم امسال آخرین سالی باشد که ما روند تاثیر پذیرفته از کرونا را پشت سر میگذاریم و احتمالاً از سال آینده مستندسازی به شکل نرمال خود برمیگردد.
این آمار در مقایسه با دوران قبل از کرونا چه تفاوتی دارد؟
قبل از کرونا یعنی در سال ۱۳۹۸ حدود ۷۱۰ اثر داشتیم که سال ۹۹ کمتر شد و سال ۱۴۰۰ به حدود ۵۵۰ فیلم رسید. فکر میکنم این روند با توجه به شرایط موجود نرمال باشد و الان آخرین تاثیرات را میبینیم. باید آسیبشناسی کرد که چرا آثار مراکز دیگر نرسیده؟ آیا همگی در مراحل پست پروداکشن هستند یا دلایل دیگری ممکن است وجود داشته باشد. در مجموع باید صبر کنیم تا روز آخر ثبت نام برسد و شاید تا آن موقع با توجه به پیک ثبتنامی که معمولا رخ میدهد، همه چیز تغییر کند.
بجز کرونا چقدر عوامل دیگر مثل محدودیتها در پرداخت سوژههای مختلف و یا ممیزیهایی که ممکن است در مرحله صدور مجوز نمایش پیش بیاید را در کم شدن تعداد آمار تولید مستند در این سالها موثر میدانید؟
با توجه به آنکه آثار جشنواره حقیقت توسط هیات انتخاب بررسی میشوند، پروانه نمایش خیلی در این مرحله از کار ما دخیل نیست، البته طبق قانون فیلمها برای نمایش در محلی عمومی باید به نظر شورای پروانه نمایش و اداره نظارت و ارزشیابی رسانده شوند ولی از آنجا که خیلی از مستندها به ویژه آنهایی که به جشنواره حقیقت ارسال میشوند از یک استاندارد سینمایی با پروداکشن طولانی مدت برخوردارند و دستکم امسال مختص دوران فعلی نیستند، معتقدم یکی از دلایل مهم این مسئله به شرایط مالی کمپانیها برمیگردد. خیلی جاها در شرایط فعلی ویژگیهای تولید مستند را نداشتند و به سمت تولید کارهای دیگر رفتند. اگر در جایی مثل مرکز گسترش میبینید که با وجود همه مشکلات، همچنان تولید وجود داشته - آن هم در شرایطی که ما نیز پروژههای متوقف شدهی زیادی داشتیم - به این دلیل بود که سال قبل با تلاش آقای خزاعی یک کمک مالی به مجموعه صورت گرفت و سبب شد بسیاری از پروژهها بعد از دریافت کمک مالی جلو بیفتند. بنابراین وقتی میگویم در مرکزجهش تولید داشتیم به این دلیل است که در شرایط عادی ۴۰ تا ۵۰ اثر را میتوانستیم تولید کنیم ولی الان به تعداد بالاتری رسیدیم. این را هم میدانیم که مستندسازی در بخش خصوصی بسیار کم است و بیشتر، کمپانیها و نهادها در حوزه مستند حضور فعالی دارند که اسامی آنها نیز شناخته شده است و در بررسی میانگین تولید هم لحاظ میشوند اما الان احساس من این است که این مراکز، اولویت خود را در بخشهای دیگر گذاشتهاند. البته ارزیابی این ماجرا بعد از قطعی شدن تعداد آثار رسیده به جشنواره حقیقت به صورت جداگانه بررسی خواهد شد. با این همه، تاکید میکنم مسئله قوانین نمایش یک موضوع جدی است که در خلال یا بعد از جشنواره ممکن است برای فیلمسازان به دغدغهای مهم بدل شود.
در انتخاب فیلمهای جشنواره حقیقت چقدر عناوین و سرفصلهایی که مدتهاست از زبان مسئولان وزارت ارشاد و سازمان سینمایی میشنویم مثل فیلم هایارزشی و انقلابی و دینی مورد تاکید است. آیا انتخاب فیلمهایی با این مضامین در اولویت قرار دارند؟
جشنواره سینما حقیقت یک بخش ویژه به نام «شهید آوینی» دارد و به نظرم نشان میدهد با وجود همین بخش، جشنواره از این مرحله که صرفا بخواهد این موضوعها را در اولویت قرار دهد، عبور کرده است. مفهوم این بخش کاملا مشخص است هرچند برخی دوستان فیلمساز وجود یک بخش جنبیِ برابر با بخش اصلی را نمیپسندند ولی موضوعهایی مثل مقاومت، دفاع مقدس و گفتمان انقلاب اسلامی یا هر آنچه که از نگرههای مرتبط -که یک تئوری ایجاد کرده -، در این عنوان میگنجند در این بخش دنبال میکنیم. اما آیا این فیلمها فقط در همین بخش شرکت میکنند؟ خیر! در سال ۹۸ فیلم منتخب جشنواره اثری از حوزه دفاع مقدس و استراتژی برون مرزی ما در سوریه بود به نام «گلوله باران» که در بخش مسابقه اصلی هم شرکت داشت. حالا اگر بپرسیم که آیا این اولویت است برای ما، باید بگویم برای هر نهاد یا هر سیستم فرهنگی، ذیل مفهوم و گفتمان انقلاب اسلامی یکسری موضوعهای اساسی و مهم وجود دارد اما اینکه بگوییم رنگینکمان ما تکبُعدی خواهد شد، خیر! جشنواره با بازتابی از مسائل اجتماعی، سیاسی، تاریخ معاصر و همه آنچه سینما حقیقت را معنی میکند شکل خواهد گرفت. قصد ما این است که سبد «حقیقت» شکل واقعی از جهان پیرامون امروز ما در همه وجوه باشد. اگر سالهای گذشته را دنبال کرده باشید به یاد میآورید که فیلمی از آسیبهای جدی اجتماعی داشتیم و حتی نیروی انتظامی به آن جایزه ویژه داد در صورتی که شاید خیلیها فکر میکردند این اثر اصلاً امکان نمایش در جشنواره را نداشته باشد؛ بنابراین ما کاملاً در پکیجی مجزا به انقلاب و دفاع مقدس و مقاومت میپردازیم و وجوه دیگر سینمای حقیقت و مستند را نیز کمرنگ نمیکنیم. فیلمسازان مستند خوب میدانند که به چه موضوعاتی و چقدر وارد شوند و خط قرمزها چیست. جشنواره یک انتخاب است و نمیخواهم آن را با وارد شدن به حوزه ممیزی تقلیل دهم. قطعا فیلمسازی که در فضای امروز جامعه ایران زندگی میکند فضای جشنواره دولتی را تشخیص میدهد و کاملا آگاه و عاقل هستند و میدانند چه فیلمی در جشنواره پذیرفته نخواهد شد
خط قرمزی هم برای جشنواره دارید که مثل دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران بگویید بر اساس یکسری معیارها، چه فیلمهایی به جشنواره راه پیدا نخواهند کرد؟
فکر میکنم برای همه مشخص باشد که خط قرمز چیست، همانطور که در پروانه نمایش مشخص شده است و ضرورتی ندارد تیتروار این خط قرمزها را اعلام کنم.
ولی به نظر میرسد که چندان هم مشخص نیست چون اگرچه قصد مقایسه با حوزه داستانی را ندارم ولی همین الان فیلمهای دارای پروانه نمایش، با تغییر دولت و بهتبع آن تغییر معیارها و سلیقهها امکان نمایش پیدا نکردهاند پس میتوان گفت که ممکن است خط قرمزها تغییر کرده باشد.
به نظرم این بخش از گفتوگو بهتر است بعد از جشنواره حقیقت بحث شود. قطعا فیلمسازی که در فضای امروز جامعه ایران زندگی میکند فضای جشنواره دولتی را تشخیص میدهد و کاملا آگاه و عاقل هستند و میدانند چه فیلمی در جشنواره پذیرفته نخواهد شد. به طور طبیعی هرآنچه با قواعد و قوانین حوزه نظارت بر پخش ما در اشکال باشد، اگر بخش قابل توجهی از فیلم را شامل باشد قابل نمایش نیست ولی اگر بخشی کمی باشد و دچار اصلاح شود، معمولا این طور است که فیلمساز قبول کرده تا آن بخش را تعدیل کند و به نمایش بگذارد. این از آن مواردی است که مورد به مورد پیش میرویم. فیلمسازان مستند، ۱۶ سال است که جشنواره حقیقت را دنبال میکنند و فکر میکنم برای آنها روشن باشد که چه مواردی قابل کار کردن است. خوب میدانند که به چه موضوعاتی و چقدر وارد شوند و برعکس. مثلاً فیلمسازان ما الان خوب میدانند که چه فیلمی را به جشنواره ایدفا بدهند و چه فیلم هایی را ندهند. این انتخاب کاملاً آگاهانه و مشخص است. جشنواره یک انتخاب است و نمیخواهم آن را با وارد شدن به حوزه ممیزی تقلیل دهم. جشنواره یک نگاه فراگیر است که در بسیاری موارد بر اساس نگاه دبیر شکل میگیرد و اوست که استراتژی خاصی را مشخص میکند. در هیچ کجای جهان به فیلمسازی توضیح نمیدهند. ما هم قصد نداریم برای فیلمساز تعیین تکلیف کنیم پس فقط انتخابمان را انجام میدهیم. در سیستم ما کار با هیات انتخاب پیش میرود که در کشور ما فقط این طور است و الان به دلایل مختلف، جای آن خیلی هم خوب است. پس نباید برای هیات انتخاب سوال ایجاد کرد، مثل همان جاهای بیشماری که فیلمسازان ما یک سوال هم نمیتوانند بپرسند، حتی فیلمسازان بزرگ و کسانی که در حوزه مستند جهان قدرتمند هستند نمیتوانند بپرسند که دلیل پذیرفته نشدن آثارشان چه بوده است. اینها حق انتخاب هر جشنوارهای است. هر جشنواره ذائقه و مسیر خود را گام به گام میتواند تغییر دهد و طراحی آینده خود را رو به نقاط مختلف پیش ببرد؛ در نتیجه یا از قبل تبیین میکند یا نمیکند. مثلاً ممکن است برای یک سال رویکرد محیط زیست را در نظر بگیرد و اینکه فیلمها در همین نگره چطور انتخاب شوند، حق جشنواره است. حال اینکه فیلمها چطور نمایش داده میشوند، به بعد یا قبل از ما به عنوان «جشنواره» مربوط میشود که مثلا یک فیلم میتواند در حوزه عمومی به نمایش درآید یا خیر و این موضوعی است که بر اساس قوانین بر نظارت در حوزهای خارج از مرکز گسترش دنبال میشود.
شما برای شانزدهمین دوره جشنواره حقیقت به عنوان دبیر چه رویکردی را در نظر گرفتهاید؟
یکی از نکات مهمی که شاید به عنوان گلایه مطرح شود و در این سه سال با آن مواجه بودم، همین بود که فیلمسازها میپرسیدند استراتژی جشنواره حقیقت چیست؟ یا درواقع آن معیاری که میخواهد قیاس کند، در این دوره ۱۶ ساله معلوم نبوده و نیست. من در این مدت این موضوع را آسیب شناسی کردم که ببینم آیا ما میتوانیم وارد این نقطهگذاری هنری شویم؟ آن هم با تمام فشاری که به جشنواره حقیقت وارد میشود، چون واقعیت این است که الان جشنواره حقیقت زیر فشار مضاعف مستندسازان گیر کرده است. این مسئله هم جذاب است هم ترسناک. نمونهاش هم آنجا بود که شروع کردیم به حذف جوایز فنی سینما و شما دیدید که چه اتفاقی افتاد! خیلی از جشنوارهها هستند که جوایز آنها کم و زیاد میشود و هیچ واکنشی نمیگیرند ولی در جشنواره حقیقت که دولتی هم است، ما قصد داشتیم نیمی از وظایف را به صنوف برگردانیم و آن طور اعتراض شد. این تصمیم از آن جهت گرفته شد که من اعتقاد دارم جزئیات و دقت در بررسی جوایز فنی به صنف و تجمع آراء برمیگردد نه اینکه توسط یک گروه داوری ۵ یا ۷ نفره انجام شود اما این ماجرا چنان مورد مطالبه بود که متوجه شدیم نمیشود این کار را به این راحتی و ناگهانی پیش برد. البته در نهایت منجر به گفتوگوی میان ما با صنوف کارگردانان و تهیهکنندگان مستند شد و ما قبول کردیم و گفتیم که اگر شما فکر میکنید این تشویق و جدی گرفتن - که آن را به حق میدانیم - نباید حذف شود، این نقش را قائل خواهیم بود. این همان نقش فزاینده برای جشنواره حقیقت است که به صورت مضاعف فشار وارد میکند. حال اگر جشنواره حقیقت یک استراتژی معین را بخواهد انتخاب کند، دوباره از آن نگاه پدرانه و شاید معطوف به همه این سلائق جدا میشود. پس فعلا ما یک لحن کلی از جهان مستند ایران را در بر میگیریم با عمومیت احترام به فضا، فرهنگ، قواعد، قانون و نظام حاکمیتی کشور که همه زیر این چتر با لحن و نگاههای مختلف مستند را به سرانجام برساند. جشنواره سینما حقیقت این نگاه جامع را میخواهد در دوران فعلی دنبال کند. الان جشنواره حقیقت زیر فشار مضاعف مستندسازان گیر کرده است. این مسئله هم جذاب است هم ترسناک. نمونهاش هم آنجا بود که شروع کردیم به حذف جوایز فنی سینما و شما دیدید که چه اتفاقی افتاد!
اگر زمانی این اتفاق بیفتد که جشنوارههای دیگری داشته باشیم چه بهتر! زمانی این نگاه وجود داشت چرا جشنوارههای متعدد داریم؟ در حالی که باید پرسید چرا نباید فضاهای فرهنگی مختلف برای جوانان داشته باشیم؟ مگر چقدر هزینه خرده فرهنگی در مقابل این همه پدیدههای بیشمار پِرت در حوزه اقتصاد و حوزههای دیگر میشود؟ این انتقادی است که به خبرنگاران هم وارد است که سالها حضور جشنوارهها را نقد میکردند. وقتی جشنوارههای تخصصی داشته باشیم این فشاری که فیلمساز لذت دیده شدن دارد، در جایی دیگر پاسخ داده میشود. چرا یک فیلمساز باید کعبه آمال و آرزوهایش جشنواره حقیقت باشد؟ مگر ما چند فیلم را میتوانیم نمایش دهیم؟ اگر پکیجهای خود را در هر بخش به ۲۰ فیلم هم برسانیم خیلیها معترض میشوند که مگر این جشنواره تخصصی و بینالمللی نیست، چرا تعداد ۱۵ اثر را به ۲۰ اثر رساندید؟ اگر ما تعداد را افزایش میدهیم به خاطر این است که تعداد بیشماری متقاضی درجه یک داریم و وقتی تعداد قابل توجهی از بخش مسابقه جا میماند به ناچار بخش جنبی اضافه میکنیم. ما حداکثر ۷۰ اثر را میتوانیم در جشنواره داشته باشیم پس بقیه کجا باید نمایش داده شوند؟ استعدادها کجا باید شکوفا شود؟ البته این را هم باید اضافه کرد که کلا دوستان فیلمساز درگاهِ دیده شدنِ «حقیقت» را دوست دارند، بنابراین وقتی این فشار وجود دارد شما باید کمی عمومیتر فکر کنید و جشنواره حقیقت از حالت تخصص صِرف خارج میشود. این را هم برای افرادی گفتم که جشنوارههای خارجی را رصد میکنند و از این زاویه «حقیقت» را نقد میکنند. ما خیلی زودتر این موارد را میدانیم که مثلاً میشود هدف جشنواره را براساس مسائل اجتماعی یا محیط زیستی قرار داد ولی آن وقت دایره را میبندیم، تعداد کمتری فیلم وارد جشنواره میشود ضمن اینکه این گستردگی، از عوامل جذابیت جشنواره حقیقت است.
پس شما با رضایت خودتان از حذف جوایز فنی در جشنواره عقبنشینی کردید؟
بله، درواقع با درک متقابل، چون من احساس کردم در این سه سال تعامل با صنف در مرکز گسترش، نمایشی نیست. ما صحبت میکنیم، نقد میکنیم، گفتوگو میکنیم و توانستهایم بسیاری از مسائل را حل کنیم و جلو ببریم. وقتی مطالبه صنفی وجود دارد به آن گوش میکنیم و صنف یعنی همان افراد موثر. البته دوستان صنف هم استدلال ما را پذیرفتند ولی گفتند زمان اجرای این کار زود است. ما هم پذیرفتیم که اطلاع رسانی شود. این کار را بر اساس یکسری مطالعات شروع کردیم چرا که جشنوارههای بینالمللی در این سطح، جوایز فنی نمیدهند و برعهده جشنوارههای داخلی است. البته یک بحث هم همین است که بخش عمده جشنواره حقیقت، داخلی است ولی اگر بخواهیم به حوزه بینالملل گرایش پیدا کنیم راهی جز این نداریم. ما هم گفتیم اشکالی ندارد. بگذاریم تمام دوران متاثر از کرونا تمام شود ولی موضوع را در پنلها و فضاهای گفتوگو در جشنواره خواهیم گذاشت تا بچهها بحث کنند که کدام مسیر بهتر خواهد بود، حذف از بازگشت جوایز فنی یا بازگشت دوباره آنها به جشنواره؟ درواقع نمیتوان گفت که بازگشت جوایز امسال به این معنی است که ما آن را به طور کامل پذیرفتهایم، فقط قبول کردیم که امسال را هم با شرایط گذشته پیش ببریم. حذف جوایز فنی در جشنواره به بحث گذاشته میشو، حذف از بازگشت جوایز فنی یا بازگشت دوباره آنها به جشنواره؟ بازگشت جوایز امسال به این معنی است که آن را به طور کامل پذیرفتهایم، فقط قبول کردیم که امسال را هم با شرایط گذشته پیش ببریم
یعنی ممکن است سال آینده این جوایز حذف شوند؟
من فکر میکنم رشد سینمای مستند خارج از صنف و حیطه فعالیت کسانی که در آن دخیل هستند، نیست. جشنواره برای مدیران دولتی نیست بلکه برای همان کارگردانها و تهیهکنندهها و تمام موثرین سینمای مستند است. افراد متخصص باید این مسئله را بپذیرند که فکر میکنم بعد از پذیرش، این ماجرا باید به شکلی تغییر کند.
شما از یک لحن پدرانه با نگاه به حرفه مستندسازی صحبت کردید اما وقتی شورای سیاستگذاری جشنواره را نگاه میکنیم آنقدر حضور مدیریتی در آن غالب است که میتواند نگاه صنفی و سینمایی را زیر سوال ببرد. اگر به عنوان دبیر بخواهید همسو با مستندسازان باشید، موافق این نوع چیدمان در شورای سیاستگذاری یک جشنواره مستند هستید؟
من فکر میکنم شورای سیاستگذاری بسیار خوبی داریم. به هر حال شورای سیاستگذاری کاملاً در اختیار ارگان برگزارکنندهی جشنواره است. من براساس افکتهایی صحبت میکنم که در جشنوارههای دنیا وجود دارد. جشنواره برای ما کاملا یک ارگان وارداتی است، مثل سینما که ما تاثیرات محلی خود را روی آن گذاشتهایم. هر جشنواره سیاستهای اصلی خود را بر اساس تئوریها و نگرههایی که دارد، اجرا میکند. در جشنوارههای الف دنیا تا همین هیروشیما که این اواخر در آن بودم چنین رویکردی وجوددارد. من در جشنواره انیمیشن هیروشیما که برای تقدیر از مرکز گسترش در جهت تولیدات انیمیشنی حضور داشتم، این موضوع را پرسیدم که چرا ارگان برگزاری جشنواره تغییر کرده و آرتیستهای قبلی رفتهاند؟ متوجه شدم که شورای سیاستگذاری جشنواره انیمیشن هیروشیما توسط شهردار تعیین میشود و برای تغییر هم گفتند یک اختلاف تفکری بین دولت و شهرداری به وجود آمده و شهرداری یک سیستم را با نگاه خودش چیده که البته از تیم قبلی هم در آن حضور دارند. در اینجا ارگان برگزاری جشنواره به نگاه آرتیستیک و مطالبه در اندازه خودش، نیاز دارد و این ارگانی است که شکل برگزاری، اجرا و تعامل مالی را کنترل میکند، پس بحث دیگری نداریم ولی در عین حال اتفاق بزرگ «حقیقت» ورود انجمنهای صنفی به شورای سیاستگذاری است که از سال ۹۸ اتفاق افتاد؛ انجمن صنفی کارگردانان و تهیهکنندگان نماینده دارند. در کشورهای دیگر هم اگر در شوراها سینماگری باشد در حد همین یکی دو نفر است و بقیه متخصصان حرفهای هستند که یک شورا به آنها نیاز دارد. ما در این دوره افرادی را داریم که هر کدام نقش موثری دارند. شورای سیاستگذاری در دو سال گذشته با تعامل در بخش اجرایی جشنواره پیش رفته و در این مدت حتی اگر جوایز جشنواره افزایش پیدا کرد نتیجه تعامل صنوف و دبیر جشنواره در شورای سیاستگذاری بود.
اگر خروجی شوراهای سیاستگذاری جشنواره حقیقت منتشر شود، بهتر میتوان درباره نقش و کارکرد آنها اظهار نظر کرد.
بله، این میتواند اتفاق بیفتد و ما حتما این موضوع را بررسی میکنیم که مصوبات شورای سیاستگذاری منتشر شود.
جشنواره امسال هم به صورت آنلاین برگزار میشود.
بله ما در اولین جلسه شورای سیاستگذاری اعلام کردیم که «حقیقت» به بلوغی رسیده و ریسک جشنواره پانزدهم ما را به صورت فیزیکی و آنلاین یک مرحله جلوتر برد. ما در این مدت توانستیم با فیلمسازان تعامل کنیم و جشنواره در دوره چهاردهم کاملاً آنلاین برگزار شد که در دوران سخت کرونا بودیم. دوره پانزدهم به صورت فیزیکی - آنلاین برگزار شد و این اولین دوره بعد از کرونا خیلی جذاب بود که توانست شور تازهای را در پردیس چارسو ایجاد کنیم. اتفاق بزرگ در این مدت همین بود که میان از فیلمسازان یا خبرنگاران همه خیالشان راحت بود که فیلمی را از دست نخواهند داد و علاقهمندان اشراف ویژهتری به جشنواره پیدا کردند چون بارها پیش آمده بود که میشنیدیم فیلمسازی حتی نتوانسته بود یکی از آثار مهم و خوب جشنواره را ببینید و صرفا درباره آن شنیده بود.
فیلمسازان مشکلی ندارند که باز هم فیلمهایشان به صورت آنلاین نمایش داده شود؟
به نظرم فیلمسازان در این مورد بسیار مترقی، فرهنگی و باشعور برخورد میکنند. در این ماجرا یک تعامل دوطرفه وجود داشت و آنها قبول کردند که کمی از فیلمهایشان جدا شوند، یعنی منِ کمپانی مرکز گسترش یا اوج یا مراکز دیگر پذیرفتم که برای ساخت یک مستند هزینه کردهام حال میخواهم با آنها چه کار کنم؟ اصلا در سالهای گذشته چه کردهایم؟ چقدر عایدی داشتیم؟ البته این فقط مختص سینمای مستند نیست و در سقف سینمای داستانی هم فکر میکنم چیزی عایدمان نشده است.
با این حال در مرکز گسترش، ما اولین کمپانی بودیم که گفتیم فیلمهای تولیدی را نگه نمیداریم و برای پخش و نمایش آنها برای مردم اقدام کردیم. این اتفاق باعث شد تلویزیون حمایت کند و بعد کمکم بقیه هم آمدند و چند فیلمساز بودند که ابتدا تمایلی نداشتند ولی بعدا خواستند که فقط یک نمایش ویژه در خانه جشنواره برای آنها در نظر بگیریم. این فضا که باز شد شرایطی برای فروش هم به وجود آمد. ما میخواستیم مستند دیده شود تا روی فروش آن تاثیر بگذارد. جشنواره در آن شرایط شبیه تیزر و آنونس برای فیلمهای مستند عمل میکند و بعد کمکم خبر یک مستند -اگر خوب باشد- به سازمانها و نهادها و علاقهمندانش میرسد و مشتریانش هم پیدا میشوند.
سال گذشته شرط پخش آنلاین برای فیلمسازان اجباری بود و امسال قرار است این موضوع در جلسه شورای سیاستگذاری بررسی شود. اگر به توافق برسیم هر دو بخش را خواهیم داشت و اگر این اتفاق نیفتد فضای دیگری طراحی خواهیم کرد ولی قطعاً بخش آنلاین را فعلاً از دست نخواهیم داد یعنی هم برای مردم و هم برای فیلمسازان این بخش را خواهیم داشت. ما در شرایط فعلی قصد نداریم جشنواره مستند حقیقت را با رویدادهای بینالمللی مقایسه کنیم. «حقیقت» فعلا محلی است برای معرفی سینمای مستند و آشتی و فرهنگ سازی برای این سینما و چون این روند در حال شکلگیری است، نمی خواهیم آن را قطع کنیم. سال گذشته شرط پخش آنلاین برای فیلمسازان اجباری بود و امسال قرار است این موضوع در جلسه شورای سیاستگذاری بررسی شود. اگر به توافق برسیم هر دو بخش را خواهیم داشت و اگر این اتفاق نیفتد فضای دیگری طراحی خواهیم کرد ولی قطعاً بخش آنلاین را فعلاً از دست نخواهیم داد
آیا جشنواره همچنان در پردیس چارسو برگزار خواهد شد؟
واقعیت این است که به دلیل تغییر مدیریتی پردیس چارسو هنوز نمیدانیم چه اتفاقی میافتد. البته آنها برای اکران فیلمهای هنر و تجربه با ما همکاری دارند. فعلا در حال رایزنی هستیم و امید ما این است که در چارسو باشد. گرچه مکانهای دیگری را نیز در نظر داریم بخصوص آنکه در این مدت تعداد زیادی سالن چند منظوره پیشنهاد شده ولی ما به دنبال مکانهایی هستیم که دانشجویان و اهالی رسانه دسترسی بهتری داشته باشند و به مرکز شهر نزدیکتر باشد.
جایزههای جشنواره امسال چقدر است؟ در بخش بینالملل جوایز همه ارزی خواهد بود؟
فعلا عدد دقیقی را نمیتوانم اعلام کنم اما قطعاً میزان جایزه از سال گذشته کمتر نخواهد بود. سال گذشته در جایزه دلاری کاهش داشتیم و شاید امسال هم در همان حد باشد. البته با وجود کاهش رقم جایزه سال قبل، باز هم جزو جشنوارههایی هستیم که جایزه خوبی دادیم چون برخی جشنوارهها ۵۰۰ دلار به برگزیده دادند. برای امسال فکر میکنم همچنان جوایز جشنواره حقیقت انگیزهبخش باشد ولی تصویب قطعی جوایز بخش ملی هم در جلسه شورای سیاستگذاری اتفاق خواهد افتاد و در بخشهای مختلف افزایش خواهیم داشت.
سوال آخر اینکه، در بخش بینالملل رویکرد خاصی را مدنظر دارید؟
در این بخش نکته همان چیزی است که آقای خزاعی هم بر آن تأکید داشت، یعنی قصد نداریم فقط میزبان تعدادی مهمان خارجی باشیم. سعی میکنیم متناسب با جریانی که میخواهیم در سینمای مستند راه بیندازیم، بهترین استاد فن را در آن حوزه دعوت کنیم تا کارگاههای ما کاربردی باشند. به دنبال آموزش شیوههای روز در فیلمسازی هستیم. انتخاب کسانی که به دنبال حضور آنها در ایران هستیم مهرماه قطعی میشود. برخی مسترکلاسها به صورت آنلاین برگزار میشود که از بهترینها خواهند بود. داوران شاخصی را از خارج از کشور دعوت خواهیم کرد و همچنین یکی از اهداف ما این است که تمرکز ویژه روی منطقه آسیای میانه و کشورهای مشترک در حوزه زبانی داشته باشیم.
دقیقا چه نوع تمرکزی؟
یعنی مستندهای آنها را رصد کنیم و جشنواره حقیقت را به عنوان هاب منطقه معرفی کنیم. ما به شدت این پتانسیل را داریم اما مرجعیت را حقنهای نمیشود اعمال کرد. جشنواره با رفت و آمد و نیز ایجاد شرایط برای حضور افراد با استعداد میتواند در این مسیر کار کند. اقداماتی درباره رصد وضعیت مستندسازی و آثار این کشورها را شروع کردیم و اگرچه بعید میدانم به این دوره از جشنواره برسد اما در مسیر آن قرار داریم. بین ایران و کشورهای اطراف جذابیتهای موضوعی و زبان مشترک زیادی وجود دارد که میتواند سوژههای متفاوتی را برای ساخت مستند فراهم کند. بخش اساسی کار ما همین است که به فکر معیشت فیلمسازان باشیم و این موضوع میتواند در همان راستا کمک کننده باشد. بیشترین دغدغه من به عنوان یک مدیر فرهنگی این است آثاری که تولید میکنیم چه زمانی قرار است به بیرون از کشور برود. دیگر جشنواره خیلی مورد پسند من نیست و گاهی شاید ضد جشنواره هم باشم چون جشنواره ما را از کل اقتصاد سینمای جهان بازداشته در صورتی که اصل اقتصاد و پولی که میتواند سینمای ما را نجات دهد در جای دیگری تقسیم شده که ما هیچ وقت در آنجا حضور و نقشی نداشتیم. نگاه من این است که چگونه میتوانیم با تولیدات و رفتوآمدهای فرهنگی این مسیر را باز کنیم تا برگشت اقتصادی داشته باشیم.
ارسال نظر