به گزارش سینماپرس، آیین رونمایی فصلنامه «تئاتر نوشت» ویژه نمایش ایرانی که بهار ۱۴۰۲ با سردبیری امیر سمامی به چاپ رسید، توسط فرهاد ناظرزاده کرمانی در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر رونمایی شد. فرهاد ناظرزادهکرمانی در این آیین که با حضور پژوهشگران و دانشجویان برگزار شد، درباره نمایش ایرانی و ریختارها و خاستگاه آن افزود: رشد این دو(آموزش و پژوهش)، باعث جان گرفتن بخش آفرینش میشود. سپس این آفرینش دوباره به آموزش و پژوهش برمیگردد و یک سیستم شکل میگیرد. این سیستم باید به حرکت دربیاید تا تئاتر مملکت رشد کند.
این مدرس و پژوهشگر تئاتر که بیشترین پژوهشگر را در حوزه تئاتر دانشگاهی تربیت کرده، در ادامه سخنان خود به تئاتر ایرانی اشاره کرد و گفت: تئاتر ایرانی دو شاخه دارد یک شاخه سنتی و یک شاخه هم با رویارویی با تئاتر غربی شکل گرفته است. شاخه سنتی از رقصهای میترائیستی شروع میشود(که روایتگر بوده است) تا به تعزیه و خیمهشببازی برسیم که اینها بدون تاسی از تئاتر غرب به وجود آمدند.
ناظرزادهکرمانی سپس اشارهای به گم شدن بعضی گونههای نمایشی در دل تاریخ کرد و توضیح داد: بعضی نمایشها هم متأسفانه در جریان تاریخ گم و حذف شدند؛ مثلا یک نوع تئاتر کمدی به اسم «تمسخر کراسوس» داشتیم که در زمان اشکانیان خیلی رایج بوده است و یونانیان درباره این نوع تئاتر نوشتهاند. کراسوس یک سردار رومی بوده که به فکر فتح ایران میافتد اما موفق نمیشود و ایرانیان او را میکشند و جشن میگیرند. کراسوس همان سرداری بوده که اسپارتاکوس را میکشد و مغرور میشود، فکر میکند که میتواند حریف اشکانیان هم بشود اما در حمله به ایران کشته میشود و یک کمدی به اسم تمسخر کراسوس شکل میگیرد که در سلسله ساسانیان این کمدی از بین می رود.
وی، مواجهه ایران با تئاتر غرب در دوره مشروطیه را عامل ورود تئاتر نوع دوم به شیوه غربی برشمرد و اظهار داشت: تئاتر سنتی ایران در دوره مشروطه با تئاتر اروپا(که ادامه تئاتر یونان و روم است) آشنا میشود. تئاتر یونان و روم توسط فرهیخته و باسوادها بنیان گذاشته شده بود، مثل سوفکل، اورپید و ... اما تئاتر ایران توسط افرادی که سواد خواندن و نوشتن نداشتند و کتابت نمیدانستند، به وجود آمد.
ناظرزادهکرمانی گفت: ایران ۹ ریختار تئاتر ایرانی دارد که همه در دست عامه مردم شکل گرفت و ماند ولی تئاتر یونانی به فرهنگ والا و نخبگان تعلق داشت. بنابراین هنرمندان تئاتر سنتی ایران نه میتوانستند بنویسند نه آموزش دهند و اولین پژوهشها در حوزه تئاتر ایرانی با ورود تحصیلکردگان به تئاتر پا گرفت. چون قالب نمایشهای سنتی ایرانی برای تحصیلگردگان دوره مشروطیت تکراری بود، سراغ تغییر موضوعات و شکل این گونه برآمدند و سه نوع ریختار دیگر به وجود آمد. شکل اول که ترجمهای بود، نمایشنامههای غربی را با همان شکل و شیوه اجرا کردند. شکل دوم تئاتر تصنیفی بود که خود ایرانیها شروع به نوشتن نمایشنامه کردند و یاد گرفتند که چطور به شیوه ارسطویی نمایشنامه بنویسند. گونه سوم هم ترکیبی از تئاتر ایرانی و ارسطویی بود که علی نصیریان به همین شیوه نمایشنامه «بنگاه تئاترال» را نوشت.
وی با اظهار تأسف از اینکه تاکنون نشریه مستقلی درباره تئاتر ایرانی وجود نداشته، گفت: من تا کنون در ایران ندیدهام که ماهنامه یا حتی فصلنامه مستقلی درباره تئاتر ایرانی چاپ شود و این برنامه و رونمایی را به فال نیک گرفتم و به رغم کسالت خودم را به برنامه رساندم. حتما در این پژوهش کار مهی شکل گرفته است و فکر میکردم علاقهمندان تئاتر ایرانی بیشتر باشند. تئاتر ما با این ۱۲ ریختار نیاز بیشتری به پژوهش و گسترش آن دارد.
ارسال نظر