به گزارش سینماپرس، حوادث ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی از آن دست اتفاقاتی است که در تاریخ سیاسی چندین ساله یک کشور به ندرت رخ میدهد و همین ارزش آن را چند برابر میکند. رخدادی که میتواند سوژه بکر و پر مخاطبی برای دنیای سینما باشد و در صورت پرداخت دقیق و با استناد، هم در ذهن مردم و مخاطبان عام سینما ماندگار شود، هم تصویری از تاریخ معاصر ایران برای جوانان باشد.
اتفاقی که تاکنون در سینمای ایران جز با توفان شن ساخته جواد شمقدری نیفتاده. البته که توفان شن نیز بیشتر به ماجراهای بعد از تسخیر سفارت و طوفان صحرای طبس میپردازد و هنوز اثر سینمایی داستانی درباره تسخیر لانه جاسوسی و حوادث ۱۳ آبان ۵۸ ساخته نشده است. اما بخش غمانگیر ماجرا آنجاست که فیلم سینمایی «آرگو» ساخته بن افلک سال ۲۰۱۲ میلادی در هالیوود ساخته می شود که روایتی کاملا تحریف شده و آمریکایی به تسخیر لانه جاسوسی دارد.
در اینباره ایرنا با جواد شمقدری، کارگردان فیلم توفان شن به گفتوگو نشست که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
دچار غفلتی نهادینه شدهایم
شمقدری درباره دلایل ساخته نشدن فیلم و سریال درخور با موضوع تسخیر لانه جاسوسی و حوادث ۱۳ آبان سال ۵۸ گفت: کمبود اثر دراین باره به یک نوع غفلت نهادینه شده برمیگردد که بعضا سهوی و گاهی از مواقع هم عمدی است. کمبود اثر دراین باره به یک نوع غفلت نهادینه شده برمیگردد که بعضا سهوی و گاهی از مواقع هم عمدی استعده ای به عمد علاقه ندارند درباره این حوزهها کار شود و جوانان ما در رابطه با تاریخ انقلاب و حوادث و اتفاقات آن اطلاعی داشته باشند. این باعث میشود دشمن اجازه پیدا کند با تحریف و وارونه نشان دادن تعاریف آن، حقایق انقلاب را به نفع خودش چرخش بدهد.
کارگردان سریال روزهای ابدی با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در دیدار با دانشآموزان گفت: به قدری در حوزه فیلم و سریال درباره تاریخ معاصر کم کار شده که حتی ایشان نیز مجبور شدند بخشی از دیدار را به توضیح تاریخ معاصر اختصاص بدهند و مخاطب دانشآموز را آگاه کنند.
پاسخی به آرگوی هالیوودی ندادیم
شمقدری اقبال مخاطبان به آثار مشابه خارجی را در نتیجه کمبود اثر درخور ایرانی دانست و گفت: استقبال مخاطب ایرانی از فیلم «آرگو» نشان داد که مخاطب مشتاق است ببیند آن مقطع از تاریخ انقلاب چه اتفاقی افتاده؛ منتها روایت آمریکایی آن را میبیند. روایتی که دروغ است چراکه ما روایت ایرانیاش را نداریم.
کارگردان «توفان شن» ادامه داد: فضا در این حوزه کمکم به سمتی رفته که کسی که در این فضا فعالیت میکند مورد سوال قرار میگیرد. بنابراین به نظر می رسد این یک توطئه فرهنگی است که توسط دشمن طراحی شده و عواملی نیز داخل کشور با آن همراهی کرده و میکنند.
روزهای ابدی، تنها سریال ساخته شده با موضوع لانه جاسوسی
وی درباره سریال «روزهای ابدی» خاطرنشان کرد: اگر سماجتها و پیگیریهای من نبود «روزهای ابدی» ساخته نمیشد. در یک مرحله کار را متوقف کردند تا ادامه پیدا نکند و سعی کردند تا جایی که میتوانند به کار لطمه بزنند تا پیش نرود. این سریال در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی تنها اثر ساخته شده بود که در حال حاضر با ساختار جدیدی و با نام انقلاب دوم در حال پخش است و بیشتر بر تسخیر لانه جاسوسی متمرکز است.
اختلاف نظرهایی که نمیگذارند حقایق بیان شود
شمقدری موضوع و سوژه تسخیر لانه جاسوسی و حوادث پس از آن در سال ۵۸ را نیز حساسیتبرانگیز دانست و گفت: خود موضوع و سوژه هم تولید سختی دارد. بعضا در مرحله تحقیق و نگارش اختلاف نظرهایی بین سیاسیون وجود دارد. ممکن است برخی بخواهند برخی حقایق گفته شود برخی گفته نشود. اینها مراحل ثانویه است.
برای فضاسازی شهری دهه ۵۰ و۶۰، آینده نگری نشده است
کارگردان سریال «روزهای انقلاب» درباره فضاسازی سریالهایی در حوزه تاریخ معاصر و تفاوت آن با تاریخ صدر اسلام گفت: کار تاریخی درباره صدر اسلام خیلی آسانتر است. به راحتی لوکیشن آن دوران ساخته میشود اما وقتی بخواهید میدان فردوسی، میدان آزادی، سفارت امریکا و ... را در اوایل انقلاب نشان بدهید، به مشکل میخورید و نمیتوانید در لوکیشن واقعی کار کنید. خیلیها فکر میکنند «روزهای ابدی» در لوکیشن واقعی ساخته شده در حالی که غیر ممکن است بتوانید در لوکیشن واقعی فیلمبرداری کنید.
کار تاریخی درباره صدر اسلام خیلی آسانتر است. به راحتی لوکیشن آن دوران ساخته میشود اما وقتی بخواهید میدان فردوسی، میدان آزادی، سفارت آمریکا را در اوایل انقلاب نشان بدهید، به مشکل میخورید
این فیلمساز توطئه فرهنگی ذکر شده را عامل نبود لوکشین و عدم فضاسازی مناسب دانست و افزود: حتی امروز وسایل نقلیه سال ۵۷ را نداریم مانند اتوبوس دو طبقه یا وسایل نقلیه مثل پیکان، چراکه برای کسی اهمیت نداشت که تعدادی از اینها را برای ساخت فیلم هایی که به دهههای ۵۰ و ۶۰ مربوط میشود، نگهداری کنیم. در حقیقت آینده نگری وجود نداشته و فضا به گونهای مدیریت شده که آن وسایل نیاز صحنه نیز در دسترس کارگردان نباشد تا به دردسر بیفتد و از تولید اثر منصرف بشود.
شمقدری بی توجهی مدیریتی را عامل ایجاد آفتهای بعدی برشمرد و اظهار داشت: از ساخت لوکشین مناسب تا طراحی صحنه مشکلات جدی وجود دارد و در مرحله تحقیقات نیز احساس میشود. وقتی میخواهید روایت دقیق و صادقانه یک حادثه را بیان کنید یک دفعه موانعی سر راهتان قرار میگیرد که برخی شاید این شجاعت را نداشته باشند که با آن مقابله کنند.
فیلمساز درباره این موضوع باید شجاعانه ورود کند
شمقدری به افزایش دسترسی به منابع و اسناد اشاره کرد و افزود: امروزه منابع نسبت به گذشته بیشتر شده و فیلمساز هم دسترسی به منبع ایرانی دارد و هم دسترسی به منابع آمریکایی و هم به کسانی که در این حوادث حضور داشتهاند. منتها مساله این است که فیلمساز به نتیجه برسد که کدام بخش تاریخ را بگوید و از کدام زوایه نگاه و روایت دقیق را پیدا کند. این خودش شجاعتی میخواهد که فیلمساز به آن ورود پیدا کند و اثر را به تولید برساند.
متکی بودن بر واقعیت، کلید ساخت اثری ماندگار است
این کارگردان متکی بودن فیلمساز به واقعیت را مهم تلقی کرد و گفت: اگر فیلمی بخواهد برگی از تاریخ باشد نمیتواند با تخیل فیلمساز ساخته شود. البته برای ایجاد درام و قصهگویی میتوان از تخیل کمک گرفت اما باید بر وقایع و مستندات موجود متکی بود.
کارگردان سریال بالهای فرشتگان، فیلم های ژانر دفاع مقدس را به عنوان نمونهای تمام عیار از این مساله دانست و عنوان کرد: برخی فیلمهای دفاع مقدس و اواخر جنگ اکشن و تخیلی بودند و نسبتی با جنگ نداشتند و از آن سو فیلمهایی داشتیم که عین واقعیت جنگ بود و تمام اجزا و عناصر جبهه و جنگ در آن بود و باور پذیر بود. درباره فیلم و سریالهای تاریخی نیز باید این را رعایت کرد و باید به وقایع وفادار ماند؛ چرا که همه چیز آن موجود است و نمیتوان در مناسبات و موقعیتها طراحی بدون سندی داشت.
وی در ادامه با ذکر مثالی از یکی از وقایع تحریف شده تاریخی عنوان کرد: شنیدهام کتابی نوشته شده درباره تعدادی آمریکایی که در سال ۵۹ میخواستند تجهیزات مرکز هستهای بوشهر ایران را به غارت ببرند. این از نظر قصه جذاب است اما این تجهیزات اصلا در آن زمان آنجا نبوده و نیروگاه فقط یک اسکلت ساختمانی بوده. این کتاب فقط خواسته قصهگویی کند چراکه این تجهیزات سال ۷۰ به بوشهر آمد. در سال ۵۹ هم اگر بوده در تهران بوده نه در بوشهر. پس این سندیت ندارد و برای سرگرمی خوب است.
این کارگردان ادامه داد: در یک فرایند قصهگویی کامل میتوان به وقایع تاریخی وفادار ماند اما این کار پیچیده و سختی است و خیلیها آن را تحمل نمیکنند. بهعلاوه فضاسازیهای رسانهای هم وجود دارد که اثر قبل از ساخته شدن و بعد از ساخته شدن مورد بیمهری قرار میگیرد.
تلفیق طنز و تسخیر لانه جاسوسی، اثری با سندیت تاریخی خلق نمیکند
شمقدری درباره بهرهگیری از سایر ژانرها در پرداختن به سوژه تسخیر لانه جاسوسی گفت: در سایر ژانرها نیز راجع به خود تاریخ انقلاب کار نمیشود که اگر هم بخواهد کار بشود محدود میشود به فیلمهای طنزی مانند مصادره که سندیت تاریخی هم ندارند و فقط برای سرگرمی مخاطب ساخته شده اند. البته که فیلم در پرداخت به انقلاب طعنه میزند و موجودیت آن را زیر سوال میبرد اما در حد طنز میماند و به عنوان شرح یک اتفاق تاریخی عمل نمیکند.
رییس اسبق سازمان سینمایی افزود: قالب طنز متفاوت است و میتوان در آن واقعیت را قلب کرد و تغییر داد؛ مثلا در فیلم دیکتاتور بزرگ، شخصیتی که از هیلتر نشان میدهد اصلا شبیه او نیست و هیچ ربطی به زندگی او ندارد اما چون طنز است مخاطب میپذیرد. مصادره نیز همین است نشانههایی از واقعیت دارد اما بیشتر موقعیت طنز ایجاد میکند.
شمقدری خاطرنشان کرد: امروز نیازمند اثری هستیم که تصویر دقیقی از مقاطع تاریخ معاصر و بخصوص تاریخ انقلاب به جوانان ارائه دهد. این یک تکلیف ملی برای هنرمند، فیلمسازان و دستاندکاران سینما است.
ارسال نظر