چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴

خاطرات درون خانوادگی جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان سی و ششم (۴)

از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!

چهارمین روز از برگزاری «سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان»

سینماپرس: روز چهارم از برگزاری «سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» با استقبال نسبتا خوبی در مقایسه با روزهای پیشین برگزار شد.

به گزارش خبرنگار اعزامی سینماپرس، روز چهارم از برگزاری «سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» با استقبال نسبتا خوبی در مقایسه با روزهای پیشین برگزار شد و مشخصا تمامی سالن‌های «پردیس سینمایی ساحل» را مملو از تماشاگران و علاقمندانی ساخته بود که در کنار خبرنگاران و داوران نوجوان فضای جشنواره را هیجان بخشیده بودند. حضوری با نشاط که با نکته سنجی‌های ظریف و دقت بالای نوجوانان در بررسی آثار به نمایش گذاشته شده در این روز همراه گردیده بود و بار دیگر این مهم را یادآور می‌شد که «نسل جدید» بسیار متفکرتر و پخته تر از نسل‌های قبل از خود است. موضوعی که مشخصا تولید فیلم و سریال برای این نسل را چالش بر انگیز و سخت‌تر از گذشته می‌کند و از این جهت لازم است تا مدیریت فرهنگی کشور خود را مقید به تغییر رویکرد و تمرکز بر تولید آثار فاخر و با محتوای دقیق برای این نسل نماید.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!

اما با این همه شاید اصلی‌ترین ضعف جشنواره امسال را بتوان در عدم توجه به جایگاه رسانه و پوشش مناسب اقدامات اجرایی صورت گرفته و ضعف در بازنشر برنامه‌های اجرایی آن قلمداد نمود. موضوعی که به صورت مصداقی در همین روز رقم خورد و با غفلت و سهل‌انگاری صورت گرفته، برگزاری برنامه مهمی همچون «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان در میدان امام اصفهان» نتوانست از برد تبلیغاتی مناسبی برخوردار شود. این در حالی است که بعید است کسی بر لزوم پوشش خبری ویژه چنین اجتماعی در میدان تاریخی امام خمینی اصفهان معترف نباشد و گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان برای اعلام همبستگی و حمایت کودکان ایران اسلامی با کودکان مظلوم و بی‌دفاع غزه و لبنان را یک اتفاق رسانه‌ای بسیار مهم تلقی نکند. اتفاقی که از یک سو می‌توانست بر اعتبار «جشنواره سی و ششم» بیافزاید و شمایل سکولار آن را بزداید و از سو دیگر موجب می‌شد تا جای خالی شعار «پروانه‌های مقاومت در شهر زندگی» را به نحو شایسته‌ای در سالگرد «طوفان الاقصی» پرنماید.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


اما نخستین اثر سینمایی بلند به نمایش درآمده در چهارمین روز از برگزاری «جشنواره سی و ششم» فیلم سینمایی «تابستان همان سال» به کارگردانی «محمود کلاری» و تهیه کنندگی «علی اوجی» بود. اثری است که بیش از هر چیز می‌تواند با قاب‌های دقیق و فیلمبرداری شاخص خود مورد توجه علاقمندان به سینما قرار گیرد. فیلمی که بنا بود نام آن «همچون یک آینه» باشد، اما این اتفاق نیافتاد و همچنان تشابه اسمی این فیلم با مجموعه داستان تابستان همان سال نوشته «ناصر تقوایی» این شائبه را مطرح می‌کند که این فیلم هم برگرفته از این کتاب باشد. کتابی که هیچ‌وقت منتشر نشد و شامل هشت داستان کوتاه به‌هم پیوسته است.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


سوای نظر از کیفیت تصویر برداری و دوربین کشی آنتیک فیلم سینمایی «تابستان همان سال» که همانند «چهل و دومین جشنواره فیلم فجر»، به شدت مورد استقبال مخاطبان «جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» قرار گرفت و بالاخص نوجوانانی که به مقوله فیلمبرداری و قاب بندی‌های توجه می‌کنند را مشعوف ساخت و ...؛ اما نکته حائض اهمیت، اصل حضور فیلمی همچون «تابستان همان سال» در جشنواره تخصصی «کودکان و نوجوانان» است. اثری بی‌ربط با این حوزه که با عدم تناسب محتوا برای گروه سنی و مخاطب کودک و نوجوان همراه گردیده و حضور آن در بخش «مسابقه سینمای ایران» سبب شد تا بار دیگر این سوال مطرح شود که آیا «جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» مجالی برای نمایش تولیدات سینمایی «برای کودکان و نوجوانان» است و یا آنکه قرار است صرفا محفلی برای به نمایش گذاشتن آثار و تولیدات «درباره کودک و نوجوانان» باشد.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


فیلم‌سینمایی «هر چی تو بگی» به تهیه کنندگی و کارگردانی «مرتضی آتش زمزم» دومین فیلم‌بلند داستانی به نمایش درآمده در چهارمین روز از «جشنواره سی و ششم» بود. اثری موزیکال و برای گروه سنی کودک و البته کمتر نوجوان است که با سرمایه گذاری «بنیاد سینمایی فارابی» ساخته شده و داستان درون خانوادگی شخصیتی با نام «سالار خان» را با باهنرنمایی «رضا بابک» روایت می‌کنند. شخصیتی که فرزندانش به دنبال فروش خانه اجدادی و فرستادن‌ او به خانه سالمندان بوده و حالا او با کمک نوه‌ها و دوستان‌اش آنها را متنبه و پشیمان می‌سازد. اثری که شاید بیش از همه برای گروه سنی مخصوص خود قابل تماشا می‌باشد و سایر مخاطبان خود را با یک «تله فیلم» ضعیف روبرو می‌سازد.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


البته فیلم‌سینمایی «هر چی تو بگی» بیش از هر چیز یک اثر نمادین است و از این جهت سوای نظر از ضعف‌های ساختاری خود تلاش می‌کند تا به عنوان یک اثر دغدغه‌مند جلوه کند و در این راستا به «بحران آب» و موضوع «خشک شدن زاینده رود» و میراث تاریخی در حال اضمحلال و نابودی «شهر باستانی اصفهان» بپردازد. اثری که بر خلاف آنچه در «سینمای جهان و ایران» متعارف و قابل فهم است، از «زن» و نقش «مادر» به عنوان نماد سرزمین و «مام میهن» بهره نمی‌گیرد و مردی با نام «سالارخان» را به عنوان نماد سرزمین و «شهر اصفهان» معرفی می‌سازد و ...؛ اثری که غیر از ضعف‌های فرمی و معمولی که بعضا به سبب شتابزدگی تولید در آن مشاهده می‌شد و ... بار دیگر اثبات نمود که «ضعف در فیلمنامه» ام‌الامراض و مشکل بنیادین سینمای ایران است. موضوعی که حتی از منظر مخاطبان نوجوان این اثر در «جشنواره سی و ششم» مغفول نمانده بود و عموما در نشست پرسش و پاسخ فیلم به آن پرداختند.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


اما پایان بخش اکران‌های روز چهارم از «سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان»، فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی «رضا کشاورز حداد» و تهیه کنندگی «محمدجواد موحد» بود. اثری که با سرمایه گذاری مشترک «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» در قالب «سازمان سینمایی سوره» ساخته شده است. اثری اقتباسی از کتابی با همین نام ساخته شده است. کتابی که توسط «علی‌اصغر عزتی‌پاک» و برای گروه سنی نوجوان نوشته شده و توسط «انتشارات کانون پرورش فکری» منتشر شده است و روایت آن در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می‌افتد. در این داستان شخصیت‌هایی به نام «حمزه» و «عباس» تصمیم می‌گیرند در زمان برگزاری یک جشن ازدواج در روستا به «باغ کیانوش» دستبرد بزنند و این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب‌افکن عراقی در نزدیکی باغ هم‌زمان می‌شود و حالا ماجرای سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به همان باغ محتوای اصلی داستان «باغ کیانوش» را تشکیل می‌دهد.


از بی‌برنامگی و انفعال رسانه‌ای در بازتاب «گردهمایی ده هزار نفری دانش آموزان» تا طرح مجدد یک ابهام همیشگی به واسطه «تابستان همان سال»!


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.