محمدرضا مهدویپور/ دومین روز از برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» در حالی آغاز شد که تقریبا نظمی نسبی بر محیط برگزاری این دوره از جشنوراه حاکم شده بود. نظمی که بیش از هر چیز میتواند محصول عدم حضور جمعیتی بیش از ظرفیت جشنواره محسوب شود و یا شاید هم با تعبیری دقیقتر بتوان این نظم را محصول حضور جمعیتی در حد و قواره و ظرفیت میزبانی این «پردیس سینمایی غیراستاندارد» دانست. محیطی بیکیفیت و نامناسب از برای برگزاری رویدادها و جشنوارههای سینمایی که حالا در دومین روز میزبانی از «جشنواره فیلم کوتاه تهران» با تلاش صورت گرفته توسط حراست این دوره از جشنواره، فضای روز جمعه به نوعی در محیط آن تعدیل گردیده و از شدت حضور مستهجن برخی دخترکان و پسرکان هنجارشکن در فضای عمومی سالنهای نمایش به نحو ملموسی کاسته شده بود.
البته کاسته شدن از شلوغی و بالاخص مواجهه با غلبه فضای ناهنجاریهای بصری روز نخست، موجب شد تا «مظلومیت مردم بیدفاع غزه و لبنان» در «جشنوارههای فرهنگی» تجلی یافته و مشخصا فقدان توجه «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» به موضوع نخست جهان اسلام به شدت به چشم آمده و ظاهر بیاعتنا «جشنواره چهل و یکم» نسبت به جنایتهای گسترده سگ هار صهیونیست در منظر مخاطبان آن برجسته شود و چهره بیاعتنای این جشنواره به این دستور که «بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند» بیش از روز نخست در معرض دید عموم مخاطبان و حتی رهگذران عادی جلوه نماید.
نباید فراموش کنیم که پوستر «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» اگر چه میتوانست به عنوان یک موقعیت رسانهای ویژه مورد استفاده قرار گرفته و به صورت اثری زیبا مظلومیت زنان و کودکان مظلوم فلسطین و لبنان و جنایتپیشگی صهیونیستها را حتی در گوشهای از تصویرسازی خود فریاد زند؛ اما در عین حال پوستری بیجا و بیربط با حال و هوای پیرامون خود است. پوستری که تمام تلاش خود را بکار برده تا هیچ یک از واقعیتهای امروز جهان را نبیند و چشم خود را بر جنایت یهودیان و همراهی غرب وحشی برای قتل عام مسلمانان ببندد و این در حالی است که اساسا اقلام تبلیغاتی در هر برنامه، جشنواره و یا ایونت را میتوان یکی از ارکان اصلی آن برنامه محسوب نمود. زیرا همه میدانند که اگر جشنوارهای بدون اقلام تبلیغاتی قصد برگزاری داشته باشد به هیچ عنوان نمیتواند المان، هویت، شعار و چرایی و چگونگی خود را به مخاطبان بازگو کند و در این بین «پوستر» یکی از آن المانهایی است که هویت اصلی یک جشنواره آن هم در گرید و سطح بینالمللی را به تصویر کشیده و در معرض دید عموم جامعه قرار میدهد. |
عدم بکارگیری و استفاده مناسب از قدرت رسانهای «جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» برای فریاد زدن نسلکشی مسلمانان به معنی نادیدهگرفتن تلاش مدیران این جشنواره در گنجاندن «بخش شاخه زیتون» در کالبد بیجان این دوره از جشنواره نیست! بخشی حاشیهای که اگر چه کیفیت عموم آثار عرضه شده در آن به هیچ وجه در خور یک جشنواره در «گرید بینالمللی» نمیتواند باشد و کیفیت برگزاری آن بیش از هر چیز رفع تکلیف را تداعی میکند و ...؛ اما باز هم بودنش از نبودنش بهتر است! بخشی که با وجود ضعف بسیار تولیدات عرضه شده در آن، با چند اثر در خور توجه و از کیفیت نسبتا خوب زینت داده شده است. آثاری همچون فیلم کوتاه «کلید» که توسط کارگردانی به نام «راکان مایاسی» تولید شده و از «فلسطین» برای شرکت در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» ارسال شده است. اثری که در میان هشت اثر دیگر در انزوا و فضای کنج سالن شماره هشت به اکران در آمد و در حد بضاعت خود تلاش نمود تا با خلق یک داستان رازآلود به مسئله جهاد و کوشش مردم فلسطین برای بازگشت به کشور خودشان بپردازد و در این زمینه هم تا حدودی به خوبی عمل کرده است و توانسته اثری با کیفیت از خود ارائه بدهد.
فیلم کوتاه «کلید» که در ژانر تهاجم به خانه ساخته شده و درام آن با اقتباس از داستان کوتاهی از «انور حامد» شکل گرفته است؛ درباره خانوادهای اسراییلی است که از صدای مرموز و آزاردهندهای رنج میبرند و در طی داستان به آرامی برای مخاطب روشن میشود که این صدا، صدای کلید در قفل است و انگار یکی که کلید خانه را دارد و صاحب اصلی این خانه است، میخواهد از بیرون وارد خانه شود. |
پس اگر چه برگزار کنندگان «جشنواره چهل و یکم» سعی کردند تا با گنجاندن «بخش شاخه زیتون» به عنوان یک بخش حاشیهای، سهم خود در ادای دین به مسئله فلسطین و محور مقاومت را پوشش دهند؛ اما واقیعت آن است که چرایی عدم استفاده این جشنواره از فضاسازیهای بصری و نمادین مناسب یک ابهام بزرگ و یک فرصتسوزی تاریخی است. فرصتی که پس از تماشای یک باکس دیگر از آثار راهیافته به «بخش شاخه زیتون» بار دیگر این سوال را در اذهان قابل طرح میسازد که آیا واقعا گنجاندن چنین بخش حاشیهای و کم کیفیتی، توانسته رسالت یک «جشنواره بینالمللی» و به قدمت و اعتبار «جشنواره فیلم کوتاه تهران» را ادا نماید و توانسته حداقل نقشی در حمایت از مظلومین غزه و لبنان داشته باشد و یا آنکه «فیلم کوتاه تهران» ترجیح داده برای عدم تنزل اعتبار خود در محافل بینالمللی تحت کنترل یهود و پایین آمدن اعتبارش در اسکار و ... از ظرفیت رسانهای خود برای فریاد زدن و اعتراض نسبت به کشتار و نسلکشی مسلمانان توسط رژیم جنایتکار صهیونیستی استفاده نکند و ...
آرام شدن محیط برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» تاثیر بسیار خوبی بر شرایط حضور اهالی رسانه و دیدن با سهولت ۲۴ باکس عرضه شده در مجموع سئانسهای روز دوم را فراهم ساخت. شرایط مناسبی که البته با عدم کیفیت مناسب عموم تولیدات راهیافته به این دوره از جشنواره همراه شد و موجب گردید تا طیف قابل توجهی از مخاطبان در سئانسهای مختلف ناراضی از سالنهای نمایش خارج شوند. اتفاقی که به صورت ویژه در مورد آثار بخش داستانی مسابقه ملی جشنواره به چشم آمد و به وضوح مخاطبان این بخش را با تولیدات کمکیفیتی مواجه ساخت که چندان پر رمق و راضی کننده نبود.
کیفیت متوسط و گاها ضعیف باکسها در روز دوم از «جشنواره چهل و یکم» به حدی بود که بسیاری از مخاطبان از نیمه سئانس از سالن خارج میشدند و این در حالی است که متولیان برگزاری این دوره از جشنواره با هوشمندی، تلاش کردهاند تا در هر یک از گروههای نمایشی در هر اکران، حداقل یک اثر کمدی و یک اثر فانتزی را برای جلب رضایت مخاطبان آن سئانس جایابی نمایند و ...؛ البته با این وجود در مجموع فیلمهای کوتاه عرضه شده در این دوره، آثار معدودی نیز وجود داشتند که توانست تا حدودی مخاطب را با خود همراه سازد. آثاری نظیر فیلم کوتاه «رئیس شمایی» به کارگردانی «امین خنکال» که با استفاده از بازیگران چهره و البته با وجود فرمی نسبتا ضعیف تلاش کرده بود تا به یک مسئلهای روانشناختی بپردازد. اثری که برای روایت خود دست به اقتباس زده بود و به این ترتیب بار دیگر اثبات کرد که «اقتباس» میتواند چارهای برای جبران ضعف فیلمنامه و قابل دیده شدن آثار و تولیدات فیلم و سریال باشد.
همچنین فیلم کوتاه «شیفت» به کارگردانی «سمانه یداللهی» نیز از جمله آثار به نمایش گذاشته شده در روز دوم از «جشنواره چهل و یکم» بود که با وجود فضای سیاسی و متلکپرانیهای خود به «حاکمیت جمهوری اسلامی» و حتی تعرض به شعارهای نظام و ... توانسته بود تا حدی رضایت مخاطبان را از دیدن یک فیلم کوتاه با قواره جلب نماید و ایشان را با روایتی ملودرام و فانتزی مواجه سازد که در لایه ظاهری خود سعی در بیان معضلات اجتماعی دارد و این محتوا را با فرمی راضی کننده قرین میسازد.
همچنین فیلم کوتاه «سر» به کارگردانی «علیرضا رضایی» نیز از جمله آثار قابل قبول و موفق به نمایش درآمده در این روز بود. اثری که با بهرهمندی از فرم هنری مناسب، توانست رضایت عموم مخاطبان خود را در سالن سینما فراهم آورده و با ارایه روایتی خوب از یک واقعه تاریخی موجب شود تا فیلم کوتاه «سر» به عنوان اثری قابل قبول در روز دوم از برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» جلوهگری نماید.
از دیگر نکات قابل توجه در مرور آثار به نمایش درآمده در روز دوم از «جشنواره چهل و یکم» میتوان به حضور گسترده و متنوع «فیلمسازان اهل سنت» اشاره نمود. حضوری که البته با احترام ویژه ایشان در ترسیم آداب و سنن ملی و قومی خود همراه بود. ترسیمی که با وجود ماهیت انتقادی خود اقدام به سیاهنمایی نسبت به وضعیت موجود نمینمود و تصاویر پُرآب و رنگ و دلربای از «سبک زندگی اهل سنت» را در معرض دید مخاطبان این آثار قرار میداد. آثاری که با وجود پیامهای فمینیستی و یا ترویج سکولاریسم و ... سعی میکرد تا از سیاهنمایی فاصله گرفته و در این میان استفاده از سکانس نماز و همچنین گفتن اذان به سبک و سیاق «برادران اهل سنت» را میتوان به عنوان یکی از عمومیترین صحنههای موجود در تمامی این آثار معرفی نمود.
ارسال نظر