شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۶

نشست فکرت با موضوع «امید اجتماعی در سینمای ایران» برگزار شد؛

فهیم: «سینمای ایران» در حال پوست اندازی است/ کورسوی امیدی شکل گرفته تا با روی کارآمدن نسل جدید به‌سمت «سینمای مبارزه» حرکت کنیم

آرش فهیم در نشست مطبوعاتی ششمین جایزه سینمایی «ققنوس»

آرش فهیم، روزنامه‌نگار و منتقد سینما گفت: متأسفانه در بخش قابل توجهی از آثار سینمای ایران، شاهد نشانه‌هایی از یأس و ناامیدی هستیم و حال آنکه تشدید این وضعیت با باورهای ملی و دینی و هویت تاریخی ما که همواره بر امید و حماسه و مبارزه تأکید داشته، در تعارض جدی است.

به گزارش سینماپرس، سید علی روحانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و مدرس سینما طی سخنانی در نشست "ایستگاه چهل و سوم" که به همت رسانه فکرت و با حضور جمعی از منتقدین و کارشناسان هنر هفتم به بررسی مقوله امید اجتماعی در سینمای ایران پرداخت و در خانه اندیشه‌ورزان تهران برگزار شد، با اشاره به اینکه سینما و شبکه نمایش خانگی در کشور ما آن‌طور که باید و شاید در بحث امید اجتماعی چندان موفق نبوده است و شاید دغدغه آن را هم نداشته‌اند، اظهار داشت: البته بحث تلویزیون شرایطش متفاوت است اما اساساً یک پرسش جدی در این میان مطرح است و آن هم اینکه آیا سینما به‌طور ذاتی وظیفه دارد که امید ایجاد کند و حال آنکه ما ابزار اثباتی‌ای در اختیار نداریم که بر پایه آن بگوییم فیلم امید ایجاد کند یا نااُمیدی داشته‌باشد!؟
این میزان از نااُمیدی در برخی فیلم‌های سینمایی توجیه‌پذیر نیست
وی با اشاره به اینکه یکی از مشکلات جدی سینمای ایران ناظر به نوع نگاه و رویکرد مدیران و فیلم‌سازان به آن است، افزود: به نظر بنده، یک مشکل جدی سینمای ایران همین است که وقتی تولیدات انبوه داریم نمی‌توانیم مُدام فیلم بدبینانه تولید کرده و نمایش دهیم، در عین حال باید توجه داشت که مسأله امید و مباحثی از این قبیل، قربانی دولتی بودن سینمای ایران شده، ضمن آنکه برخی از فیلم‌ها در سینمای ایران طوری هستند که مخاطب با مشاهده ناکامی‌ها و ناامیدی‌ها و محتوایی از این قبیل در آنها، از این قبیل آثار نیز دیر یا زود، خسته و زده می‌شود.
وی همچنین گفت: انسان نمی‌تواند این میزان از تاریکی و ناامیدی در برخی آثار سینمایی را قبول کند و مشخص نیست چه منطقی پشت این قضیه وجود دارد. جالب اینکه حتی در دوران رکود سخت اقتصادی در آمریکا فیلم‌های تولید شده در آن مقطع به‌دنبال امید دادن به جامعه بودند.
مدرس و پژوهشگر سینما با اشاره به تناقض موجود در گفتار و رفتار برخی سینماگران در نوع عملکردشان در جاهای مختلف ابراز داشت: یک بحث جدی وجود دارد مبنی بر اینکه در رابطه با هر فیلمی یک انسان یا یک مجموعه مهمی پشت آن قرار دارد و از سوی دیگر یک بُعد قضیه به تهیه کنندگان آثار برم‌ی گردد از این حیث که می‌بینیم برخی از این افراد، سال‌ها در تلویزیون آثار ارزشی می‌سازند و بعد همین‌ها در شبکه نمایش خانگی طور دیگری کار می‌کنند و محصولشان از جنس دیگری است و انسان نمی‌داند که این تناقض در نوع پرداختن به موضوعات را چگونه تحلیل کند!
وی اضافه‌کرد: از سوی دیگر، هر اتفاقی که در فیلم می‌خواهد بیفتد در وجه فرمال آن رخ می‌دهد و لذا در مقوله توجه به‌امید باید این اتفاق در فرم فیلم خودش را نشان دهد.

روحانی همچنین گفت: آسیب دیگر ما هالیوود ستیزی سینمای ایران در سال‌های گذشته بوده چه آنکه ریشه‌های چپ گرایی در دوران قبل از انقلاب و سپس موج مقابله با امپریالیسم در بعد از انقلاب، باعث شد که خواسته یا ناخواسته با فرم سینمای هالیوودی مخالفت صورت گیرد و حال آنکه شهید آوینی اشاره و تأکید بر لزوم توجه به فرم سینمای هالیوودی دارد در عین حال که با ارزش‌های حاکم بر نظام و جامعه آمریکایی به‌شدت مخالف است.
وی افزود: متأسفانه الان الگوی فکری و کاری دانشجوی جوان دانشکده‌های هنری ما، فیلم‌های سینمای اروپاست که در فرم کارهایشان به پختگی و تأثیرگذاری فرم هالیوودی نمی‌رسد. از سوی دیگر در سینمای ایران هنوز برخی متوجه اهمیت مقوله فلسفه فیلم و نوع پرداختن به درام نشده‌اند و لذا با وجود برخی تلاش‌ها، کارهایشان نمی‌تواند خروجی مطلوب را داشته‌باشد، ضمن آنکه ما فرم‌هایی را در ایران برگزیده‌ایم که مسائل اخلاقی و فضایل انسانی و امید آفرینی در آنها جزو اولویت‌ها نیست.
وی خاطرنشان کرد: دنباله روی ما از سینمای هنری اروپا در مقطعی تا حدی خوب بود اما نباید همه ساختار سینمایی کشور طوری باشد که همه دنباله‌رو آن باشند و ما از فرم هالیوودی غافل شویم چرا که سنت قصه گویی کلاسیک و مبتنی بر شخصیت قهرمان و ضد قهرمان در این فرم مطرح دارد و آقای آوینی هم به همین نکته مهم تأکید داشت.
نکته مهمی که مدیران سینمایی از آن غافل شدند
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر بیان داشت: نکته حائز اهمیت در این میان آنکه، مدیران ما باید می‌دانستند که توجه به سینمای هالیوود به‌معنای آمریکا گرایی نیست و از سوی دیگر شرایط هم طوری نشود که برخی فیلم‌سازان در نهایت برای فروش کارشان به‌دنبال نسخه فیلم فارسی قبل از انقلاب بروند.
وی گفت: همچنین گاهی لازم است که برای توجه دادن به‌امید در جامعه ما به معرفی فیلم‌های خوب بپردازیم تا به‌تدریج اصلاح ذائقه در مخاطبان شکل بگیرد و کمتر به‌سمت فیلم‌های سخیف و مبتذل بروند. در واقع بیشتر از اینکه جلوی بدها را بگیریم بیاییم مروج و مبلغ فیلم‌های خوب باشیم، ضمن آنکه باید توجه داشت اساساً سینما، هنر، صنعت و رسانه است و نباید از وجه رسانه بودن آن غافل شد.
وی افزود: بنده به‌شدت معتقدم که باید به آسیب شناسی جشنواره فجر پرداخت اما این جشنواره همچنان نیازمند حمایت است؛ اینکه به حال در ابعاد ملی و بین المللی تأثیراتی دارد و نباید نادیده‌اش گرفت و به نفی آن پرداخت.

آرش خوشخو، روزنامه‌نگار و منتقد سینما نیز در این نشست اظهار داشت: در سینمای قبل از انقلاب، نشانه‌هایی از سینمای معترض را شاهد بودیم که حتی در موسیقی نیز می‌شد آن را پیدا کرد، اما با این حال باید توجه داشت که ورای فیلم‌های روشنفکرانه، حتی بچه مذهبی‌هایی مثل حاتمی‌کیا نیز به‌نوعی دنبال نشان دادن غم و اندوه بوده‌اند و این نشان‌می‌دهد که فضای غم و ناامیدی ناخواسته در بسیاری از آثار سینمایی وجود داشته و البته گفتمان معترض نیز چاشنی آثار شده‌است.
وی ادامه‌داد: سینمای معترض در آثار حاتمی‌کیا در بحث مذهبی هم به شهادت ختم می‌شود که البته خود این بر اساس باورهای دینی ما نهایتاً پیروزی است اما به هر حال فیلمساز خواه ناخواه دنبال ترسیم غم و اندوه بوده، ضمن آنکه حتی فیلم‌های بسیار خوب ما در بحث سینمای اجتماعی نیز دچار همین مساله بوده‌اند.

وی افزود: در سال‌های اخیر سینمای کمدی داریم که همان کارکرد فیلم فارسی قبل از انقلاب را دارد یعنی در مواجهه با تماشاگر به‌دنبال فروش در گیشه است که البته نمی‌گویم که این مساله لزوماً بد است و اتفاقاً در جذب مخاطب موفق بوده‌اند و باید چرخ سینما هم بچرخد اما نکته‌ای که حائز اهمیت است اینکه آن امید اجتماعی که تماشاگر از سالن بیرون بیاید و متأثر از آن باشد با این قبیل آثار شکل نمی‌گیرد. در واقع خروجی سینمای کمدیِ فعلی، امید اجتماعی نیست و نمی‌توان نشانه‌های آن را رصد کرد.
مدیرمسئول و سردبیر روزنامه"هفت صبح" همچنین خاطرنشان کرد: معدود فیلم‌هایی مثل "مهمان مامان" و "مادر" را سراغ داریم که در نهایت منجر به ایجاد تحولی و نگرشی در مخاطب به‌واسطه آن شده باشد. از سوی دیگر نباید از یاد ببریم که سرمایه اجتماعی ما کم است و به‌جهت مشکلات تاریخی و غیره، این وضعیت در کشور رو به افول گذاشته و در این میان، شرایط اقتصادی نیز تأثیر نامطلوب خود را هم گذاشته‌است.
وی گفت: از سوی دیگر شاهد گسترده شدن طبقه متوسط در سال‌های پس از انقلاب بوده‌ایم که این طبقه عمدتاً نسبت به شرایط معترض بوده است. با این حال نباید از یاد ببریم که سینمای فعلی، زبان طبقه متوسط ماست و این طبقه نارضایتی ریشه‌دار هشتاد ساله ای دارد که نمی‌توان به آن بی توجه بود.
خوشخو در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت توجه به رویکرد صنعتی سازی سینما ابراز داشت: کره جنوبی فارغ از بحث دین و مذهب، به‌لحاظ مدل‌های اجتماعی شباهت زیادی با ایران دارد و در نهایت با الگوی هالیوودی به‌سمت سینمای صنعتی رفته و همه نوع فیلم می‌سازد و بخش کوچکی از آن فیلم‌های جشنواره‌ای است و حال آنکه ما بعد از جنگ و در دهه هفتاد فرصت را از دست دادیم که به این سمت برویم.
وی افزود: در رابطه با سینمای آمریکا هم باید گفت که مؤلفه‌ها و شاخصه‌هایی دارد که یکی از آنها تأکید بر تلاش برای رسیدن به موفقیت است و کلیدواژه‌ای مهمی دارند در آثارشان به‌عنوان"من می‌توانم" که این مساله خودش از جمله ایدئولوژی‌های سینمای کلاسیک آمریکاست که در درون خود، نکات جالب توجهی دارد.

منتقد سینما همچنین گفت: مؤلفه‌ای که هنوز در جامعه ایرانی هنوز کارکرد خود را دارد مساله خانواده است و هنوز در بطن جامعه ایرانی، خانواده مقوله‌ای بسیار مقدس و تأثیرگذار است و لذا به نظر من سینمای ایران برای خروج از وضعیت نامطلوب فعلی خود نیاز به بازگشت به نهاد خانواده و احیای نقش پدر و مادری و برادری و خواهری در کانون مقدس خانواده دارد.
وی تصریح‌کرد: از سوی دیگر از این موضوع غافل نشویم که به هر حال در شرایط روانی و اجتماعی خاصی قرار داریم که بازتاب آن را در سینمای کمدی و نیز آثار شبکه خانگی هم مشاهده می‌کنیم، ضمن آنکه برخی فیلم‌ها با پز معترض بودن به‌دنبال ترویج لمپنیسم هستند که بسیار تقلبی و خطرناک است و اینها در واقع یک محصول فیک را ارائه می‌کنند و می‌خواهند با تأکید بر خشونت از شرایط روانی جامعه برای رسیدن به اهداف خود، سوءاستفاده کنند.
خوشخو افزود: خلاصه آنکه به نظر بنده، در بلندمدت نیاز به سینمای صنعتی داریم و در کوتاه مدت حلقه اتصال این سینما به بحث امید، سرمایه‌گذاری روی مقوله خانواده است.
لزوم تحلیل درست و واقع بینانه نسبت به فروش فیلم‌های سینمایی
محمد قربانی، مدرس و منتقد سینما نیز بیان داشت: اینکه می‌بینیم فیلم‌های کمدی در سینمای ایران بسیار پرفروش هستند، باید به‌درستی تحلیل و بررسی شود و حال آنکه فیلم‌های سفارشی و ارگانی نیز بعضاً فروش جالبی ندارند.
وی افزود: از سوی دیگر، یک بخش سینمای ما مربوط به آثار زیرزمینی است که به نظر می‌رسد رها از محدودیت‌ها می‌خواهد عمل کند و با وجود آنکه به ظاهر در آنها نظارتی هم نیست اما با این حال این قبیل فیلم‌ها نیز در ارتباط گیری با مخاطب غالباً موفق نبوده‌اند. نکته جالب‌تر ماجرا اینجاست که ما فیلمسازانی داریم که جز شکست تجاری در تولید آثارشان نتیجه‌ای نداشته‌اند اما به‌جهت حمایت‌های دولتی همچنان در حال ساختن فیلم هستند.
قربانی همچنین ادامه‌داد: امید، نگاه به آینده دارد و حال آنکه برخی آثار کمدی و مبتذل نگاه امیدوارانه هم ندارند اما به هر حال با اقبال مردم روبه‌رو هستند و به نظر می‌رسد که مردم فراتر از دوگانه‌های مرسوم و گاه کاذب، راه خود را می‌روند، البته در این میان، معدود فیلم‌های قابل توجه و خوب هم مثل "باغ کیانوش" داریم که با مخاطب ارتباط می‌گیرد و به‌اصطلاح می‌فروشد.

وی یادآور شد: به نظر بنده، فیلمی که اصیل باشد و هدفمند ساخته شده باشد در درونش منادی امید است، به‌عنوان مثال اشاره می‌کنم به فیلم"در آغوش درخت" فیلم امیدبخش و متوسطی است که با محوریت خانواده تولید شده‌است
منتقد و پژوهشگر سینما بیان داشت: ما نیاز به یک نوع نگاه تخصصی به هنر سینما داریم و اینکه به هر حال از اهمیت فرم هم غافل نشویم.
وی افزود: امید از انسان امیدوار برم‌ی آید و باید در جامعه متکثر همچون جامعه ما شرایط طوری باشد که نسل جدید آینده را روشن ببینند تا به آن امیدوار باشند، از سوی دیگر باید زمینه امید را ایجاد کنیم و از افراد مستعد در سینما و حتی صنعت انیمیشن حمایت کنیم تا با انگیزه بیشتر به کار تولید بپردازند.
وی ادامه‌داد: از جمله مشکلات ما این است که گاه نسبت به منافع ملی به یک وحدت مناسب و مطلوب نرسیده‌ایم و حال آنکه آمریکایی‌ها در اصل منافع ملی با هم مشترک هستند و به آن وفادار هستند. در واقع ما باید اول سر اصول مهمی چون منافع ملی به اشتراک و باور برسیم و اگر این مشکل حل شود آن وقت نگران بحث سفارشی بودن هم نخواهیم بود و می‌توانیم در ضمن این کارها هم به تزریق امید اهتمام بورزیم.
قربانی همچنین گفت: از سوی دیگر باید توجه داشت، سینمایی می‌تواند منادی امید باشد که جریانات واقعی را مدنظر قرار دهد، یعنی بدون توجه به واقعیت‌ها نمی‌توان امید را ایجاد و بسط داد.

آرش فهیم، روزنامه‌نگار و منتقد سینما نیز در این نشست این گونه به‌بیان نظر خویش پرداخت و ابراز داشت: متأسفانه در بخش قابل توجهی از آثار سینمای ایران، شاهد نشانه‌هایی از یأس و ناامیدی هستیم و حال آنکه تشدید این وضعیت با باورهای ملی و دینی و هویت تاریخی ما که همواره بر امید و حماسه و مبارزه تأکید داشته، در تعارض جدی است.
وی افزود: حقیقتاً اگر کسی، ایران و هویت ایرانی را بشناسد با وجود پرداختن به مسائل و مشکلات و چالش‌های اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی در اثر هنری و به‌خصوص سینما، دچار یأس و ناامیدی نمی‌شود و لذا حتی در پرداختن به مساله تلخی چون جنگ، برآیند کار او امیدوارانه خواهد بود.

وی اضافه‌کرد: به هر حال، نمی‌توان منکر شد که تلخ‌ترین ژانر در همه جای دنیا، ژانر سینمای جنگ است اما با این حال در ارتباط با سینمای دفاع مقدس، نتیجه حماسه و امید بوده و ما معنای زندگی را در روح کارها مشاهده می‌کنیم.
فهیم گفت: آنچه مهم است اینکه بدانیم امید، سفارش پذیر نیست بلکه اگر باور ایمانی و اعتقادی وجود داشته‌باشد در پرداختن به تلخ‌ترین سوژه‌ها نیز در نهایت ثمره کار، تزریق امید است.
وی بیان داشت: کم نبوده‌اند دانشجویان هنری که ابتدا پرنشاط بوده‌اند اما بعد از ورود به دانشگاه هنر، دچار یأس و افسردگی شده‌اند و گویا همه جای دنیا تیره و تار شده و راه امیدی نیست.
وی افزود: فضای روشنفکری کشور ما در عین حال که رویکرد اعتراضی ذاتی داشته، در پدید آمدن این وضع دخیل بوده البته باید نگاه جامع تری به این قضیه داشته‌باشیم، ضمن آنکه وضعیت نادرست سیستم دانشگاهی ما به‌خصوص در بحث علوم انسانی و فضای هنری و رسانه‌ای نیز در این مساله تأثیرگذار بوده است.

روزنامه‌نگار و منتقد سینما خاطرنشان کرد: سینمایی که به زندگی واقعی انسان بپردازد با وجود رویکرد گاه تلخ در نهایت امید آفرین است و بر این اساس معتقدم سینمای امید اجتماعی، فراتر از سیاه نمایی یا سفید نمایی است و نه شعارزده است و نه صرفاً به‌دنبال نمایش تلخی هاست. آنچه امید را در سینمای ما تبلور می‌بخشد، به تعبیر شهید آوینی توجه به سینمای مبارزه است. کسی که می‌خواهد به هویت ایرانی برگردد باید سینمای مبارزه را مورد توجه خود قرار دهد.
وی افزود: از اواسط دهه هشتاد به تدریج توجه به سینمای مبارزه کمرنگ شد و به‌جای آن سینمای اجتماعی مطرح شد که برخی آثار آن، ریاکارانه و متظاهرانه بودند و این ها بعضاً با حمایت‌های دولتی یا سفارش جشنواره‌های خارجی ساخته شده اند.
وی اظهار داشت: در سال‌های اخیر، سینمای ایران در حال پوست اندازی است و کورسوی امیدی شکل گرفته تا با روی کارآمدن نسل جدیدی از سینماگران به‌سمت سینمای مبارزه حرکت کنیم که در عین نگاه واقع گرایانه، به‌دنبال احیای امید در جامعه ایرانی است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.