«عبدالله باکیده» کارگردان پیشکسوت سینما در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به لزوم توجه بیش از پیش به ماهیت صنعتی سینمای ایران، بیان داشت: صنعت سینما به طور کلی به عنوان یک صنعت شناخته میشود، یعنی از ترکیب هنر، صنعت و تجارت به سمت صنعتی شدن حرکت کرده است. این تحولات نیاز به ابزار و زیرساختهای کافی دارد. حالا ما تازه در مراحل اولیه تولید فیلمهایی مانند موسی کلیمالله هستیم که از نظر صنعتی پیشرفته به نظر میرسد، اما از نظر فرهنگی و تجاری هنوز باید به موضوعات بینالمللی بپردازیم.
اافزود: سینمای ما، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، همواره وابسته به اقتصاد داخلی، تماشاچیان داخلی و درآمدهای داخلی بوده است. در این شرایط، شیوههای متداول همچنان ادامه دارد. زمانی که آثار فرهنگی هنری تولید میشود، به دنبال آن بحثهای تجاری و بینالمللی هم مطرح میشود و در نهایت به جریان درآمدی سینمای کشور اضافه میشود. این اتفاق به ندرت رخ داده است.
کارگردان فیلم های سینمایی «صلیب طلایی» و «تو را دوست دارم» با بیان این مطلب که پیدا کردن سوژههای فرهنگی که متناسب با روز باشند هم سخت است و هم خطراتی دارد؛ تصریح نمود: در چند سال اخیر، موضوعات با تأثیرات فرهنگی غربی مشکلاتی را در نمایشهای سینمایی ایجاد کردهاند، یا بعضاً به سمت فرهنگ غربی گرایش پیدا کردهاند. اما ما باید فیلمهایی بسازیم که مروج فرهنگ خودمان باشند، یعنی سینمای ما باید بر مبنای ادبیات کهن و میراث فرهنگیمان استوار باشد، نه اینکه صرفاً به بازسازی داستانهایی مانند رستم و سهراب بپردازیم.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم تاریخ سینمای ایران را بررسی کنیم، حدود صد سال از ظهور آن میگذرد و آمار نشان میدهد که از این ۱۰۰ فیلم، ۴۰ تا ۵۰ فیلم منوط به زمان خودشان بودند. به عنوان مثال، آقای خاچیکیان اولین فیلم پلیسی جنایی ایران را ساخت، که این فیلمها در یک بازه زمانی مشخص ارزشمند بودهاند.
وی تاکید کرد: اما حدود ۵۰ فیلم از این صد فیلم وجود دارد که در تاریخ سینمای ایران درخشان هستند، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن. آثاری که جهانیان آنها را تماشا کرده و از موضوعات و قهرمانهایشان لذت بردهاند و ارتباطی عمیق با آنها برقرار کردهاند. آثاری مانند فیلمهای اصغر فرهادی که شکلگیری سینمای ایرانی و فرهنگی ایرانی را نشان داده است، یا فیلمهای کیارستمی که مفاهیم جهانی دوستی را به نمایش گذاشتهاند. این نشان میدهد که سینمای ایران میتواند به موضوعات جهانی بپردازد و در عین حال، فرهنگ و تاریخ خود را به زیبایی منعکس کند.
باکیده راه حل ورود فیلم های ایرانی در حضور بین المللی را این چنین بیان کرد: تا زمانی که سینمای ما تغییرات اساسی در فرهنگ و محتوا نداشته باشد، امید چندانی به نمایش و اکران جهانی نداریم و تنها باید به موفقیتهای داخلی بسنده کنیم. همچنین که دیدید، فیلمهایی که به فرهنگ اصیل ایرانی پرداختهاند، با استقبال خوبی مواجه نشدهاند.
وی خاطرنشان کرد: باید بگویم که تا زمانی که فیلمسازان فرهنگی نداشته باشیم، طبیعتاً این نوع فیلمها تولید نخواهند شد. ما با نگرانی مولف روبهرو هستیم؛ چرا که برخی از فیلمسازان مانند کیارستمی، اصغر فرهادی، مرحوم داریوش مهرجویی و ابراهیم حاتمیکیا، سینمای خود را بهطور خاص شکل دادهاند. این یعنی هر کدام از این فیلمسازان فرهنگی مختص خودشان را دارند. برای اینکه سینما به سطح جهانی برسد، باید درک موقعیت داشته باشیم.
این فیلمساز پیشکسوت با بیان این مطلب که فیلمسازی هنر پیچیدهای است. این هنر ۵۰ درصد فطری است؛ اظهار داشت: یعنی فیلمسازان باید علاقه و کشش طبیعی برای این کار داشته باشند. نمیشود به کسی دستور داد که فیلمساز شود، چرا که این شغل باید از دل فرد برآید. بسیاری از افراد علاقهمند به این حوزه هستند، اما تنها تعدادی بهطور شاخص تبدیل به فیلمساز میشوند. به همین دلیل نمیتوان به فیلمسازان اجباری یا دستوری فرهنگ خاصی را تحمیل کرد. من اعتقاد دارم که خداوند در عالم هنر، قلمها و ابزارهای مختلفی را پرتاب کرده که هر فردی در مسیر خودش به هنری دست یافته است؛ برخی نقاش شدهاند، برخی شاعر و برخی هم فیلمساز.
«عبدالله باکیده» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: فیلمسازی بسیار دشوار است. ابتدا اندیشه باید شکل بگیرد، سپس نگارش انجام شود و در نهایت فرآیند ساخت شروع شود. اما در این مسیر هزار و یک مانع وجود دارد؛ از موانع فرهنگی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی. بهویژه در دنیای اقتصادی امروز، فیلمسازی که بخواهد هزینهاش را خارج از مرزهای ایران جبران کند و توجهها را جلب کند، کار سختی است. یک فیلم ساده در ایران حداقل ۱۶ میلیارد تومان هزینه دارد و برای جبران این هزینه، باید سه برابر فروش کند. این نشان میدهد که سینما بهعنوان یک صنعت فرهنگی و تجاری نیازمند سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
ارسال نظر