به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «چشمانداز غبارآلود سینما!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
مروری بر عملکرد و راهبردهای طول عمر مدیریت جدید سینمایی یعنی در شش ماه دوم سال گذشته، افقی نامعلوم و چشماندازی غبارآلود را پیشرو در سال جدید قرار میدهد.
در واقع این دوره مدیریت سینمایی را از منظرهای مختلفی باید یکه و یگانه برشمرد. بدین صورت که رییس سازمان سینمایی نیز مانند خود وزیر ارشاد در منگنه تحت فشار و ناگهانی و در بازه زمانی کوتاه وظیفه هدایت کشتی سینمای کشور را برعهده گرفت. لذا این اتفاق چنان رقم خورد که فرصتی برای رائد فریدزاده نبود تا قبل از صدور حکمش، تیم همکار و همراهی کننده خود را مورد بررسی و نهایی کند، از همینرو هنوز که هنوز است همه اعضا و افراد زیر مجموعه سازمان تکمیل نشده است.
شاید به همین جهت است که در محیط سینما و عرصه فرهنگی، انتخاب مدیران را به واسطه گروه در سایه میدانند، چیزی که البته برای تاییدش ادله مقومی را نمیتوان مطرح کرد، در عین اینکه نقش تیم مشاور رییس جمهور در هنگامه انتخابات که یاری کننده اقای پزشکیان بودند را هم نمیتوان نادیده گرفت. درهرحال فرقی ندارد چراکه در اصل ماجرا تغییر حاصل نمیشود و هرچه هست و نیست پای «فریدزاده» نوشته میشود.
فرصت سوزی ناشی از نداشتن تیم از پیش بررسی شده توسط رییس سازمان، واقعیت استراتژیهای سینمایی را خدشهدار کرده و میکند. نکته در خور توجه اینکه رویکردهای کلی و جزئی و نیز اهداف کلان و چشمانداز چنین وضعیتی مخدوش است، به عبارت روشن قافله سینمای ایران در مسیری تار و مهآلود حرکت میکند.
مثلا هنوز مشخص نشده که چگونه سینمایی در اشل بزرگش مورد حمایت سازمان سینمایی خواهد بود، در حالی که فرضا در اخرین مدیریت سینمایی، یعنی دوره محمد خزایی و تیم همکارش تکلیفشان روشن بود که باید در درجه اول سینمای درجا خفتهی کرونا زده را احیا کرد و نیز موضوع سالن سازی و افزایش تعداد سینماها تا رسیدن به وضعیتی که همه شهرهای با جمعیت بیش از پنجاه هزار نفر دارای سینما باشند عملیاتی شد، در عین نگاهی جدی به افزایش امار تماشاگران مقصد و مقصود برنامه ریزان و سیاست گذاران سینمایی دولت سیزدهم شد، لذا همهی هم و غم آن مدیریت اعم از جذب بودجه تا ترمیم مناسبات سینماییها و غیره براین اساس پیگیری و تقویت میشد بنابراین دیدیم که در بازه زمان یک ساله هم تعداد مخاطبان سینما به رقم قابل قبولی رسید و هم اینکه تعداد سالنها به دو برابر افزایش پیدا کرد. درحالی که دراین مدیریت همهچیز در پرده ابهام است.
البته فریدزاده در ملاقاتهای آستانه نوروز از اقبال تماشاگران به فیلمها روی خوش نشان داد و به نظر میرسد که رقابت در جذب تماشاگران فیلمها همچنان به عنوان یک گزینه استراتژیک مورد توجه است، اما بحث سالن سازی و توجه به شهرهای فاقد سینما و کلا رویکرد عدالتطلبانه در تقسیم بودجهها و تلاش برای کشاندن پای دیگر وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی برای حمایت از سینما و تاسیس سالن به فراموشی سپرده شده است. خلاصه تنها مورد اعلام صریح موضع برای حرکت سینمای ایران در مقطع معرفی اعضای شوراهای فیلم و فیلمنامه بود که رییس بر «شرع، قانون و اخلاق» در گرایش محتوایی تصویب اثار تاکید کرد.
البته این ها نیز چیز تازهای نبوده و همواره ملاک راهبردی همه مدیریتها در ادوار مختلف بوده است ضمن اینکه این موارد چنان کلی است که در مواقع انطباق با مصادیق، کارشناسان را با مشکل مواجه میکند.
خصوصا بحث اخلاق که بسیار محل مناقشه و چالش است و ... شاید شش ماه دیگر وقت لازم باشد تا مقصد و مقصود سینمای ایران در رویکردهای محتوایی/ساختاری و خصوصا جایگاه، نقش و میزان مشارکت دولت در زیرساختها/تولید بهزعم مدیران جدید برملا و فاش شود.
ارسال نظر