چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۳

«جواد شمقدری» همزمان با آغاز «هفته هنر انقلاب اسلامی» مطرح کرد:

«هنر انقلاب اسلامی» در دو بازه «مرگ آگاهی» و «نشاط بخشی به زندگی» هویت می‌یابد/ شاخصه‌ی این دو بازه یکی «مجاهدت» تا «شهادت» و دیگری «مجاهدت» برای «طلب ظهور منجی» است

جواد شمقدری

سینماپرس: «جواد شمقدری» بنیان‌گذار سازمان سینمایی و ریاست جامعه اسلامی هنرمندان در یادداشتی اختصاصی برای سینماپرس به مناسبت سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی و آغاز «هفته هنر انقلاب اسلامی» نوشت: هنر انقلاب اسلامی در دو بازه مرگ آگاهی و امید و نشاط بخشی به زندگی هویت می یابد. شاخصه ی این دو بازه یکی مجاهدت تا شهادت است و دیگری مجاهدت برای طلب ظهور منجی است این دو بال می تواند پرواز در عرصه حقیقت جویی را محقق می سازد.

به گزارش سینماپرس، «جواد شمقدری» که نام‌اش به عنوان نخستین رئیس سازمان سینمایی در کشور به ثبت رسیده و سال‌ها تجربه و حضور در عرصه فرهنگی کشور را در کارنامه خود دارد؛ به عنوان یکی از نزدیک‌ترین افراد و دوستان «شهید مرتضی آوینی» با احساس خطر نسبت به تحریف شخصیت این شهید بزرگوار و در پی برخی اظهار نظرات صورت گرفته پیرامون دیدگاه‌های سید شهیدان اهل قلم و عمق نگاه و هویت فکری ایشان که در برخی محافل و رسانه صورت گرفته و تا به امروز نیز ادامه دارد و اغلب بدون توجه به نگاه اصیل، انقلابی و ارزشی آن فیلمساز متعهد و شهید نبست به هویت «هنر انقلاب اسلامی» مطرح می شود و اغلب دربرگیرنده آدرس های انحرافی به هنرمندان و بالاخص فیلمسازان نسل نوپا و علاقمند به این عزیز فرهیخته استر، در یادداشتی با عنوان «کارویژه شهید آوینی در تبیین مبانی هنر انقلاب اسلامی» نوشت:

یکی از دغدغه های جدی شهید آوینی در کنار فعالیت های تولیدی مستند دفاع مقدس تبیین مبانی هنر انقلاب اسلامی بود. اگر چه شاید با این عنوان از اومقاله یا متنی در دسترس نباشد اما در همه آثار قلمی آن شهید رگه هایی از این دغدغه به خوبی نمایان است. چه آنجا که در گفتار متن مستندهای روایت فتح به ترسیم آرمان های بسیجیان عاشقی می پردازد که جان بر کف در عرصه جهاد و شهادت گام می زنند و چه در سر مقالات و گفتارهایی که در مجله سوره قلم میزد.

آنچه که از لابلای فحوای کلام شهید آوینی می توان بخوبی رصد کرد این نکته کلیدی و دقیق است که اساسا زایش هنر واقعی از روحی منشا می گیرد که خود بر بارش الطاف الهی و معنویت دینی دمادم سیراب می شود. آثار هنری که می تواند روح مخاطب را جلا دهد بی تردید از فطرت انسانی و روح پاک و متنبه شده از فتنه ها و دل مشغولی های نفسانی و شهوانی عام بشری است. هنرمند در لحظه آفرینش در خلوت خود از این وابستگی ها رها می شود تا محل الهامات الهی و معنوی قرار می گیرد و می تواند به خلق اثر هنری تلاطم بخش روح و اندیشه گردد.

هنر انقلاب اسلامی در دو بازه مرگ آگاهی و امید و نشاط بخشی به زندگی هویت می یابد. شاخصه ی این دو بازه یکی مجاهدت تا شهادت است و دیگری مجاهدت برای طلب ظهور منجی است این دو بال می تواند پرواز در عرصه حقیقت جویی را محقق می سازد.

اگر کربلا و عاشورا پشتوانه روحی رزمندگان عرصه دفاع مقدس وانتظار فرج و ظهور منجی راهبرد همه مجاهدت‌ها و تلاش‌ها بود. چرا نباید انتظار داشت این دو کانون الهام بخش، مبانی هنر انقلاب اسلامی را پایه گذاری کند. ذهن و روح و نفس هنرمند محل القائات و الهامات است و آنچه می تواند راه را بر القائات شیطانی ببندد که اثر هنری را از آلوده شدن و بیراهه رفتن باز دارد نفس پاک و روح متعالی هنرمند می تواند باشد. این ویژگی در گرو طواف بر گرد این دو ستون معرفتی است. اثر هنری که در سوق مخاطبش به سوی معنویت و خداجویی دچار سکته و گاه عقب گرد می شود این آفت به تردید ها و دل مشغولی های دنیازدگی هنرمند بر می گردد.

امروز سقوط غالب آثار هنر غربی در عرصه رهاشدگی بسوی همه بی قیدی ها و رهایی انسان از همه اخلاق و فطرت انسانی ناشی از پشت کردن به همه معنویت ها و اخلاق مداری و خدامحوریاست. هنرمند متاثر از فرهنگ منحط غربی دربست در مسیر القائات شیطانی غوطه می خورد و به این افتخار و اشتهار هم می کند. اگر همجنس گرایی در آثار هنری سینما و تئاتر، یک انقلاب هنری تلقی می شود و جشنواره های جهانی همچون کن و برلین و ونیز پیشگام تقدیس و تشویق این نوع اثار می شوند این پدیده را نباید تصادفی تلقی کرد. حاکمیت جهانی شیطان امروز عرصه ی هنر و رسانه را با همین سمت و سو از آن خود کرده است و راه را بر معنویت و خداجویی حقیقی بسته اند.

هنرمند انقلاب اسلامی برای نجات خود و هنرش از این سیلاب بنیان کن راه سخت و دشواری در پیش دارد. اما همان طور که حوادث غزه و سی هزار و اندی قربانیان مظلوم آن توانست فطرت‌هایی را در جوامع غربی بیدار کند و خیر و شر واقعی را به نمایش بگذارد هنر متعهد به مبانی انقلاب اسلامی که از هنرمند وارسته و متخلق به اخلاق الله بروز و ظهور یابد می تواند مخاطبین خودش را از غفلت نهادینه بیدار سازد و او را از چنبره ی استیلای هنری و رسانه ای شیطان برهاند و روح آزرده و خسته او را در نسیم روحبخش الهی و فطری صیقل دهد تا محل نزول فرشتگان و دریافت انوار الهی شود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.