به گزارش سینماپرس، پیشنشست تخصصی هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با عنوان «نگاهی به مقوله اقتباس از منظر لیندا هاچن» با حضور نادره ساداتسرکی عضو شورای علمی همایش، فیلمساز و مدرس دانشگاه، محمدرضا مرادی فیلمساز فعال در حوزه اقتباس و محمدجواد فراهانی مجری و کارشناس نشست، روز دوشنبه ۵ خرداد به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر باغ فردوس، در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
نادره ساداتسرکی در این نشست بیان کرد: در فیلم «افسانه کوه ننوک»، اقتباس صرفاً یک نقل قول ساده از یک افسانه بیگانه نیست، بلکه یک تفسیر خلاقانه و فرهنگیشده از آن افسانه است، در دل بستر فرهنگی کاملاً متفاوت جنوب ایران. در اصل، افسانه ژاپنی دربارهی بردن مادر پیر به کوه برای مرگ اجباری با هدف کاهش بار خانواده، روایتی است تلخ درباره مرگ، رهاسازی، و نوعی قربانی کردن نسل پیشین به سود بقا است.
اقتباس یک کنش خلاقانه تفسیری است
این عضو شورای علمی هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران، عنوان کرد: اقتباس، بازتولید ساده نیست بلکه تفسیر است. اقتباس خوب، در عین استقلال، ارجاعدهنده است و هرچند تکرار است اما تکرارِ لذتبخش و خلاقانه است. فیلم «افسانه کوه ننوک» دقیقاً بر پایه همین سه اصل عمل کرده. کارگردان نه تنها پیرنگ اصلی را حفظ کرده، بلکه بهشکلی خلاقانه، آن را از جهان معرفتی ژاپن به جهان فرهنگی-اسطورهای جنوب ایران انتقال داده و این کار را با دقت در فرهنگ، جغرافیا، آیینها و اسطورههای بومی انجام داده است.
وی با اشاره به اینکه اقتباس صرفاً بازنویسی داستانی از مدیومی به مدیوم دیگر نیست، افزود: فرایند اقتباس، بازآفرینی است؛ نوعی تفسیر خلاقانه که همزمان به متن اصلی وفادار میماند و از آن فاصله میگیرد. اقتباس مانند ترجمه نیست که بر انتقال معنای واژهبهواژه متکی باشد، بلکه مبتنی بر درک ساختار، روح و کارکرد متن مبدأ است.
نادره ساداتسرکی در ادامه، با تأکید بر اینکه مخاطب آثار اقتباسی، دیگر تنها با یک متن روبهرو نیست بلکه در موقعیت مواجهه با ۲ یا چند لایهی معنایی قرار دارد، گفت: بینامتنیت در آثار اقتباسی نقشی اساسی دارد. مخاطب ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه، معانی پنهان یا ارجاعهای مستقیم و غیرمستقیم را درک کند و این دریافت، تجربه تماشای فیلم را غنیتر میسازد.
از افسانه ژاپنی تا روایت جنوب ایران
در ادامه نشست، محمدرضا مرادی کارگردان گفت: فیلم «افسانه کوه ننوک» که اقتباسی آزاد از افسانهای ژاپنی درباره مرگ مادران پیر است، در این نشست بهعنوان نمونهای از اقتباس فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت.
وی عنوان کرد: در روایت ما، مادر نه برای مردن بلکه برای زندهشدن به کوه برده میشود. این تغییر جهتدار، نه تنها نتیجه خلاقیت هنری بلکه ریشه در فرهنگ جنوب ایران و باورهای محلی درباره داماهی و کوه دارد.
در ادامه نشست، فیلم «جنگل» مورد بحث قرار گرفت؛ اثری که بر اساس داستان «شکار شبانه» نوشته صمد طاهری ساخته شده است.
مرادی با اشاره به روند بازآفرینی این اثر گفت: شخصیت اصلی داستان که در متن اصلی خالو شهباز است به میرزا کوچکخان تغییر داده شد. این انتخاب صرفاً زیباییشناسانه نبود بلکه در دل خود بار فرهنگی و ریشه در ذهنیت فرهنگی مخاطب ایرانی دارد که با میرزا کوچکخان آشناست و مجبور به این تغییر شدیم.
مرادی با اشاره به فرآیند خلاقه در مواجهه با داستانها اظهار کرد: نمیتوانم توضیح روشنی بدهم که این روند چطور اتفاق میافتد. اینکه چرا یک داستان در ذهن من میماند و تبدیل به فیلم میشود، دلایل مشخصی ندارد. گاهی حتی از ساخت یک فیلم پشیمان میشوم، گاهی هم آن را دوست دارم و با آن زندگی میکنم.
وی در ادامه درباره تفاوت میان اقتباس و خلق اثر اورجینال گفت: شاید سوال این باشد که چرا تصمیم میگیرم اقتباس کنم، به جای اینکه اثری کاملاً شخصی و اورجینال بنویسم. واقعیتش این است که به باور من تمام این اقتباسها هم در نهایت اورجینال خود من هستند.
مرادی تصریح کرد: درسته که ایده اصلی ممکن است پیشتر مطرح شده باشد، اما وقتی از فیلتر ذهن من عبور میکند و بازآفرینی میشود، دیگر آن داستان اولیه نیست؛ تبدیل شده به داستان من. اگر روزی بخواهم داستانی مثل «سیندرلا» را روایت کنم، بدون شک آن روایت، سیندرلای من خواهد بود. از زمین تا آسمان با روایت اصلی تفاوت خواهد داشت، چرا که من به داستان از زاویه نگاه خودم نزدیک میشوم.
«جوکر» و یک اقتباس آزاد
فراهانی در ادامه نشست با اشاره به فیلم «جوکر» (۲۰۱۹) به عنوان اقتباسی آزاد گفت: «جوکر» مستقیماً بر پایه هیچ متن ادبی خاصی نیست، اما در یک بستر بینامتنی گسترده از کمیکبوکها، فرهنگ عامه، سینمای دهه هفتاد و مفاهیم روانشناختی الهام گرفته و تبدیل به متنی چندلایه شده است. در اینجا، فیلمساز نهتنها بازآفرینی کرده بلکه با فرهنگ بصری مخاطب نیز وارد دیالوگ شده است.
وی در بخش پایانی جلسه به نسبت اقتباس با ژانر پرداخت و گفت: در مواردی، فیلمساز ژانر اثر را تغییر میدهد تا به خوانشی تازه برسد. مثلاً اقتباس از یک رمان تاریخی بهصورت یک فیلم مدرن یا تلفیق سبک مستند و داستانی، نوعی نگاه خلاقانه به اقتباس محسوب میشود. این جابهجاییها اگر با شناخت عمیق از منبع و مخاطب همراه باشند، میتوانند راهگشای بازآفرینیهای موفق باشند.
آیین پایانی «هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» ۲۵ آذر (روز پژوهش) توسط انجمن سینمای جوانان ایران، به دبیری علمی رامتین شهبازی برگزار خواهد شد.
ارسال نظر