تیم برتون متولد ۱۹۵۸ کالیفرنیاست. برتون از کودکی عاشق فیلمهای سیاه و سفید قدیمی و به ویژه بازی وینسنت پرایس بود که فیلم مگس وی در تاریخ سینما مشهور است و درباره دانشمندی نیمه دیوانه است که به مگس تبدیل می شود و سالها بعد در بازسازی این اثر جف گلدباوم نقش وی را بازی کرد.
علاقه برتون به پرایس به حدی بود که در سال ۸۲ میلادی فیلمی کوتاه با بازی وی به نام وینسنت ساخت. وی همین علاقه را به بازیگران ژانر وحشت نظیر بلا لاگوسی و کریستوفر لی داشت و در برخی فیلمها به آنها ادای دین کرده به طوری که در فیلم ادوود، مارتین لندو نقش لاگوسی را ایفا می کند.
برتون یک سینماگر مولف خاص است که در قالب انیمیشن نیز فیلم های مختص به خود را دارد به طوری که برای بیننده آشنا با فیلم های وی دیدن تنها صحنه ای از یک فیلم نادیده وی کافی است تا به راحتی حدس بزند کارگردان آن کسی غیر از برتون نمی تواند باشد.
چه رویاهایی در راهند؟
برتون از معدود کارگردانانی است که کابوس ها را برای شما به اندازه رویاها شیرین می کند و در عین حالی که بیننده از دیدن فیلمهای برتونمی ترسد از آنها لذت نیز می برد. این ترس و خنده توامان گاه مرزهای احساسات را از بین می برد و برای همین بیننده پا به دنیایی کابوس گونه می گذارد که نه جرات دیدنش رذا دارد و نه می تواند از اشتیاق جذابیت های ترسناک ان صرف نظر کند. همین موضوع از برتون یک فیلمساز صاحب سبک می سازد که با وجود تکراری بودن بازیگران و فضاهایش، به دلیل ایده های بکر و تازه تمام فیلمهایش دیدنی و متفاوت است.
به تقریب در تمام فیلم های برتون دو بازیگر اصلی زن و مرد جانی دپ و هلنا بونهام کارتر هستند و با این وجود به دلیل بازی متفاوت تکراری نمی شوند. دپ با گریم ها و نقش های متفاوت و بونهام کارتر که همسر برتون نیز هست با نقش های گاه متضاد ظاهر می شوند که هوشمندی کارگردان در زمینه مخاطب شناسی را می رساند. برای مثال کارتر فیلم سویینی تاد زنی است که از جسد انسان ها کلوچه می سازد در حالی که در ماهی بزرگ یک زن آرام خانه دار است و در آلیس در سرزمین عجایب ملکه ای شرور با کله ای بزرگ.
کابوسهای آدم بزرگها در قالب کودکانه
برتون برای ایجاد برخی صحنه ها به انیمیشن پناه می برد چرا که در دنیای واقعی یا ساخت انها دشوار است یا توسط مخاطب قابل باور نیست. برای مثال دو انیمیشن بسیار مشور وی یعنی کابوس قبل از کریسمس و عروس مرده که به فاصله ۱۲ سال از هم ساخته شده اند در قالبی غیر از انیمیشن نمی توانستند بروز پیدا کنند اگر چه برتون در این آثار هم دل از بازیگران محبوبش نکنده و شخصیتها را بر اساس فیزیک و قیافه آنها طراحی کرده و صدای خود آنها را از فیلم می شنویم!
البته وی در برخی از فیلم هایش نظیر «مریخ حمله می کند» که منتقدان آن را یک شکست برای برتون خواندند از تلفیق انیمیشن استفاده می کند و پس از آن نیز در فیلم های دیگری چون آلیس در سرزمین عجایب بهره های زیادی از کامپیوتر برای خلق صحنه ها می گیرد.
هنر برتون خلق کابوس هایی است که با استفاده از عناصری چون رنگ، موقعیتهای طنزآمیز و گاه محیر العقول، پارادوکس های ناگهانی و تعلیق های طولانی برای همه رده های سنی جذابند و نوعی کمدی وحشت را در فضایی طنزآلود به نمایش نمی گذارند.
این موضوع در آخرین ساخته برتون که البته نسخه ویرایش شده ای از یک انیمیشن به نمایش در نیامده از وی بوده یعنی فرانکی وینی به خوبی مشهود است.
اقتباس هایی که پشت خلاقیت پنهان می شوند
برتون عاشق داستانهای قدیمی و اقتباس است و کافی است از بین ۱۶ فیلم بلندی که کارگردانی کرده است نگاهی به عناوین بیندازیم تا این موضوع روشن شود: سوار بی سر؛ یک افسانه قدیمی انگلیسی، چارلی و کارخانه شکلات سازی؛ داستانی از رول دال، آلیس در سرزمین عجایب، سایه های تاریکی؛ اقتباس آزاد از داستانهای برام استوکر. همین طور چهار فیلم مریخ حمله می کند، بتمن، بازگشت بتمن و سیاره میمون ها همگی اقتباس هایی از کمیک استریپها هستند که کتابهای مصورند.
مریخ حمله می کند اگر چه کاری نه چندان دلچسب از برتون است اما سه فیلم دیگر با توجه به زمان ساخت آنها و تکنولوژی آن وقت، آثاری مطرح و خوش ساخت هستند. البته باید توجه داشت که سه گانه بتمن نولان پنج فیلم ساخته شده قبلی را در سایه خودش محو کرد اما جنس سینمای نولان با برتون کاملا متفاوت است و قیاس میان آنها صحیح نیست.
برتون از داستانهای آشنایی که خوانده ایم جهانی تازه به ما ارائه می کند که حاصل نوع نگاه متفاوت او به دنیا و استفاده خلاقانه اش از ابزارهای سینماست. این کارگردان مستقل سینمای جهان که با وجود همکاری با هالیوود هیچ وقت در برابر ان سر خم نکرد و فیلم های کالتی چون اد وود را دارد که شرح حال بدترین فیلمساز تاریخ سینما جهان است، همچنان در ۵۵ سالگی بدون افت در آثارش پیش می رود و هر روز محبوب تر از دیروز می شود.
انتهای پیام/